شيخ هميشه خندان دفتر امام
روحيه بالايي داشت. مريض بود، اما ناله نميكرد. سرطان تا عمق استخوانش فرو رفته بود، اما ميگفت: «يك روزي همه ميرويم. تا هستيم زندگي كنيم.» مهمان دعوت ميكرد، مسائل سياسي را تعقيب ميكرد. بعد از آزادي آقاي كروبي به خانهاش رفته بود. دوستاني كه بودند، بين روز عادي و اوج مريضياش نميتوانستند فرق بگذارند.
اين روحيه والا، نيازي است كه همه داريم. همسرش همراه مهرباني برايش بود. تسليت ويژه ميگويم. فرزندان و عروسهاي خوبي دارد. در ميان فرزندانش عماد طلبه است و مثل پدرش با نشاط و هميشه لبخند اميد و مهرباني بر لب دارد. به بازماندگانش، به اعضاي دفتر امام، به آيتالله سيد حسن خميني و دوستان فراوانش تسليت ميگويم.