نوشين محجوب
يك روز پس از ديدار رافائل گروسي، مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي، با عباس عراقچي، وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران در قاهره، رييس دستگاه ديپلماسي كشورمان صراحتا اعلام كرد كه برخلاف ادعاهاي رسانههاي غربي، واقعيتهاي ميداني تغيير كرده است و ايران تنها اجازه بازديد بازرسان آژانس از نيروگاه بوشهر و نظارت بر فرآيند تعويض سوخت را صادر ميكند. به گفته عراقچي توافق مطرحشده در قاهره ميان ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي صرفا چارچوب تازه براي همكاريهاي ميان دوطرف تعريف كرده؛ اين در حالي است كه حملات اسراييل و ايالات متحده امريكا، شرايط متفاوتي را براي همكاري ايران با نهاد پادماني ايجاد كرده است. اظهارات وزير امور خارجه ايران در حالي رسانهاي شد كه روز سهشنبه پس از پايان نشست قاهره، رسانههاي غربي و شخص رافائل گروسي، دبيركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي ادعاهاي متفاوتي مطرح كردند و مدعي شدند كه توافق با ايران حاصل شده و به واسطهاش قرار است تا بازرسان نهاد پادماني طي فرآيندي به ايران بازگشته، بر تمام فعاليتهاي سايتهاي هستهاي – از جمله سايتهايي كه مورد حمله اسراييل و امريكا قرار گرفتهاند – نظارت كنند و گزارشي جامع در مورد ذخاير408 كيلوگرم اورانيوم غني شده ارايه دهند. كنش و واكنشهاي اخير در حالي مطرح شد كه سه كشور اروپايي عضو برجام (تروييكاي اروپايي) با فعال كردن فرآيند حقوقي مكانيسم ماشه و ارايه شروطي چون همكاري با نهاد پادماني، توافق جامع با ايالات متحده و غنيسازي صفر درصدي به تهران فرصتي سي روزه دادند تا بستر را براي تحقق شروطي كه بخشي از خطوط قرمز كشورمان است، فراهم كند؛ در چنين شرايطي گروهي از ناظران با استناد به دو تفسير متفاوت از نشست قاهره و همچنين با اشاره به خواستههاي حداكثري غرب براين باورند كه عدم دسترسي به توافق نسبي ميان ايران با آژانس بينالمللي انرژي اتمي و كشورهاي غربي آينده ديپلماسي را پيچيدهتر خواهد كرد، اما گروهي ديگر باور متفاوتي دارند و با اشاره به اهرمهاي تهران و همچنين تمايل اروپا براي تداوم نقش آفرينياش در برنامه هستهاي ايران شانس ديپلماسي را اندك اما محتمل ميدانند.در همين راستا روزنامه «اعتماد» با رحمن قهرمانپور، كارشناس مسائل سياسي گفتوگويي اختصاصي انجام داده تا بدين وسيله چشمانداز تعاملات آينده ايران با نهاد پادماني و كشورهاي غربي را بررسي كند.
مشروح گفتوگو در ادامه آمده است:
عباس عراقچي، وزير خارجه كشورمان ساعاتي بعد از ادعاي رسانههاي غربي مبني بر توافق تهران و رييس آژانس بينالمللي اتمي اعلام كردند كه طبق مصوبه مجلس، بازرسان نهاد پادماني صرفا قادرند از نيروگاه بوشهر با هدف نظارت بر تعويق سوخت نظارت كنند، اين در حالي است كه گروسي مدعي شده بود كه تهران اجازه بازرسي از تمامي سايتها را اعلام كرده است؟به باور شما آيا ميتوان گفت تعاملي ميان دوطرف درباره چارچوب تازهاي از همكاريها ايجاد شده است يا خير.
در خصوص پرسش نخست، بايد گفت كه ظاهرا بار ديگر، همانند گذشته، تفاسير متفاوتي از توافق ميان ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي مطرح شده است. هرچند در ابتدا ممكن است به نظر آيد كه ايران به دليل حساسيتهاي داخلي و ملاحظات مرتبط با فعل و انفعالهاي گروههاي تندرو، ماهيت دقيق اين توافق را علني نميكند، اما شواهد حاكي از آن است كه مساله فراتر از اين ملاحظات است. در واقع، برداشتهاي متفاوت از مفاد توافق، اجراي آن را با چالشهاي جدي مواجه ميسازد.از اظهارات مقامات رسمي ايران ميتوان استنباط كرد كه هدف اصلي از اين توافق، جلوگيري از فعالسازي مكانيزم ماشه و همزمان ممانعت از صدور قطعنامه عليه ايران در شوراي حكام بوده است. جلوگيري از صدور قطعنامه در شوراي حكام، بهطور كلي، امري دشوار تلقي نميشود؛ زيرا تجربه نشان داده كه هرگاه ايران همكاري موثري با نهاد پادماني داشته، موضوع از حساسيت اوليه فاصله گرفته و به روال عادي بازگشته است. با اين حال، ترديدهاي جدي در مورد توانايي اين توافق براي جلوگيري از فعالسازي مكانيزم ماشه وجود دارد.يكي از دلايل اصلي اين ترديدها، عدم اشاره به زمانبندي مشخص در توافق براي همكاري ايران با آژانس بينالمللي انرژي اتمي است. با توجه به اهميت اطلاع از محل نگهداري اورانيوم با غناي ۶۰درصد و ميزان خسارات وارد شده به تأسيسات هستهاي ايران براي آژانس و كشورهاي اروپايي، فقدان جدول زماني مشخص ميتواند اين برداشت را در ميان كشورهاي اروپايي ايجاد كند كه ايران به دنبال كسب زمان بيشتر است. در نتيجه، اين وضعيت ممكن است مانع از تحقق هدف توافق، يعني جلوگيري از فعالسازي مكانيزم ماشه شود.
همزمان با رسانهاي شدن توافق آقاي عراقچي و گروسي در مصر، گزارش آژانس از دستور كار نشست شوراي حكام خارج شد، با اين همه كره جنوبي به عنوان رييس دورهاي شوراي امنيت پيشنويس قطعنامه اين نهاد را كه تحريمهاي ايران را بهطور دايم بازميگرداند، نهايي كرد. حال به باور شما با توجه به مواضع تروييكاي اروپايي، تاكيد ايران بر اينكه بازرسيها بايد با تصويب شوراي عالي امنيت ملي انجام شود و همچنين هشدار رييس دستگاه ديپلماسي كشورمان مبني بر اينكه هرگونه تحرك خصمانهاي موجب قطع همكاريها خواهد شد، آينده تعامل تهران و نهاد پادماني را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ تاكيد تهران بر خطوط قرمزچه چشماندازي براي تعامل تهران و نهاد پادماني ترسيم خواهد كرد؟
بايد تأكيد كرد كه ارزيابي دقيق تأثير توافق ميان ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي بر توقف مكانيزم ماشه دشوار است. به نظر ميرسد ايران قصد دارد از طريق اين توافق از فعالسازي مكانيزم ماشه جلوگيري كند، اما اين مساله معادلهاي با يك متغير نيست. اتحاديه اروپا، علاوه بر شرط همكاري ايران با نهاد پادماني، دو شرط ديگر يعني توقف كامل غنيسازي (غنيسازي صفر) و مذاكرات مستقيم با ايالات متحده را نيز مطرح كرده است. از اينرو، لازم است با احتياط به اين موضوع نگريسته شود.كشورهاي اروپايي، اگرچه محتاطانه از اين توافق استقبال كردهاند اما آن را به عنوان عامل قطعي توقف مكانيزم ماشه تلقي نكردهاند. همچنين، آقاي رافائل گروسي، مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي نيز بهصراحت اعلام كرده است كه اين توافق ارتباط مستقيمي با موضوع مكانيزم ماشه ندارد و تنها ميتواند احتمال بروز درگيري نظامي را كاهش دهد. از ديدگاه آقاي گروسي و احتمالا كشورهاي اروپايي، اين توافق صرفا بخشي از تعهدات ايران در چارچوب معاهده منع گسترش تسليحات هستهاي (NPT) محسوب ميشود.بنابراين، بايد منتظر ماند و ديد كه آيا تفسير اروپاييها از اين توافق درست است يا خير. انتظار ميرود در روزهاي آينده، مقامات اروپايي مواضع خود را در سطح وسيعتري رسانهاي كنند. موضع واحد سه كشور اروپايي اهداف آنها را روشنتر خواهد كرد. با اين حال، همانطور كه اشاره شد، در حال حاضر بايد با احتياط نسبت به تأثير اين توافق بر جلوگيري از فعالسازي مكانيزم ماشه قضاوت كرد.
ذيل سوال بالا، مساله زمان امروز بيش از هر زمان ديگر برجسته شده، به باور شما در صورتي كه بازرسان آژانس اجازه دسترسي به سايتهاي كشورمان را نداشته باشند، رويكرد غرب بالاخص تروييكاي اروپايي و ايالات متحده با علم بر اينكه تهران ممكن است به بازگشت ماشه پاسخي سخت دهد، چه خواهد بود.
بايد به اظهارات آقاي رافائل گروسي، مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي، در شوراي حكام اشاره كرد. ايشان عنوان كردند كه مقامات ايراني به او اعلام كردهاند در حال حاضر قصدي براي خروج از معاهده منع گسترش تسليحات هستهاي (NPT) ندارند. در صورت صحت اين موضعگيري، ظاهرا ايران موضوع خروج از NPT را بهصورت جدي دنبال نميكند. بنابراين، اين ابزار بهتنهايي نميتواند مانع از فعالسازي مكانيزم ماشه شود.در حال حاضر، اولويت اصلي آژانس بينالمللي انرژي اتمي و كشورهاي اروپايي، اطلاعات دقيقي از محل نگهداري اورانيوم با غناي ۶۰ درصد و ارزيابي ميزان خسارات واردشده به تأسيسات هستهاي ايران در اختيار ندارند. اين دو موضوع از نظر فني براي اروپا از اهميت ويژهاي برخوردار است، زيرا تصميمگيري درباره مسير تعامل يا تقابل با ايران در آينده به اين اطلاعات وابسته است. چنانچه ارزيابي نهاد پادماني نشان دهد كه خسارات واردشده به تأسيسات هستهاي ايران قابلتوجه است، اين امر بر تصميمگيريهاي اروپا تأثير خاصي خواهد گذاشت. اما اگر ارزيابيها حاكي از آن باشد كه خسارات وارده محدود بوده و اورانيوم با غناي ۶۰ درصد همچنان در اختيار ايران قرار دارد و آسيبي به آن وارد نشده، اين وضعيت ميتواند اين فرض را تقويت كند كه ايران از ابزار بازدارندگي مهم برخوردار است و ممكن است به سمت توسعه تسليحات هستهاي حركت كند. در چنين شرايطي، رويكرد امريكا و اروپا نسبت به ايران تغيير خواهد كرد.با اين حال، با توجه به حساسيتهاي داخلي در ايران و اظهارات آقاي عراقچي مبني بر محدود بودن دسترسي آژانس بينالمللي انرژي اتمي به اطلاعات نظارتي، در حالي كه آقاي گروسي بر دسترسي كامل به تمامي سايتها تأكيد كرده، اعطاي مجوز به نهاد پادماني براي بازديد از سايتهاي مورد حمله تا اواخر مهر يا در آينده نزديك با چالشهايي مواجه است. بنابراين، ميتوان نتيجه گرفت كه اين فرآيند در كوتاهمدت به سادگي محقق نخواهد شد و احتمال فعالسازي مكانيزم ماشه همچنان محتمل خواهد بود.
طبيعتا با بازگشت تحريمها معادلات پيچيدهتر خواهد شد و از منظر ديگر سه كشور اروپايي آخرين اهرمي را كه به واسطهاش قادرند در ارتباط با برنامه هستهاي ايران نقشآفريني كنند را از دست خواهند داد، آيا تروييكاي اروپايي پلن جايگزين براي كاهش و مديريت تنشها در اختيار دارند يا صرفا به بازگشت ماشه متكي خواهند شد.
بايد اشاره كرد كه كشورهاي اروپايي با دقت به امكان استفاده از مكانيزم ماشه به عنوان ابزار كليدي در مذاكرات با ايران مينگرند. فعالسازي اين مكانيزم، اگرچه ميتواند اهرم فشاري براي اروپا باشد، اما همزمان توانايي چانهزني تروييكاي اروپايي (آلمان، فرانسه و بريتانيا) در سياست خارجي و بهويژه در پرونده هستهاي ايران را محدود خواهد كرد. اروپا به اين واقعيت آگاه است و از همين رو، بر سناريوي تمديد مهلت مكانيزم ماشه تأكيد دارد. با اين حال، اين فرض كه اروپا بدون پيششرط و صرفا به منظور جلوگيري از فعالسازي مكانيزم ماشه، بازه زماني مرتبط با آن را تمديد خواهد كرد، چندان واقعبينانه نيست. اروپا بهسادگي حاضر به تمديد اين مكانيزم بدون كسب دستاوردهاي مشخص نخواهد بود.نكته دوم آن است كه اروپا، در كنار پيگيري سياست مستقل، به همكاريها و تعاملات استراتژيك با ايالات متحده نيز توجه ويژهاي دارد. مقامات اروپايي به صراحت اعلام كردهاند كه هرگونه تصميم درباره فعالسازي مكانيزم ماشه با هماهنگي ايالات متحده اتخاذ خواهد شد. بنابراين، بعيد است اروپا اقدامي انجام دهد كه با مخالفت صريح امريكا مواجه شود. تمديد مكانيزم ماشه بدون كسب امتيازات مورد نظر اروپا از ايران، با منافع ايالات متحده همخواني ندارد و به احتمال زياد با مخالفت امريكا روبهرو خواهد شد.از سوي ديگر، نبايد اهميت مكانيزم ماشه به عنوان يك ابزار فشار بيش از حد بزرگنمايي شود. اروپا در حال حاضر با يكي از مهمترين و سرنوشتسازترين پروندههاي تاريخ معاصر خود، يعني بحران اوكراين، مواجه است كه از منظر اولويت و اهميت، به مراتب از پرونده هستهاي ايران برجستهتر است. در نتيجه، با توجه به اين اولويتبنديها، بعيد است كه اروپا بدون تحقق پيششرطهاي خود از سوي ايران، صرفا براي حفظ اين ابزار، مكانيزم ماشه را تمديد كند.
در صورت عدم توافق ميان ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي و فعال شدن مكانيسم ماشه، واكنش تهران به كنش غرب چه خواهد بود، آيا احتمال دارد مقامهاي رسمي كشورمان گزينه خروج از «ان پي تي» را انتخاب كنند؟
بايد اشاره كرد كه در حال حاضر، سياست واحدي از سوي ايران جهت توقف مكانيزم ماشه مشاهده نميشود. برخي بر تهديد به خروج از معاهده منع گسترش تسليحات هستهاي (NPT) تأكيد دارند، در حالي كه گروهي ديگر معتقدند بايد مستقيما از NPT خارج شد و از آن به عنوان ابزاري براي چانهزني استفاده نكرد و در مقابل به سمت ساخت سلاح هستهاي و ايجاد بازدارندگي حركت كرد. گروه سوم تاكيد دارند كه فعالسازي مكانيزم ماشه تأثير عميقي نخواهد داشت و بنابراين، ايران بايد به تعامل محدود خود با آژانس بينالملللي انرژي اتمي ادامه دهد و ديپلماسي را از دستور كار خارج نكند، اما در اين ميان ميبايست بر ايجاد بازدارندگي نظامي و تقويت توان دفاعي تمركز شود.در چنين شرايطي مشخص است كه در صورت فعالسازي مكانيزم ماشه، شرايط براي ايران دشوارتر خواهد شد. البته اروپا نيز، همانطور كه پيشتر بحث شد، ابزار كليدي خود را از دست خواهد داد، اما فشار بر ايران به مراتب بيشتر از اروپا خواهد بود و مديريت شرايط پيچيدهتر ميشود. گزينههايي كه ايران ممكن است در نظر بگيرد عبارتند از: خروج احتمالي از NPT، تقويت توان بازدارندگي و نزديكي هرچه بيشتر به چين. فعالسازي مكانيزم ماشه، اندك اعتماد باقيمانده ميان ايران و غرب را تضعيف خواهد كرد و در نتيجه، ايران با سرعت بيشتري به سمت چين حركت خواهد كرد تا با حمايت اين كشور، دوران دشوار پيش رو را پشت سر بگذارد.
در صورت خروج از «ان پي تي»، سناريوهاي پيش رو را چگونه ارزيابي ميكنيد، از طرفي ديگر به باور شما تهران چه گزينههاي ديگري به غير از خروج از توافق منع اشاعه هستهاي در اختيار دارد؟
درباره احتمال خروج از معاهده منع گسترش تسليحات هستهاي (NPT)، بايد تأكيد كرد كه تاكنون تنها كره شمالي از اين معاهده خارج شده است، كه اين امر نشاندهنده دشواري و پيچيدگي فرآيند خروج از اين توافق است. بر اساس قطعنامههاي ۱۸۸۷ و ۱۵۴۰ شوراي امنيت سازمان ملل متحد، خروج از اين معاهده به دليل تأثير مستقيم آن بر امنيت بينالمللي، نيازمند تأييد شوراي امنيت است. فارغ از اين الزام، نفس خروج از NPT ميتواند به بحراني در نظم هستهاي جهاني دامن بزند كه براي قدرتهاي بزرگ از اهميت ويژهاي برخوردار است. پنج عضو دايم شوراي امنيت، كه همگي قدرتهاي هستهاي بهرسميتشناختهشده در چارچوب NPT هستند، تمايل دارند تعداد كشورهاي داراي تسليحات هستهاي محدود باقي بماند. بنابراين، خروج ايران از NPT ميتواند به يك بحران سياسي گسترده منجر شده و حتي احتمال اقدامات نظامي عليه ايران را افزايش دهد.از سوي ديگر، كشورهايي كه قصد توسعه تسليحات هستهاي ندارند، معمولا هزينههاي سنگين خروج از NPT را متحمل نميشوند، زيرا در افكار عمومي جهاني، خروج از اين معاهده بهمعناي تمايل به ساخت سلاح هستهاي تلقي ميشود. با اين حال، سه بازيگري كه داراي تسليحات هستهاي هستند (هند، پاكستان و اسراييل) هيچگاه عضو NPT نبودهاند و بنابراين، خروج از اين توافق برايشان مطرح نبوده است. تنها كره شمالي پس از عضويت در NPT و خروج از آن، به سوي ساخت سلاح هستهاي حركت كرد. حال اگر ايران از NPT خارج شود، برداشت غالب اين خواهد بود كه ايران به دنبال توسعه تسليحات هستهاي است. چنانچه سياست ايران ساخت سلاح هستهاي نباشد، خروج از NPT هزينهها و آسيبهايي بهمراتب بيشتر از منافع احتمالي آن به همراه خواهد داشت. به همين دليل، اظهارات رافائل گروسي، مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي، مبني بر اينكه مقامات ايراني اعلام كردهاند قصدي براي خروج از NPT ندارند، ممكن است صحت داشته باشد.