گزارش «اعتماد» از پرونده قتلهاي سريالي مردان مازندراني
اولياي دم تقاضاي قصاص قاتل زنجيرهاي را دارند
متهم به قتل در دومين جلسه دادگاه: اگر بيرون بيايم، ديگر كارهايم را تكرار نميكنم
گروه حوادث
طي روزهاي اخير اخباري درباره اجراي حكم اعدام «كلثوم اكبري» قاتل سريالي مردان مازندراني در فضاي مجازي منتشر شده كه صحت نداشته و اداره كل زندانهاي مازندران در واكنش به اين خبر آن را تكذيب و به ايرنا گفته بود: «كلثوم اكبري همچنان در زندان ساري به سر ميبرد و پرونده او در حال رسيدگي است.» با اين حال ۲۳ شهريور ماه جاري، دومين جلسه رسيدگي به پرونده اين قاتل سريالي كه ۱۱ شوهر خود را با خوراندن دارو به قتل رسانده بود با حضور بيش از ۴۰ شاكي به صورت علني برگزار شد.
كلثوم اكبري در دومين جلسه دادگاه به قتل ۱۳ شوهر خود اعتراف و اظهار پشيماني كرد. متهم گفت: «توبه كردهام.» او تاكيد كرد كه تمامي قتلها را شخصا و بدون همدست انجام داده است.
كلثوم اكبري در ادامه با خونسردي و بدون نشانهاي از ناراحتي گفت: «به قرآن قسم اگر بيرون بيايم ديگر كارهايم را تكرار نميكنم.» همچنين در اولين جلسه دادگاه، خانواده چهار نفر از مقتولان تقاضاي قصاص متهم را عنوان كردند و مابقي خانواده نيز بايد تقاضاي خود را ظرف مدت مشخص به دادگاه ارايه دهند. در پايان دومين جلسه قضات وارد شور شدند.
همچنين متهم در اولين جلسه دادگاه سعي كرده اتهام وارده را رد كند، اما وقتي فيلم بازسازي صحنه قتل كه توسط او انجام شده بود را در دادگاه مشاهده كرد، پذيرفت كه اعترافات اوليهاش در اداره پليس صحت داشته است، اما همچنان سعي ميكرد با مظلومنمايي از بيان جزييات امتناع كند. متهم در برابر سوالات قاضي گفت: نميدانم و سپس در ادامه اظهار كرد: «من اگر ميدانستم كارم به اينجا ميرسد اين كارها را نميكردم.» وكيل كلثوم در پايان در دفاع از او گفت: «به نظر ميرسد وضعيت روحي و رواني اين متهم نياز به بررسي بيشتر دارد.» اين در حالي است كه يكي از اولياي دم حاضر در جلسه با اعتراض به ادعاي وكيل متهم گفت: «اين خانم داروهاي تخصصي ديابت و داروهاي جنسي را با هم تركيب ميكرده و در چند نوبت به قربانيان ميخوراند تا اوردوز نكنند.
چنين نقشه ماهرانهاي كه منجر به فريب تعداد زيادي خانوادههاي سرشناس شده كه حتي
اقدام به شكايت نكردند، نميتواند كار يك مجنون باشد.» سپس متهم در مورد نحوه خريد و نگهداري داروها گفت: «اين داروها متعلق به خودم بود. آنها را در يخچال نگهداري ميكردم و خودم آنها را خريداري ميكردم.»
شگرد و شيوه قتلهاي سريالي
كلثوم اكبري اهل ساري است. او پس از آنكه در شهريور ۱۴۰۲ به ظن دست داشتن در مرگ همسر ۸۲ سالهاش بازداشت شد، به قتل ۱۰ نفر ديگر طي ۲۰ سال اعتراف كرد. دستگيري و شناسايي متهم توسط محمد مظهري، بازپرس ويژه قتل دادسراي محمودآباد اتفاق افتاد. او پس از مهين قديري دومين قاتل زنجيرهاي زن ايراني به شمار ميآيد. كلثوم با حضور در مجالس زنانه از زندگي خود و اينكه تمايل دارد به ازدواج موقت مردي سالخورده كه تنها زندگي ميكند، در بيايد، حرف ميزد. او به اين ترتيب با افرادي كه براي پدر سالخورده و تنهايشان به دنبال همدم ميگشتند، آشنا ميشد. كلثوم پس از اطمينان از اينكه سوژه مورد نظرش ثروت زيادي دارد به شرط دريافت مهريه در قالب پول نقد يا مِلك به عقد او درميآمد و در كمتر از ۳ ماه با شگردهايي از قبيل خوراندن دارو و خفه كردن شخص را به قتل ميرساند. او قرص قند يا فشار خون را در نوشيدنيهاي مختلف حل ميكرد و به قرباني ميداد. در مرتبههاي اول و زماني كه حال قرباني بد ميشد كلثوم او را به بيمارستان ميرساند و ظاهرا نجاتش ميداد، اما در مرحلههاي بعد با بالا بردن دوز دارو آنها را بيحال ميكرد و ميكشت و چون در پرونده پزشكي قربانيان اين سابقه ثبت ميشد، كسي به نحوه مرگشان مشكوك نميشد.
كلثوم قتلهايش را در شهرهاي ساري، نكا، محمودآباد، بابل و قائمشهر مرتكب شده است. او قربانيانش را از شهرهاي مختلف انتخاب ميكرد تا ردي از خود باقي نگذارد. آخرين قرباني كلثوم، غلامرضا بابايي، ۸۲ ساله بود كه با مهريه ۵۰۰ ميليون توماني او را صيغه كرده بود. بابايي پس از مدت كوتاهي به كلثوم مظنون شد. او چند روز پيش از مرگش به فرزندانش گفته بود كه كلثوم به زور به او قرص قلب و فشار خون ميدهد و هر بار كه نوشيدنيهاي كلثوم را ميخورد از حال ميرود. او چند روز بعد از گفتن اين جملهها جانش را از دست داد و فرزندانش كه به مرگش مشكوك شده بودند از كلثوم اكبري به اتهام قتل شكايت كردند. او پس از بازداشت اعتراف كرد با حل كردن تعداد زيادي قرص فشار خون در ظرف آب، طي چند مرحله همسرش را بيحال و در نهايت با حوله خفهاش كرده است.
۱۱ شهريور ماه ۱۴۰۲؛ حسن مفخمي، فرمانده انتظامي مازندران اعلام ميكند: زني ۵۶ ساله در قالب ازدواج با افراد مسن آنها را شناسايي و به قتل رسانده. قاتل پس از به قتل رساندن هفتمين طعمه خود دستگير شده است. او تاكنون به قتلهاي سريالي خود اعتراف و صحنه جرمها را بازسازي كرده است.
قاتل در اعترافات خود در مورد نحوه به قتل رساندن قربانيانش اظهار كرده كه قرص ديابت يا فشار خون را در آب يا نوشيدنيهاي ديگر حل ميكرده و به طعمههاي خود ميخورانده است. او چندين بار اين كار را تكرار ميكرده تا حال آنها بد شود. سپس با زيركي قربانيان را نجات و به بيمارستان ميرسانده و بعد در مرحله آخر مقدار دارو را افزايش ميداده تا قرباني كشته شود.
قاتل در اعترافات خود مدعي شده با اين اقدام هم پرونده پزشكي براي قربانيان تشكيل ميشده و هم ديگر كسي به او شك نميكرده است. همچنين روابط عمومي نيروي انتظامي مازندران در مورد پرونده اين قاتل سريالي اعلام ميكند: «زن 56 سالهاي دستگير شد و تحت بازجويي قرار گرفت. او كه ديد دستش نزد پليس رو شده علاوه بر قتل پيرمرد 82 ساله به قتل چند نفر ديگر هم اعتراف كرد. طعمههاي متهم مردان مسن بودند كه اين زن ابتدا به صورت موقت با آنها ازدواج ميكرده و پس از دو، سه ماه زندگي مشترك با خوراندن قرص يا حل كردن آن در نوشيدني طعمههايش را به قتل ميرسانده است. قاتل از شوهر اولش يك پسر دارد كه سالها بعد فوت ميكند و از ازدواج دومش يك دختر.»
ماجراي طعمه اي كه زنده ماند
سال ۱۳۹۹ كلثوم اكبري با مردي ازدواج ميكند. قاتل پنج، شش ماه پس از زندگي با اين مرد يك شب در شربت او دارو ميريزد تا او را خفه و به قتل برساند، اما داروها بر بدن اين مرد مسن اثر نميكند و لحظه ارتكاب جنايت را ميبيند و قاتل را فراري ميدهد. يك منبع آگاه در مورد اين حادثه به «اعتماد» گفته بود: «اين مرد تنها طعمه قاتل بود كه داروها را مصرف كرد و زنده ماند. قاتل سال 99 از طريق مردي كه در ساري بوده به اين خانواده معرفي ميشود و اين زن به عقد موقت پدر مسن آنها در ميآيد. وقتي ازدواج كردند اين زن به خانواده شوهرش اعلام ميكند كه حتما بايد تنها زندگي كنند. براي همين به طبقه بالاي همان خانه ميروند تا زندگي مشتركشان را آغاز كنند. خانواده اين مرد شاهد بودند كه هر روز نزديك غروب كلثوم براي پدرشان شربت درست ميكند تا به او بدهد. يك شب حدود ساعت يك بامداد خانواده او متوجه ميشوند از خانه پدرشان سر و صدا ميآيد. يكي از اعضاي خانواده براي پيگيري ماجرا به خانه آنها مراجعه ميكند، اما ميان راه ميبيند كلثوم وسايلش را برداشته و در حال فرار از خانه است. او كه گمان ميكرده پدرشان با اين زن بحثش شده از او ميپرسد كه چرا اين ساعت شب دعوا ميكرديد! مرد مسن به او ميگويد؛ كلثوم ميخواست مرا خفه كند.»
اين منبع آگاه در ادامه توضيح ميدهد: «پس از حادثه اين مرد مسن به خانوادهاش گفت از سر شب كلثوم به او دارو داده و او منگ شده، اما به هوش بوده و همه چيز را ميديده فقط نميتواسته از جايش بلند شود تا اينكه ساعت 12 بامداد متوجه ميشود اين زن روي سر و صورت او روسري انداخته و قصد داشته با بالشت او را خفه كند. اين مرد مسن با هوشياري قاتل را به گوشهاي پرت كرده و توانسته از خودش دفاع كند. قاتل هم وقتي ديده اقدامش بينتيجه مانده سريع وسايلش را كه از قبل جمع كرده بود، برداشته و از خانه فرار كرده است. خانواده مرد مسن پس از اين اتفاق، ماجرا را پيگيري نميكنند، چون نميخواستند 70 ميليون تومان مهريه بدهند. مهريه قاتل آن زمان 70 ميليون تومان بود. براي همين خانواده اقدامي نميكنند، اما سه سال پس از اين ماجرا خانواده اين مرد با ديدن كلثوم ناگهان شوكه ميشوند؛ چند روز پس از دستگيري كلثوم اكبري، پليس او را براي بازسازي صحنه به خانه تنها بازمانده ميبرند.»