روزبه دلاور
تيم ملي كشتي فرنگي ايران در رقابتهاي قهرماني جهان كه در زاگرب كرواسي در حال برگزاري است پيش از پايان يافتن كامل مسابقات مقتدرانه عنوان قهرماني را از آن خود كرد. اين دو قهرماني تاريخي بار ديگر اقتدار كشتي ايران را در سطح جهان به نمايش گذاشت. براي بررسي كارشناسانه و تحليل ابعاد مختلف اين موفقيت بيسابقه و چشمانداز آينده با جمشيد خيرآبادي، سرمربي سابق تيم ملي كشتي فرنگي، به گفتوگو نشستيم كه چكيدهاي از آن را در زير ميخوانيد.
تحليل شما از قهرماني همزمان كشتي فرنگي و آزاد چيست؟
روز اول هم گفتم اين تيم با قاطعيت قهرمان جهاني ميشود و براي اولينبار در تاريخ، دو تيم فرنگي و آزاد در بزرگسالان قهرمان جهان شدند. كاري بس بزرگ و شايسته براي اين مملكت آن هم در اين اوضاع و احوال مملكت كه مردم به غرور و شادي نياز دوچنداني دارند. تبريك ويژه به همه اهالي ورزش و كشتي و تبريك اصلي هم به كل ملت ايران كه چنين فرزندان دلاوري دارند كه از كيان و غرور مملكت دفاع ميكنند.
مهمترين عوامل اين موفقيت تاريخي چه بود؟
چند تا چيز خيلي مهم است، يكي از آنها نگاه دورانديشانه فدراسيون و توجه به ردههايپايه ميتواند چنين اثراتي را به بار بياورد و نگاه دورانديشانه باعث ميشود برنامهمحوري براي بازيهاي مختلف داشته باشيد. ثبات مديريتي هم مهم است كه متاسفانه اكثر فدراسيونهاي ما ثبات ندارند و برنامه محور نيستند. جدا از اينكه كشتي، گوشت و پوست و رگ و خون هر ايراني است اما اين عوامل مديريتي فدراسيون هم نقش تعيينكننده و بسزا و فوقالعاده پراهميتي ايفا كرده است و همين برنامهريزي فدراسيون و اختيار تام به سرمربيها كه باعث رشد و جسارت آنها شده تا در رقابتهاي جهاني ۵ نفر را براي اولينبار به مسابقات ميبرند. اينها جاي تبريك دارد.
تا چه حد كسب اين موفقيتها مرهون خودباوري و انگيزههاي كشتيگيران ما است؟
ما نميتوانيم بدون برنامهريزي، خودباوري داشته باشيم و به موفقيت برسيم و پلههاي ترقي را طي كنيم. اگر كادرفني و كشتيگيران ما به خودباوري رسيدند به خاطر همان برنامهمحوربودن و ثباتي است كه وجود دارد. آنها ميدانند كه هر نتيجهاي هم بگيرند موردحمايت فدراسيون هستند پس باتوانمندي بيشتري كاري ميكنند تا به اهداف خود برسند.
اين نسل از كشتيگيران ما با نسلهاي گذشته چه تفاوتهايي دارد؟
خودم در چندين سال مختلف با كشتيگيرها بودم و از نزديك شناخت دارم و اين نسل را هم به دليل تدريس در استانهاي مختلف، ميشناسم. تفاوت خاصي بين اين نسل و نسلهاي مختلف نيست اما بحث مديريت و برنامه محور بودن است. الان مثلا دلاوري مثل پيام احمدي را داريم كه قبلا حميد سوريان بوده و قبل از او هم حسن رنگرز بوده و خيليهاي ديگر هم همينطور. ما هر زماني كه برنامهمحور بوديم و از يك مدير باثبات حمايت كرديم، نتايج شگفتانگيزي گرفتيم. من در نسلها تفاوتي نميبينم.
قبول داريد كه حالا ميشود گفت كه كشتي فرنگي از كشتي آزاد پيشي گرفته است؟
ما كار فرنگي را با استاد بنا از سال ۲۰۰۵ شروع كرديم كه به اوج افتخار كه بيتكرار هم بود در المپيك لندن با كسب سه مدال طلا رسيديم. واقعيت اينكه از ۲۰۰۵ بوداپست و با طلاي حميد سوريان، اين به كشتي فرنگي القا شد كه چيزي از كشتي آزاد كمتر ندارند. تا الان كه شايد اين قياس خوب نباشد كه بگويم فرنگي از آزاد جلو زده است اما خدا را شكر كه با مديريت درست و حمايتهاي بيشائبه و شخص دكتر دبير، آزاد و فرنگي مثل بالهاي عقاب پرواز ميكنند و كشتي را در بالاترين سطح دنيا قرار دادند و براي هر ايراني افتخار است كه چنين فرزنداني داريم.
چقدر ميتوانيم اميدوار باشيم كه اين موفقيت را در رقابتهاي المپيك لسآنجلس هم تكرار كنيم؟
اين سوال فوقالعاده خوب است! ما تمام كارهايي كه داريم انجام ميدهيم اعم از رقابتهاي قارهاي و جهاني بايد در راستاي برنامهريزي و مسابقات تداركاتي باشد تا به اصل كار كه المپيك است، برسيم. طلاي المپيك، صدها و هزاران برابر طلاي جهاني ارزش دارد. اگر فدراسيون فكور و باهوش باشد، شكستها را جدي نميگيرند و قهرماني را بزرگ نميكنند تا از هدف اصلي دور شويم. هدف اصلي، كسب مدالهاي با ارزش در المپيك است و در اين راستا هم مسابقات جهاني فقط و فقط بايد مسابقات تداركاتي ديده شود. در المپيك سرود كشورمان نواخته شود، تمام دنيا ميبينند. در المپيك، كسب مدال سياسي شده و براي هر مدال المپيك ۱ تا ۵ ميليون دلار هزينه ميشود تا كشوري به آن برسد. تنها جايي كه توانمنديهاي فرزندان ايرانزمين را نميشود كتمان كرد، همين ورزش است كه در المپيك و در تمام دنيا ميبينند كه منتج به غرور و افتخار ملت ميشود. المپيك پاريس كه هشت تا مدال گرفتيم و بار كل ورزش مملكت را كشتي و تكواندو بر دوش كشيدند.
براي تداوم اين موفقيت تا رسيدن به جايگاه اول در المپيك چه ابزاري لازم است؟
بايد نيازهاي فدراسيون و ورزشكاران را در وزارت ورزش و كميته ملي المپيك و مجلس در اولويت قرار دهند و آن را برآورده كنند.