بالاخره از نقشه دوم منسيتي رونمايي شد
وقتي پپ گوارديولا رو به ضد فوتبال آورد
واكنش پپ گوارديولا به گل مساوي دقيقه ۹۳، تصويري شبيه روزي كه يك فيلسوف به يك عملگراي محض تبديل شد، نبود. آن لحظه شش ثانيه قبل اتفاق افتاد.
به گزارش روزنامه اعتماد و به نقل از اتلتيك، تيجاني رايندرز مثل صحنه گل نخست سيتي در امارات، به جلو حركت كرد، اما اينبار هافبك مياني متوجه شد كه تنها بازيكن تهاجمي باقيمانده در زمين است. سرمربياش ناتان آكه را به جاي فيل فودن، نيكو گونزالس را به جاي ارلينگ هالند و جان استونز را به جاي نيكو اورايلي وارد ميدان كرده بود.
بدون پشتيباني، نهايت اميد رايندرز اين بود كه بيهدف دريبل بزند و فقط زمان بخرد. نيكو هم دنبال توپهاي سرگردان بود، اما او هم پس از رد شدن از دو بازيكن، به خاطر كمبود حمايت توپ را از دست داد.
گوارديولا بازيكنانش را به خاطر اينكه توپ را به كنج زمين نبردند و از ذهنيت «زنده ماندن» كه حتي پيش از پايان نيمه اول پذيرفته بودند فاصله گرفتند، سرزنش كرد. اگر پاس عمقي ابرچي اِزه اشتباه ميشد يا ضربه چيپ گابريل مارتينلي كمي دقيقتر نبود، اين بازي به كلاس درسي از «طناب دادن و ضدحمله» تبديل ميشد؛ آن هم بعد از اينكه هالند در دقيقه نهم گل پيشتازي را زده بود.
روش سيتي تماشايي بود، چون اين همان مانيفست هميشگي گوارديولا نبود. در هيچ كدام از ۶۰۰ بازي قبلياش، تيمش به اين حد منفعل نشده بود: فقط 8/32درصد مالكيت توپ.
گوارديولا شوخي كرد: «من نميتوانم در اين كشور با ركورد ديگري زندگي كنم، خيلي بهش افتخار ميكنم. اعتبار زيادي به آرسنال ميدهم بابت كاري كه كردند. ما اين را نميخواهيم، اما گاهي پيش ميآيد. يكبار در ده سال، بد نيست، نه؟ خوب بود. بايد دوباره خودم را در استراتژي ديگري ثابت كنم.»
او آغاز فصل هفتم بازيهايش روي نيمكت را با پذيرش كامل استراتژي واكنشي شروع كرد؛ چيزي كه پيشتر آن را تسليم شدن ميدانست. شايد حتي «ضد فوتبال» بود؛ همان سبك بسته و دفاعي كه ژوزه مورينيو به خاطرش سرزنش ميشد. گوارديولا در روزهاي رئال مادريد مورينيو، او را نقطه مقابل فرهنگ بارسايي روان و هجومياش ميديد. اما شايد حالا حرفهاي دشمن قديمياش در ذهنش جا افتاده است.
مورينيو (اكنون سرمربي بنفيكا) گفته بود: «ما در نسلي هستيم كه مربيها چيزهايي را امتحان ميكنند كه جواب نميدهد و ميميرند. بعد ميگويند: «من مردم، اما با ايدهام مردم». رفيق من، اگر با ايدهات مردي، تو احمقي.»
اگرچه اتفاق رخ داده در يكشنبه شب به آن شدت نبود، اما نشانههاي تغيير در پيروزي ۳-۰ هفته گذشته مقابل منچستريونايتد هم ديده شد؛ جايي كه سيتي گاهي عقب نشست و منتظر ضدحمله ماند. كاملا متفاوت با سه بازي اول ليگ كه وولوز، تاتنهام و برايتون پشت خط دفاعي بالاي سيتي ميرفتند يا پرس نامنسجمشان را ميشكستند.
شايد فكر ميكرد تغيير بازيكنان كافي است تا قالب هميشگياش حفظ شود، اما شروع فصل بدنه تيم خونريزي را ادامه داد، با وجود ترميمهاي موقت. دو بازي اخير اما نشان داد كه يك شكست كامل و بازسازي ريشهاي، سود بيشتري دارد.
گوارديولا گفت: «بارها درباره زبان بدن، نحوه جشن گرفتن، نحوه ارتباط، نحوه تلاش براي يكديگر حرف زدم. فصل قبل اين را خيلي از دست داديم و اين فصل گفتم: من هيچ اهميتي به نتيجه نميدهم، ميخواهم روحيه را دوباره در تمرينها ببينم. بعد از آن تاكتيك ميآيد. بايد اين روحيه را برگردانيد و اين هفته برگردانديم. از آنجا دوباره پرس، تاكتيك و راهي را كه در آن راحتتر بازي ميكنيم، ياد ميگيريم تا خودمان و مردممان را سربلند كنيم. اما آيا اين همان روشي است كه تيم بر اساس آن ساخته شده؟ چيزي كه مربي باور دارد يا بازيكناني كه آورديم باور دارند؟ نه، نه، نه. اما در ليگ قهرمانان، مقابل تيمهاي بزرگ بايد دفاع كنيد و به عنوان تيم، هم با توپ و هم بدون توپ رشد كنيد.»
آرسنال بازي را با تيمي پر از بازيكنان هجومي بيساختار تمام كرد، شايد اصلاح بيش از حد انتخاب محافظهكارانه اول آرتتا. در مقابل، سيتي در دقيقه ۶۸ به دفاع پنج نفره رفت و آشكارا پذيرفت كه جاهطلبياش از بين رفته است. ماتيوش نونس، روبن دياس، ناتان آكه، استونز و گوارديول يك خط تشكيل دادند و جلوي آنها رودري، نيكو، برناردو سيلوا، رايندرز و ساوينيو خط ديگر را.
آخرين كمترين سهم مالكيت توپ گوارديولا در سيتي هم مقابل آرسنال بود (5/36 درصد در مارس ۲۰۲۳) كه نشانهاي است از اينكه او كار تيم آرتتا در ساخت بازي را چقدر سخت ميداند. اما يك برگ از دفتر دستيار سابقش برداشت؛ همان نظم دفاعي سختي كه دو سال اخير زيربناي موفقيت آرسنال مقابل تيمهاي بزرگ بود و باعث ۲۲ بازي بدون شكستشان شد تا اينكه ماه گذشته در آنفيلد شكست خوردند.
اين ذهنيت براي برخي بازيكنان سيتي طبيعي نبود، مخصوصا رودري. او در مه ۲۰۲۴ گفته بود كه لحظه كليدي در قهرماني سيتي برابر آرسنال، پيام رواني دفاعي آرسنال مقابلشان بود: «راستش، فكر ميكنم همهاش اينجاست» و به سرش اشاره كرده بود. «وقتي به اتحاد آمدند، ديدمشان و گفتم: اينها نميخواهند ما را ببرند، فقط يك مساوي ميخواهند و اين ذهنيت را ما به همان شكل نداشتيم.» حالا نقشها عوض شده بود.
در سياست ميگويند اين يعني پيروزي در زمين حريف؛ تصاحب موضوعي كه معمولا به آنها تعلق ندارد. گوارديولا هم گفت: «من هم غافلگير شدم. مثل كاري كه ناپولي مقابل ما كرد، ۱۰ به ۱۱، اين استقامت «واو». گفتم ما قادر نيستيم، اما يك قدم برداشتيم. ميخواهم بيشتر شبيه تيمي باشيم مثل ناپولي يا لحظاتي مقابل يونايتد تا مثل امروز. دوباره ميگويم اين يك تعريف براي تيم ميكل است. وقتي خوب هستند، خوبند. بايد بپذيريد. من رنج ميبرم. اين را دوست ندارم. ميخواهم توپ دور شود. ميخواهم نزديك (ديويد) رايا باشم، نه (جيجي) دوناروما.»
بديهي است كه اين راه، شيوه دايمي سيتي در طول فصل نخواهد بود. اما اين سومين بازي پياپي بود كه با تركيب يكسان شروع كردند. حضور دوناروما آرامشي درون تيم ايجاد كرده و انتقال عبدالقادر خسانوف به دفاع راست هم خط عقب را مستحكم كرده است. تداوم، بهبود ميآورد.
اين هفته، هفتهاي بود كه سيتي دكمه ريست را پيدا كرد. شايد هم هفتهاي بود كه نقشه دوم را كشف كرد؛ چيزي كه هرگز تصورش را نميكردند.