علي باقري در گفتوگو با «اعتماد» سخنراني رييسجمهور در سازمان ملل را تحليل ميكند
رييسجمهور توپ مذاكرات را به زمين اروپا و امريكا انداخت
گروه سياسي|انسداد در مذاكرات يا باز كردن مسيري تازه براي مذاكرات؟ پاسخ به اين پرسش در واقع پرده از يك ابهام كليدي در خصوص مذاكرات ايران با غربيها برميدارد. با بررسي صحبتهاي رهبري و پس از آن سخنراني رييسجمهور در مجمع عمومي سازمان ملل روشن ميشود كه ايران نه تنها باب گفتوگو با غرب را نبسته، بلكه دريچههاي تازهاي به سمت توافق گشوده است. آنچه رهبر انقلاب و رييسجمهور بر آن پافشاري ميكنند، مذاكراتي برابر، شرافتمندانه و در راستاي منافع ملي كشور است. براي گفتوگوهايي كه در آن يك طرف از قبل اعلام كند، غنيسازي ايران بايد صفر درصد باشد و توان دفاع موشكي ايران كاملا برچيده شود و مناسبات ارتباطي ايران در منطقه بر اساس منافع غرب ترسيم شود هر نامي بتوان اطلاق كرد قطعا به آن مذاكره نميتوان گفت. ابعاد سخنراني رييسجمهور در سازمان ملل با چنين پيشفرضهايي تنظيم شده بود. رييسجمهور در سخنراني خود ضمن تاكيد بر هويت، فرهنگ و تمدن باستاني و تاريخي ايران، پيمانهاي دفاعي منطقهاي را به عنوان عاملي براي مقابله با زيادهخواهيهايي امريكا و اسراييل برشمرد و خواستار گسترش چنين روابطي شد.
علي باقري، فعال سياسي اصلاحطلب در واكنش به صحبتهاي رييسجمهور در مجمع عمومي سازمان ملل به «اعتماد» ميگويد: «با توجه به شرايط كشور، اقدامات طرفهاي درگير در موضوع هستهاي و تحريمهاي تحميل شده بر ايران، فكر ميكنم بهترين مواضع ممكن توسط رييسجمهور در صحن عمومي سازمان ملل اتخاذ شد. رويكردها، نظرات و سياستهايي كه اعلام شد، از آنجا كه توسط شخص دوم كشور بيان شده، در راستاي صحبتهاي سهشنبه شب رهبري فصلالخطاب خواهد بود. ايران طي ماههاي اخير، راه گفتوگو و مذاكره و ديپلماسي را با همه طرفهاي اثرگذار در موضوع هستهاي ايران باز كرد و عملا در اين راه گام برداشته است. بهرغم اينكه ايران به وفاي به عهد طرف مقابل به خصوص امريكا اعتماد نداشت، اما وارد گفتوگوي غيرمستقيم دوجانبه با امريكا شد و از سوي ديگر مذاكره با روسيه و چين و اروپا را هم ادامه داد.»
باقري ادامه ميدهد: «اما در كشاكش گفتوگو و مذاكره با امريكا به ايران حمله شد و تماميت ارضي ايران مورد تهاجم قرار گرفت. بهرغم چنين سابقه تيرهاي از سوي غرب ايران هرگز باب گفتوگو و مذاكره را مسدود نكرده و همواره اعلام كرده آماده انجام گفتوگوهايي عادلانه در راستاي منافع ملي خود است. حتي در رابطه با امريكا نيز آمادگي براي گفتوگو وجود داشت و همچنان نيز اين آمادگي وجود دارد. حتي در اظهارات رهبر انقلاب در بخشي كه در خصوص مذاكره صحبت شد، ايشان نفي مذاكره را به صورت مشروط اعلام كردند. در واقع اعلام شد اگر طرف مقابل بخواهد از آغاز مذاكرات، نظرات خود را ديكته كند، مذاكره بيمعنا خواهد بود. معتقدم اين راهبرد كه ابتدا از سوي رهبري اعلام و سپس رييسجمهور در مجمع عمومي سازمان ملل منادي آن شد، سياستهاي ايران را در موضع حق و منطق قرار ميدهد. موضعي كه بر اثر آن افكار عمومي داخل و خارج كشور متوجه آمادگي ايران براي انجام مذاكرهاي برابر ميشوند. به عبارت روشنتر، اعلام آمادگي ايران براي مذاكره هر نوع اتهامي را از ايران برميدارد.»
اين فعال سياسي با تاكيد بر اينكه اين ايران نيست كه در مناسبات ارتباطي خود با غرب امساك به گفتوگو دارد، بلكه اين طرف مقابل است كه حاضر نيست گفتوگويي منطقي، عادلانه و قانوني مبتني بر حقوق بينالملل را با ايران بپذيرد، ميگويد: «امروز توپ در زمين امريكا و اروپاست كه بايد مشخص كنند، آيا خواستار گفتوگو و مذاكره با ايران و حل معادلات فيمابين هستند يا نه؟ به خصوص توافق اخير ايران با آژانس در قاهره، نشان داد كه ايران آماده پايان دادن به اين گرههاي پيچيده است. در واقع زين پس رفتار اروپا و امريكاست كه تصوير آينده را مشخص ميكند. هر تصميمي كه طرفهاي غربي در مواجهه با اين موضع گشاده و گارد باز ايران در پيش بگيرند كه اميدواريم طي روزهاي باقيمانده تا موعد بازگشت تحريمهاي شوراي امنيت و سازمان ملل چنين موضوعي اتخاذ شود، آنچه قطعي است و تفاوتي بر آن حاصل نميشود، عزم ملت و دولت و كشور ايران براي دفاع از منافع ملي و تماميت ارضي كشور خود است. با سياستهاي در پيش گرفته شده كشور در كنار اين عزم جزم براي دفاع از منافع ملي و سرحدات خود، صحبتهاي رييس جمهور در صحن علني سازمان ملل بر يك موضع قابل قبول در اقناع طرفهاي مقابل حكايت ميكند.»