«اعتماد» در گفتوگو با فعالان سياسي سخنراني و ديدارهاي رييسجمهور در نيويورك را تحليل ميكند
تاكيد بر گفتمان ايرانيان
مسعود پزشکیان ایده «ایجاد صلح از طریق گفتوگو» را در برابر ایده ترامپ مبتنی بر «ایجاد صلح از طریق جنگ و قدرت» مطرح کرد
علي صوفي: رييسجمهور باب مذاكره و گفتوگو را باز گذاشتند ناصر ايماني: رييسجمهور از نظم هژمونيك جديد جهاني سخن گفت
گروه سياسي
سخنراني رييسجمهور در مجمع عمومي سازمان ملل و برنامهاي كه هيات ايراني در نيويورك تدارك ديد، بازتابهاي متفاوتي ميان فعالان سياسي و تحليلگران كشورمان داشت. با عبور از اين ديدگاههاي متفاوت اما يك نقطه مشترك ميان اغلب تحليلها وجود داشت و آن اينكه اين امريكاست كه با طرح رويكردهاي زيادهخواهانه در مسير گفتوگو و مذاكره و ارتباط انسداد ايجاد كرده است. در واقع در شرايطي كه رييسجمهور در سفر نخست خود به نيويورك رسما از علاقهمندي ايران براي مذاكره و گفتوگو و حل معادلات با امريكا صحبت كرده بود، اين رفتارهاي راديكال و تند و خصمانه مقامات امريكايي است كه طي يك سال كار را به جايي رسانده كه جريان سيال گفتوگوها و مذاكرات مختل شده است. عليرغم اين رفتارهاي خصمانه طرف مقابل، رييسجمهور ايران هوشمندانه همچنان باب گفتوگو با غرب را باز گذاشتند تا ايران متهم به بستن درهاي مذاكره نشود. اما در بطن صحبتهاي رييسجمهور در مجمع عمومي، بحثي طرح شد كه بهزعم فعالان سياسي دورنمايي از آينده جهان و منطقه را تصويرسازي ميكند. اشاره پزشكيان به پيمان امنيتي پاكستان و عربستان در واقع تصويري از آينده جهان را ارايه كرد. آيندهاي كه در آن ديگرقدرت در انحصار يك ابرقدرت جهاني نخواهد بود، بلكه اين اتحاديهها و پيمانهاي منطقهاي و جهانياند كه هژموني قدرت را شكل ميدهند. دشمني امريكاي مدل ترامپ با سازمان و پيمانهايي از جنس شانگهاي و بريكس را شايد در راستاي چنين تحولاتي بتوان ارزيابي كرد. «اعتماد» در گفتوگو با علي صوفي و ناصر ايماني دو فعال سياسي اصلاحطلب و اصولگرا تلاش كرده نگاهي به محتواي سخنراني رييسجمهور در مجمع عمومي سازمان ملل و ديدارهاي صورت گرفته در نيويورك بيندازد.
علي صوفي: رييسجمهور باب مذاكره و گفتوگو را باز گذاشتند
علي صوفي، فعال سياسي اصلاحطلب در گفتوگو با «اعتماد» و در پاسخ به اين پرسش كه صحبتهاي رييسجمهور و ديدارهاي ايشان در نيويورك را چطور ارزيابي ميكنيد؟ ميگويد: «توقع و انتظار جامعه و جريانات سياسي اين بود كه در سفر رييسجمهور به نيويورك اتفاقي بين ايران و امريكا رخ دهد و بخشي از مشكلات فيمابين حل و فصل شود. در واقع اين توقع وجود داشت كه فرآيندي كه در دوران سيد محمد خاتمي و دولت اصلاحات آغاز شده و به اتمام نرسيده بود و در دولت حسن روحاني هم نتيجهاي در بر نداشت در اين دولت تعيين تكليف شود، اما متاسفانه با مواضعي كه امريكاي مدل ترامپ اتخاذ كرد و فشارها و تهديداتي كه عليه ملت ايران وارد ساختند، از قبل مشخص بود كه امكان دستيابي به يك درك مشترك ممكن نيست. در اين شرايط مقام معظم رهبري رهنمودهاي لازم را با مردم، دولت و فعالان سياسي در ميان گذاشتند و نهايتا سفر رييسجمهور به نيويورك انجام شد. »
صوفي ادامه ميدهد: «با لحن مقامات امريكايي امكان مذاكره و ارتباط بسيار دشوار شده است. لحن آنها تهديدآميز است و ايران و رهبري نظام هم اين رفتار را برنميتابند. رييسجمهور در يك چنين فضا و چارچوبي با زمينهاي كه در ديدار با رهبري ترسيم شد، راهي نيويورك شده و سخنراني خود را بيان داشتند. سخنراني رييسجمهور در مجمع عمومي سازمان ملل منطقي و معقول بود. اگر قرار بود در چارچوب منطق و عقلانيت صحبت شود و سه اصل حكمت و مصلحت و عزت رعايت شود، متن سخنراني رييسجمهور، همين متن ميشد كه پيش روي جهانيان قرار گرفت.»
او با اشاره به متن سخنراني رييسجمهور در مجمع عمومي يادآور ميشود: « صحبتهايي كه رييسجمهور در مجمع عمومي بيان داشتند، متن مناسبي بود، سنگين و وزين بود، ضمن اينكه باب مذاكره و گفتوگو را باز گذاشتند، همچنين با قدرت بر حقوق ايران پافشاري كردند. رييسجمهور در ستايش صلحطلبي ايرانيان صحبت كردند و با تكيه بر تاريخ هويت، تمدن و فرهنگ ايراني تلاش كردند توجه جهانيان را به گفتمان ايران جلب كنند. عزت، مصلحت و حكمت سه اصل اساسي ديپلماسي ايراني است و هر حركتي بايد با مدنظر قرار دادن اين موارد اجرايي شود.»
صوفي با اشاره به اينكه سخنراني رييسجمهور نمره قبولي ميگيرد، ميگويد: «اينكه غربيها به اين سخنراني چه واكنشي نشان ميدهند به خودشان مربوط است. اگر امريكا و اروپا واقعا خواستار رفع تنش و تخاصم با ايران هستند، بايد از اين دريچههاي ارتباطي ايجاد شده استفاده كنند. نوبت امريكاست كه گامهاي عملي بردارد و لحن خود را تغيير دهد. لحن امريكا به قول رهبر انقلاب نبايد تهديدآميز باشد. با مردم ايران نبايد با اين لحن سخن گفت. آقاي پزشكيان كاري را كه ميتوانستند انجام دادند و راه گفتوگو و مذاكره را باز گذاشتند. اينكه اروپاييها چه ميكنند و درباره مكانيسم ماشه چه تصميمي ميگيرند و آيا درخواست خود را پس ميگيرند يا نه؟ هنوز روشن نيست.»
اين فعال سياسي ادامه ميدهد: «اگر در چارچوب منطق و عقلانيت قرار بر تصميمگيري باشد، بايد در مسير گفتوگو گام بردارند، در غير اين صورت ايران تصميم خود را گرفته و چنانچه سه اصل عزت، حكمت و مصلحت در مذاكرات رعايت نشود، ريسك نميكند. ايران قبلا مذاكرات با امريكا را آغاز كرد. در وسط مذاكره امريكا به طرف اسراييل چرخيد و منويات صهيونيستها را پيادهسازي كرد. اسراييل و امريكا برخلاف محتواي NPT و منشور سازمان ملل به ايران و تاسيسات هستهاي ايران حمله كرده و به مذاكره خيانت كردند.» صوفي در پايان تاكيد ميكند: «امروز امريكاست كه بايد اعتمادسازي كرده و پا پيش بگذارد و تضمين دهد كه مذاكره احتمالي در آينده، مذاكرهاي صلحآميز و در راستاي منافع ملي دو طرف خواهد بود. تضامين لازم براي پايبندي به تعهدات از سوي اروپاييها و امريكاييها بايد ارايه شود تا روي هر توافق احتمالي بتوان حساب باز كرد، در غير اين صورت ديگر نميتوان به جهان و نظام بينالملل اعتماد كرد. ايران هم راهي جز مقاومت نخواهد داشت.»
ناصر ايماني: نظم هژمونيك جهاني در حال انتقال به اتحاديههاي جهاني است
ناصر ايماني، فعال سياسي اصولگرا در گفتوگو با «اعتماد» در پاسخ به پرسشي درخصوص بازخوردهاي كلي به سخنراني رييسجمهور و ديدارهاي ايشان در مجمع عمومي سازمان ملل و تاكيد رييسجمهور بر تامين امنيت منطقه با استفاده از پيمانهاي منطقهاي ميگويد: «صحبتهاي دكتر پزشكيان در مجموع صحبتهايي خوب، منطقي و قابل دفاع بود. ايشان تصويري صحيح و پررنگ از منطقه ارايه كرده و اهداف ايالاتمتحده و اروپا در منطقه را به درستي تحليل كردند. ضمن اينكه مواضع اصولي جمهوري اسلامي را نيز تشريح كردند. ايشان همچنين جناياتي كه در غزه و ساير كشورهاي اسلامي صورت ميگيرد و اهداف بلندمدت اسراييل و امريكا را بيان كردند، اما مهمترين موضوعي كه توسط رييسجمهور ايران در صحن علني سازمان ملل پيشنهاد شد، مساله پيمانهاي منطقهاي بود.»
ايماني در تشريح اين بخش از صحبتهاي رييسجمهور ميگويد: «امروز نظم سابق هژمونيك جهان كه دراختيار امريكا بود در حال ترك خوردن است و نظم جديدي در جهان در حال شكلگيري است. اين نظم جديد اينگونه نيست كه نظم هژمونيك از امريكا به كشوري مانند چين يا روسيه و... منتقل شود، بلكه نظم هژمونيك جديد جهاني در حال انتقال از يك قدرت خاص به اتحاديههاي جهاني است. در واقع هژموني از يك كشور به پيمانهاي منطقهاي و جهاني بازميگردد. مثلا پيمانهايي چون شانگهاي با حضور كشورهايي چون روسيه، هند، چين، برزيل، ايران و... در حال ايفاي نقش جدي در جهان است، بنابراين جهان طي چند سال آينده، انتقال قدرت مطلقه جهاني را شاهد خواهد بود.»
او ادامه ميدهد: «يكي از پيمانهاي منطقهاي مهم، پيمانهاي منطقهاي خاورميانه هستند. رييسجمهور پزشكيان به يك چنين تحولاتي اشاره كردند. طي 10 روز گذشته يك پيمان امنيتي مهم در منطقه خاورميانه بسته شد كه ميان پاكستان و عربستان بود. در ادامه وزير دفاع پاكستان به ايران هم پيشنهاد داد كه به يك چنين پيماني بپيوندد.اگر اينطور پيمانهاي نظامي و اقتصادي و... بين كشورهاي منطقه يا كشورهاي جنوب جهان افزايش يابد (كه جهان در حال گذار به چنين وضعيتي است) نظم فعلي جهاني با ابرقدرتي امريكا پايان يافته و هژموني جديدي با حضور پيمانهاي جهاني و منطقهاي شكل ميگيرد. صحبتهاي رييسجمهور ناظر به يك چنين شرايطي مطرح شد.»
ايماني در پاسخ به اين پرسش «اعتماد» كه اروپا و امريكا تهديد كردهاند كه فشارهاي اقتصادي و ارتباطي و راهبردي عليه ايران را افزايش ميدهند، راهكار مقابله با اين نوع تهديدات و فشارها چيست؟ ميگويد: «به نظرم در اين حوزه لازم است با لحن انتقادي در مورد خودمان صحبت كنيم. فعالان سياسي و تحليلگران ايراني طي دهههاي اخير، جهان را در غرب خلاصه ديدند. هر زمان صحبت از رابطه با جهان شد، از نظر اقتصادي، سياسي، ديپلماسي و... جهان را در غرب خلاصه كردند. اين تصور اشتباهي است كه ناشي از نوعي باورهاي غلط در ذهنيت برخي مسوولان كشورمان ايجاد شد. اگر جهان در گذشته به غرب ختم ميشد امروز اينگونه نيست. »
اين فعال سياسي اصولگرا با تاكيد بر اينكه راهحل اصلي عبور از تهديدات كشورهاي غربي، خلاص شدن از تفكر انحصاري در مواجهه با غرب است، يادآور ميشود: «اين رويكرد به معناي عدم تعامل و مذاكره با غرب نيست، بلكه بايد بدانيم كه علاوه بر امريكا، چين و هند و روسيه و برزيل و... هم وجود دارند. امروز چين در حال بدل شدن به اقتصاد نخست جهاني است. هند امروز به يك قدرت نظامي و الكترونيكي بدل شده است. روسيه يكي از ابرقدرتهاي نظامي جهاني است. ايران بايد تعادل را در ارتباط با غرب و شرق ايجاد كند. اگر غربيها مايل به ايجاد ارتباط عزتمندانه با ايران نيستند، ايران ميتواند روابط خود را با قدرتهاي شرقي گسترش دهد.»
ايماني ادامه ميدهد: «اتفاقا اين قدرتهاي نوظهور اغلب در همسايگي ايران قرار دارند، ضمن اينكه اين كشورها به نسبت غرب نزديكيهاي تمدني بيشتري با ايران دارند. اينگونه است كه ايران از يكجانبهنگري و غربنگري محض به چندجانبهگرايي غرب و شرق و جنوب و شمال، ميل كرده و منافع خود را از مجموعه اين ارتباطات برداشت ميكند. صحبتهاي رييسجمهور در نيويورك اين عصر و هنگامه جديد را تشريح كرد.»