مزايا و چالشهاي كاربرد هوش مصنوعي در آموزش
حديث كوهينژاد
هوش مصنوعي تمام جنبههاي زندگي انسان را متحول خواهد كرد. تا به حال هوش مصنوعي نوآوريهايي در زمينههاي مختلف داشته است. نوآوريهاي جالبي مانند پاركينگهاي اتوماتيك، شبكههاي اجتماعي، دستيارهاي هوشمند و... همه نمونههايي از كاربردهاي هوش مصنوعي هستند. امروزه ميتوان گفت هوش مصنوعي عملا در همه جاي جهان وجود دارد و خيلي زود دنيا، آموزش و دانشگاه و مدرسه را متحول خواهد كرد. در حال حاضر در بخشهاي مختلف جهان رويههاي مختلفي را براي ادغام هوش مصنوعي با برنامههاي آموزشي در مدارس و دانشگاهها و... در پيش گرفتهاند و حوزه آموزش و پرورش را دچار تغييراتي بنيادي كردهاند.با اختراعات و ابتكارات بيشتر، دوره گستردهاي از دورههاي آموزش آنلاين در دسترس خواهد بود و با كمك هوش مصنوعي، دانشآموزان از هر جا كه باشند، خواهند توانست به يادگيري بپردازند. يافتههاي علم هوش مصنوعي توسعه ابزارهاي متعددي را در پي داشته است كه برخي از آنها تحت هدايت انسان و برخي ديگر بهطور مستقل و بدون مداخله و نظارت انسان كار ميكنند. به نمونههايي از كاربرد هوش مصنوعي در آموزش و يادگيري ميپردازيم:
الف) روباتهاي آموزگار: هدف برنامههاي آموزشي جديد درگير كردن، تشويق و فعال كردن كودكان است. روبات آموزگار يكي از جديدترين موارد استفاده از هوش مصنوعي در آموزش است. اين روباتها به نرمافزاري مجهزند كه ميتوانند ميزان درك دانشآموزان را تشخيص بدهند و نياز آنها را درك كنند. در نتيجه، به شيوههايي رفتار ميكنند كه دانشآموزان را به يادگيري تشويق و در همين حال، آموزگار را از مشكلات مطلع ميكنند. از مزاياي استفاده از روبات در آموزش اين است كه دانشآموزان بدون هراس از اشتباه كردن و مسخره شدن ميتوانند بارها و بارها نكات را تمرين كنند. اين روباتهاي آموزگار از تكرار خسته نميشوند. البته بايد توجه داشت، با وجود توانايي اين روباتها در تدريس، آنها قادر به برقراري نظم و ترتيب در كلاسهاي درسي با دانشآموزان شلوغ و پرحرف نيستند. بنابراين همچنان حضور آموزگاران در چنين كلاسهاي درسي الزامي است.در نهايت، نقش استفاده از هوش مصنوعي و فناوريهاي نوين آموزشي در محتواي آموزشي مدارس بسيار ارزشمند است. با اين ابزارها، محتواي آموزشي ميتواند به شكلي منسجمتر و كيفيتر ارائه شود، همچنين به دانشآموزان كمك شود تا بهتر و با انگيزه بيشتري در مسير آموزش پيش بروند. اين نوع فناوريها به مدارس امكان ميدهند تا براي دانشآموزان روند آموزشي را به سبكي فعال و موثرتر تجربه كنند.
چالشهاي پيش روي كاربرد هوش مصنوعي- البته استفاده از هوش مصنوعي و فناوريهاي نوين در آموزش همراه با چالشها و روندهاي ممكني نيز است. براي مثال نگرانيهاي مرتبط با حفظ حريم خصوصي و امنيت مطالعات، نياز به آموزش و آموزگاري معلمان و جامعه در استفاده از اين فناوريها و ... در نهايت، استفاده از هوش مصنوعي و فناوريهاي نوين آموزشي در محتواي آموزشي مدارس به عنوان يك رويكرد نوين و ابزار موثر در بهبود فرآيند آموزش و يادگيري دانشآموزان ميتواند به توسعه سيستمهاي آموزشي جامع و پويا كمك كند. اين امر نيازمند همكاري بين اعضاي جامعه آموزشي، محققان و سازندگان اين فناوريهاست تا بتوانند روند بهرهوري و كارايي اين ابزارها را به حداكثر برسانند و به بالا بردن سطح آموزش و يادگيري در مدارس كمك كنند.
چالشهاي هوش مصنوعي در مراقبتهاي بهداشتي- دسترسي به مراقبتهاي بهداشتي يكي از مولفههاي بنيادين بر حق براي سلامتي است كه هوش مصنوعي انقلابي عظيم را در اين حوزه موجب شده است. با اينكه هوش مصنوعي يك مرز نسبتا جديد در مراقبتهاي بهداشتي جهاني بوده؛ اما در حال حاضر بدون چارچوب قانوني و نظارتي جهاني است. در حالي كه فناوري هوش مصنوعي مزاياي آشكاري دارند، مفاهيم اخلاقي و قانوني علم داده آنها اغلب توسط عموم مردم مورد توجه قرار نميگيرد. اگرچه مزاياي تصميمگيريهاي مبتني بر محاسبات رياضي ميتواند در بسياري از بخشهاي زندگي موثر باشد، اما اتكاي بيش ازحد به هوش مصنوعي كه ذاتا شامل تعيين الگوهايي فراتر از اين محاسبات است، ميتواند منجر به ارتكاب بيعدالتي و محدود كردن حقوق مردم و كاربران باشد. هوش مصنوعي در واقع ميتواند بر طيف گستردهاي از حقوق بشر ما تاثير منفي بگذارد.
تشخيص بيماريها از طريق هوش مصنوعي - اگرچه پيشرفتهاي عظيم علمي در زمينه بهداشت و درمان و مسائل پزشكي صورت گرفته، اما پيامدهاي منفي اين پيشرفت غيرقابل انكار است. به ويژه جايي كه انسان موضوع انجام آزمايشهاي باليني براي ارزيابي ميزان كارايي داروها و شيوههاي درماني جديد قرار ميگيرد كه امروزه چه بسا با ورود فناوري هوش مصنوعي در حوزه پزشكي اين امر تشديد هم شده باشد. بديهي است كه هر گونه آزمايش و تحقيق پزشكي بدون رضايت فرد نميتواند محمل قانوني داشته باشد. از طرفي در برنامههاي هوش مصنوعي مورد استفاده در حوزه پزشكي، ممكن است خطاهايي مستقيما سلامت بيماران را به خطر بيندازد. موضوع اساسي مورد توجه توسعهدهندگان اين فناوري، اغلب اثربخشي سيستم هوش مصنوعي است، نه امنيت.
نفوذ هوش مصنوعي در حريم شخصي - تنش بين مزاياي فناوري هوش مصنوعي و خطرات براي حقوق بشر، در زمينه حريم خصوصي آشكارتر ميشود. حريم خصوصي يك حق اساسي بشر است كه براي زندگي در عزت و امنيت ضروري است؛ اما در محيط ديجيتال، ازجمله زماني كه ما از برنامهها و پلتفرمهاي رسانههاي اجتماعي استفاده ميكنيم، حجم زيادي از دادههاي شخصي -با يا بدون اطلاع ما- جمعآوري ميشود و ميتوان از آنها براي نمايه كردن ما و ايجاد پيشبيني رفتارهايمان استفاده كرد. ما دادههايي را در مورد سلامتي، ايدههاي سياسي و زندگي خانوادگي خود ارايه ميكنيم بدون اينكه بدانيم چه كسي قرار است از اين دادهها، براي چه اهدافي و چگونه استفاده كند.
كارشناس ارشد بيوشيمي