• 1404 چهارشنبه 9 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6152 -
  • 1404 چهارشنبه 9 مهر

روايت هفتادودوم: خاطرات آرتور هاردينگ (8) باد و ساقه شكسته

مرتضي ميرحسيني

رقابت روس‌ها و انگليسي‌ها بعد از امضاي قرارداد دارسي شدت گرفت. دشمني ميانشان هم بيشتر شد. روس‌ها كه احساس مي‌كردند فريب خورده‌اند عزم به جبران داشتند و چشم‌انتظار فرصتي براي تلافي بودند. وزيرمختارشان كه ابايي از ابراز خشم نداشت و عملا براي انتقام از انگليسي‌ها - انتقامي كه قطعا به ايران هم زخم مي‌زد - كمين كرده بود. هاردينگ مي‌نويسد: «آرگوروپولو، موقعي كه اطلاع پيدا كرد چه تصميم مهمي از طرف دولت ايران به نفع انگليسي‌ها گرفته شده است، فوق‌العاده عصباني شد، ولي صدراعظم مسووليت عمل را از گردن خود برداشت و عذر آورد كه او از كجا مي‌دانسته است كه مترجم فارسي سفارت براي شكار و هواخوري به خارج از تهران رفته است! در قبال اين وضع، وزيرمختار روسيه ناچار شد عمل انجام ‌شده را بپذيرد، ولي در ضمن به صدراعظم گوشزد كرد كه دولت متبوع او اين حق را براي خود محفوظ نگاه مي‌دارد كه براي اين عملي كه به نفع بريتانيا صورت گرفته در موقعش غرامتي مكفي درخواست كند.» مدتي گذشت و فرصت تلافي و جبران براي روس‌ها فراهم نشد. تصميم به گذشت هم كه نداشتند. پس، بي‌دليل روي يكي از اسكاتلندي‌هاي مقيم تهران به نام مك‌لين كه به وزارت دارايي ايران خدمت مي‌كرد انگشت گذاشتند و به امين‌السلطان گفتند كه بايد هر چه زودتر او را از كارش بركنار كند. وزيرمختار روسيه «در توجيه درخواست خود بي‌پرده اعلام كرد كه اين عمل نوعي اقدام متقابل در مقابل نيرنگ‌بازي انگليسي‌هاست كه به روس‌ها نارو زده و امتياز نفت را گرفته‌اند.» با تشر و تهديد به آنچه مي‌خواستند رسيدند و امين‌السلطان را - كه اصلا آدم ايستادگي رودررويشان نبود- مجبور به اخراج مك‌لين كردند. هاردينگ مي‌نويسد: «هنگامي كه قضيه به گوش من رسيد با اين عمل دولت ايران كه حاضر شده بود مك‌لين را از خدمت بركنار كند به‌ شدت مخالفت كردم و براي اولين‌بار از تاريخ انتصابم به سمت وزيرمختاري در ايران، صحبتي بسيار تند و ناگوار با صدراعظم داشتم كه در ضمن آن، او كوشيد مرا متقاعد كند كه انفصال اين مستخدم اسكاتلندي فقط ناشي از ملاحظات صرفه‌جويي در مخارج دولتي بوده و احساسات ضد انگليسي سفارت روس - كه از سن‌پترزبورگ الهام مي‌گرفت - نقشي در اين قضيه نداشته است و به هر تقدير فقط خود اعلي‌حضرت مظفرالدين‌شاه مي‌توانسته است در اين باره تصميم بگيرد كه گرفته و او (يعني صدراعظم) هيچ دخالتي در قضيه نداشته است. اين دليل آخري كه ‌گيرنده تصميم نهايي در اين‌گونه موارد فقط خود شاه است، البته به ظاهر صحيحي بود، به‌طوري كه من ناچار شدم براي خنثي كردن نقشه روس‌ها و نگه داشتن مك‌لين در ايران سمت وابسته بازرگاني افتخاري سفارت انگليس را به او بدهم.» مك‌لين در ايران ماند، اما اخراج او از وزارت دارايي براي انگليسي‌ها باخت بدي بود. ديدند كه روس‌ها براي فشار به دولت ايران و تحميل خواسته‌هايشان نه نيازي به دليل و توجيه دارند و نه حتي نيت‌هايشان را پنهان مي‌كنند. قاجارها هم تسليم و درمانده هستند و به روس‌ها - حتي اگر خواسته‌اي غيرمتعارف داشته باشند - نه نمي‌گويند. مي‌نويسد: «از لحظه‌اي كه دولت ايران تحت فشار سفارت روس اين كارمند جوان را از كار بركنار كرد، ديگر برايم جاي ترديد باقي نماند كه در آتيه، هر جا كه پاي منافع روسي در كار باشد، ابدا نمي‌توان به بي‌طرفي امين‌السلطان و استقلال او در عمل اطمينان كرد و خود شاه هم كه به حقيقت نوعي بچه سالمند بود چيزي نيست جز ساقه‌اي شكسته كه آماده است در مقابل هر بادي بلرزد.» سپس اضافه مي‌كند: «حتي به اين نتيجه رسيدم كه دستگاه سلطنت ايران خود به علت طول زمان و سوءاداره كارها، كاملا از حيز احترام افتاده و هميشه حاضر است در مقابل هر دولت خارجي كه رشوه بيشتري بدهد يا اينكه زمامداران فاسد و بي‌دفاع كشور را با نعره‌اي مهيب‌تر بترساند، سر تسليم فرود آورند.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون