بررسي بحران استقلال در گفتوگو با كاظم اوليايي
اين نتيجه حقالسكوت مديران است
هم بقاي ساپينتو اشتباه است هم بركنارياش!
روزبه دلاور
باشگاه استقلال در حالي كه در شروع رقابتهاي ليگ برتر و ليگ قهرمانان آسيا قرار دارد و نتايج ضعيفي هم كسب كرده با ضربهاي مهلك از سوي فيفا مواجه شده است؛ محروميت قطعي از دو پنجره نقل و انتقالاتي. اين بحران كه ريشه در فسخهاي غيرموجه قراردادهاي خارجي و بدهيهاي انباشته در زمان مديران سابق باشگاه دارد، عملا اين تيم را در آستانه فروپاشي فني در نيم فصل قرار داده است. براي واكاوي اين وضعيت اضطراري و يافتن راهكار، سراغ يكي از مديران اسبق و باتجربه اين باشگاه، كاظم اوليايي رفتيم تا ريشههاي اين ضعف ساختاري را بررسي كنيم.
اوليايي در توصيف وضعيت اين روزهاي استقلال به خبرنگار «اعتماد» گفت: دولتها چهار، پنج سالي است كه براي ترميم وضعيت ناهنجار مديريت باشگاهي در تلاش هستند. بحث خصوصيسازي اجباري كه پيش آمد، بالاخره تدابيري انديشيده شد و ۸۵درصد از سهام اين دو باشگاه را به شركتهاي شبهدولتي يا خصولتي واگذار كردند. پرسپوليس را بانكها متعهد شدند و استقلال را هم كه هلدينگ خليجفارس، اما در زمان واگذاري بايد مقدمهاي رخ ميداد به نام برنامه! كه جزو قوانين سازمان خصوصيسازي هم هست. اوليايي يادآور شد: وقتي ۸۵درصد سهام استقلال به خليجفارس واگذار شد اين هلدينگ متعهد به ارايه برنامه توسعه و پيشرفت است. متاسفانه در اينجا هم سازمان خصوصيسازي اهمال كرد و هم خليجفارس و باشگاه را دست متخصصان ندادند. براي همين هم چالش عظيم بيبرنامگي در استقلال شكل گرفت. اوليايي با اشاره به دوره قبل از واگذاري استقلال به هلدينگ خليجفارس ادامه داد: در گذشته اين تيم هم بيبرنامه و هم بيپول بود. مشكل تامين اعتبار داشتند و مديران سعي ميكردند تامين اعتبار و بعد برنامه خود را اجرا كنند، اما با واگذاري به هلدينگ براي اينكه كار را خوب شروع كنند، اعتبار دادند، اما بدون برنامه! اين پولهاي داده شده بدون برنامه و با مديريت غيركارشناسي باعث شد بازيكنان اسمدار و مربيان زيادي جذب كردند كه تحت تاثير فضاي مجازي بود. مديراني هم كه خود را هوادار باشگاه معرفي ميكردند به جاي برنامه دادن، به فضاي مجازي گوش دادند! هزينه زيادي دادند براي حق سكوت به فضاي مجازي، لذا پيشبيني هم ميشد كه جايي بدون برنامه وارد شويم و ساختار درستي هم نداشته باشيم به مشكل برميخوريم. متاسفانه باشگاه بدون برنامه و ساختار درست و حسابي خودش را به چالش انداخته است.
اوليايي در صحبتهايش گريزي هم به نيمكت فني تيم زد و ادامه داد: با اين روند، الان اگر بخواهند تغييري در كادرفني ايجاد كنند، غلط است و اگر بخواهند با همين كادر فني هم ادامه دهند، غلط است! فضا را براي خودشان تنگ كردند! تيم در حال حاضر هم نياز به بازسازي شرايط روحي و رواني دارد و بايد اعتماد به نفس را به تيم القا كرد و هم بايد در بدنسازي تيم تجديدنظر و تيم را آماده كنند. اينها مشكل استقلال است كه اميدواريم مديران با تدبير و تشكيل اتاق فكر و استفاده از كارشناسان خبره بتوانند از اين پيچ عبور كنند. اوليايي در پاسخ به اين سوال كه در دوره مديريت خود چه پيشبيني از بدهيهاي انباشته داشته تا تيم مثل امروز با معضلاتي مثل محروميت از پنجره نقل و انتقالات روبهرو نشود به «اعتماد» گفت: وقتي برنامه نباشد مبناي هزينهها هم مشخص نيست. در دوره ما در همان ابتداي فصل، هياتمديره ما را موظف به ارايه برنامه ميكرد و سقف بودجه هم براساس همان برنامه مشخص بود. دستمان باز نبود كه با هر بازيكني فسخ قرارداد كنيم تا جايگزين بياوريم. الان سقف اعتبار در باشگاه براي آقايان نيست و هر وقت اراده ميكنند و تحت فشار فضاي مجازي قرار ميگيرند، بازيكن بيرون ميكنند و نفر جايگزين ميآورند. يكي، دو تا هم نيست! در اين مدت كم هفت، هشت بازيكن آورديم بدون رعايت پروتكل فيفا و از تيم كنار گذاشتيم و آنقدر آش شور شد كه فيفا گفت اين رويه شما شده و ما را از دو پنجره محروم كردند. عرض كردم ما برنامههاي كوتاه و ميانه و بلندمدت نداريم و بر مبناي برنامه بودجه درخواست نميكنيم و سقف بودجه آزاد است و ميخواهيم با هزينههاي زياد، ضعفهاي خودمان را پوشش دهيم كه هر چه بيشتر پيش برويم به ضرر باشگاه است.
مديرعامل اسبق استقلال درخصوص راهحل براي برونرفت از بحران فعلي پاسخ داد: كميته عقلا بايد اتاق فكري با حضور دوستان متخصص باتجربه تشكيل دهند و كنار هياتمديره بگذارند كه قطعا بعدش كميته فني شكل ميدهند و هر بخش را به حوزه تخصصي خودش ميسپارند. همين هياتمديره و ساپينتو سرجاي خود بمانند، اما برنامه تدوين كنيم. بايد تقويتشان كرد. ساپينتو را با حضور مربيان خبرهتر، تقويت كنيم كه مستلزم است همه را كنار هم جمع كنيم و باشگاه با خردجمعي اداره شود تا به ريل خودش بازگردد.
اوليايي در پاسخ به اينكه وضعيت استقلال از زمان واگذاري به هلدينگ خليجفارس نسبت به مالكيت وزارت ورزش چه تغييراتي كرده است، پاسخ داد: اگر زمان وزارت ورزش را درنظر بگيريم بايد گفت آنها كمترين دخالت را داشتند. هياتمديره متناسبتري انتخاب ميشد و از طرفي فشار مالي هم روي هياتمديره بود، اما باتوجه به واگذاري به هلدينگ و مبالغي كه كمك ميكنند، انتظارات بسيار بالا رفته است. در آن زمان، دولت اجازه پرداخت پول به باشگاههاي حرفهاي را نداشت و اين قانون است. درواقع آنها، توليگري ميكردند نه تصديگري. الان هلدينگ، تصديگري ميكند و دست مديران را باز گذاشته تا جايي كه نظم فوتبال كشور را بههم ريخته است. حالا تدبير كردند و در رشتههاي ديگر تيمداري ميكنند تا صداي رشتههاي ديگر در نيايد! چند تا تيم مطرح به شدت متورم شدند از پول نسبت به دامنه. در تيمهاي ليگ دو و يك از بازيكنان خودشان پول ميگيرند تا هزينههاي خود را تامين كنند كه ميشوند دامنه، اما در قله، پولهايي تزريق ميشود كه خارج از عدالت اجتماعي است و در آينده عوارض درست ميكنند. اعتماد جوانان به فوتبال و كارگزاران فوتبال آسيب ميبيند. اوليايي درخصوص تيمداري استقلال در ساير رشتهها هم به «اعتماد» گفت: اگر هلدينگ دنبال كار درست است بايد برنامه بدهد و اگر ميخواهد رشتههاي ديگر را شروع كند مثلا در پنج سال، پنج تا رشته را اضافه ميكرد نه اينكه چندين رشته را پيشنهاد كند آن هم به يكباره. در دنياي امروز، فوتبال آقايي ميكند. اگر تمام رشتهها را صد بگيريم، فوتبال بالاي هشتاد درصد است. اگر در آن بيست درصد به تمام موفقيتها برسيد باز به آن هشتاد درصد نميرسد. فوتبال به دليل استقبال عمومي در سطح بينالملل ورزش اول است. ميبينيد كه قلدر اول دنيا فقط با يك رييس حوزه ورزش ديدار ميكند آنهم رييس فيفاست يا يك جام را علاقه دارد كه در اتاقش نگه دارد و آن هم جام قهرماني فيفاست يا از برگزاري يك جام افتخار ميكند آن هم جام جهاني است. دنيا براي فوتبال جايگاه ويژه قائل است. سازمان ملل بعد از دو جنگ با تمام جايگاه اجتماعياش ۱۹۷ يا ۱۹۶ عضو دارد و فيفا ۲۱۱ عضو. در جام جهاني گذشته ۵ ميليارد و دويست ميليون دلار گردش مالي بود و در جام جهاني آينده پيشبيني شده به ۶ ميليارد و چهارصد ميليون ميرسد. اين يعني جلب افكار عمومي اكثريت جامعه. فوتبال جايگاه ويژه دارد و رسيدن به موفقيت بسته به ابزار لازم است كه از علم و تجربه به دست ميآيد كه اين هم از سازماندهي و برنامهريزي حاصل ميشود.