• 1404 شنبه 12 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6154 -
  • 1404 شنبه 12 مهر

رتبه‌بندي معلمان: از توسعه حرفه‌اي تا امتيازات كاغذي

كاربردي حذف يا به ‌شدت كمرنگ شده و با دوره‌هاي عمومي كه عملا تاثيري بر بهبود كيفيت تدريس معلمان ندارد و بيشتر به صورت مجازي برگزار مي‌شود، جايگزين شده است. ازسوي ديگر انتظار معلم-پژوهشگر در نظام رتبه‌بندي در شرايطي است كه از دوره تربيت معلم گرفته تا دوره‌هاي ضمن خدمت، آموزش روش تحقيق كاربردي و مرتبط با بطن كلاس درس آموزش داده نمي‌شود. در نتيجه، معلم نه ابزار پژوهشگري را دارد و نه از حمايت كافي براي ارتقاي مهارت‌هاي آموزشي خود برخوردار است. اين فرآيند ضمن تخريب مفهوم پژوهش و توليد انبوه مقالات بي‌ارزش، به جايگاه معلمان آسيب مي‌زند و اعتمادبه‌نفس آنان را تضعيف مي‌كند. معلمان ناچار به سفارش پژوهش‌هاي بازاري و مشاركت در كتاب‌هايي مي‌شوند كه گاهي با تغيير عنوان به چندين معلم فروخته مي‌شود.
آسيب موازي: مدرك‌گرايي و فرسايش كيفيت آموزش- اين سيستم معيوب به پيامد مخرب ديگري نيز دامن زده است: «ولع ادامه تحصيل در مقاطع ارشد و دكترا، نه براي يادگيري، كه براي كسب امتياز و افزايش حقوق» كه سه آسيب جدي به دنبال داشته است: 
٭  كاهش كيفيت آموزش‌هاي تحصيلات تكميلي: هجوم انبوه معلمان براي اخذ مدرك، كيفيت علمي و آموزشي اين دوره‌ها را تنزل داده است.
٭ توليد پايان‌نامه‌هاي بي‌كيفيت: معلمان، فاقد فرصت و انگيزه كافي براي پژوهش‌هاي اصيل و كاربردي هستند.
٭ تخليه انرژي از كلاس درس: انرژي معلم بين تدريس و گذراندن واحدهاي درسي غيرمرتبط تقسيم مي‌شود.
نتيجه اين سياست، رشد قارچ‌گونه «بازار كتاب‌هاي زرد» و «مقالات و پايان‌نامه‌هاي تقلبي» است كه تنها سود دلالان و ناشران سودجو را تضمين مي‌كند و اعتماد عمومي به نهاد علم را تخريب مي‌نمايد.
راه‌حل: از چارچوب TPACK تا سامانه ارزيابي دوخطي- نظريه «لي شولمن» و توسعه آن به «چارچوب TPACK» -كه تلفيقي از دانش محتوايي، پداگوژيك و فناورانه است- مسير جديدي براي ارزيابي معلمان ترسيم مي‌كند. شولمن با معرفي مفهوم «دانش محتوايي-پداگوژيك» نشان داد كه هنر معلمي در توانايي تبديل دانش تخصصي به تجربيات يادگيري معنادار نهفته است.   براي نمونه، يك متخصص كبدشناسي ممكن است عميق‌ترين دانش را داشته باشد، اما لزوما نمي‌تواند آن را به دانش‌آموزان بياموزد؛ در حالي كه يك معلم زيست‌شناسي با PCK قوي مي‌داند چگونه با استفاده از مدل‌هاي ساده و رسانه‌هاي آموزشي، عملكرد كبد را به شكلي ملموس آموزش دهد - مهارتي كه به مراتب از توليد مقالات نظري بي‌ارتباط با كلاس درس ارزشمندتر است. اين نگاه در الگوهاي موفق جهاني نيز بازتاب يافته است. در ايالات‌متحده، ارزيابي براساس مشاهده كلاس درس صورت مي‌گيرد. ژاپن با فرهنگ «درس‌پژوهي» بر كار گروهي معلمان تاكيد دارد و فنلاند نيز با اعتماد حرفه‌اي به معلمان، سيستم ارزيابي خود را بر مشاهده همكاران استوار كرده است. براي تحقق اين چشم‌انداز، «سامانه ارزيابي دوخطي» پيشنهاد مي‌شود:   خط اول (براي همه معلمان): ارزيابي براساس مهارت‌هاي آموزشي محض (مشاهده كلاس، كيفيت طرح‌درس و تاثير بر يادگيري دانش‌آموز) و خط دوم (امتياز اضافي): اعطاي امتيازات مازاد به توليدات پژوهشي اصيل و كاربردي براي معلمان علاقه‌مند
از سيستم امتيازدهي تا موتور محرك توسعه- راه نجات، بازتعريف اساسي معيارهاي رتبه‌بندي و عبور از كمّي‌گرايي به سمت ارزيابي كيفي است. يك نظام رتبه‌بندي ايده‌آل بايد، دوره‌هاي ضمن خدمت كيفي و كاربردي را احيا كند، پژوهش‌ها را براساس كيفيت و ارتباط با بهبود فرآيند يادگيري ارزيابي نمايد و درنهايت مشاهده مستمر كلاس‌درس و بازخورد سازنده را محور اصلي قرار دهد، چراكه هدف نهايي بايد تبديل «رتبه‌بندي» از يك ابزار بروكراتيك به «موتور محرك توسعه حرفه‌اي» باشد تا در اين مسير، «كلاس درس» قرباني «رزومه» نشود و «پژوهش» در خدمت «آموزش» قرار گيرد.
دكتراي تخصصي مطالعات برنامه درسي

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون