• 1404 سه‌شنبه 15 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6157 -
  • 1404 سه‌شنبه 15 مهر

چشم‌انداز نابرابري دستمزدها

مهدي دهقان منشادي

سال 1383 در سازمان مديريت و برنامه‌ريزي مشغول به كار شدم. در آن زمان كه هنوز انديشه، محور واقعي توسعه بود و دانشگاه‌ها به مرتبه توليد انبوهِ كارشناس ارشد و دكترا دست نيافته بودند، فرد داراي مدرك فوق ليسانس كه در آن سازمان استخدام مي‌شد رتبه همترازي هيات علمي مي‌گرفت و اين يعني او از حقوق بهتري برخوردار مي‌شد و انديشه و تحصيلات هنوز جايگاه داشت. در آن زمان كه سازمان مديريت و برنامه‌ريزي سند چشم‌انداز بيست ساله كشور را تدوين كرده بود تا در افق 1404 با توسعه همه‌جانبه، وضع معيشتي و سرانه درآمدي عموم ارتقا يابد، حدود دويست هزار تومان معادل دو ميليون ريال حقوق دريافت مي‌كردم و ميليون هنوز از ابهت برخوردار بود.  در آن زمان كه سكه كامل بهار آزادي به قيمت يكصد هزار تومان معامله مي‌شد هر اسكناس هزار توماني حكم يك سكه اشرفي داشت و هنوز صداي جرنگ جرنگ سكه‌هاي فلزي آرام‌بخش روح و روان دارا و ندار بود.  آن زمان يك كارگر يا كارمند معمولي حقوق‌بگير با دريافتي آخر ماهش حداقل توان خريد يك سكه بهار آزادي را داشت. آن زمان هنوز معجزه شكل نگرفته بود و تورم، كمرشكن نشده بود. در سال اول سند چشم‌انداز بيست ساله، محمود احمدي‌نژاد به عنوان معجزه هزاره سوم بر صندلي رياست‌جمهوري كشور نشست و همان ابتدا خط و نشانش را به سازمان مديريت و برنامه‌ريزي نشان داد تا اينكه در سال 1386 آن را منحل و شعبه‌هاي استاني را در استانداري‌هاي كشور ادغام كرد.  از همان زمان بود كه با كم‌رنگ شدن انديشه محوري و عقلانيت، همه ‌چيز زير و رو شد، تحريم‌ها سر برآوردند و موريانه‌اي نامرئي به جان روح سند چشم‌انداز بيست ساله افتاد و از همان زمان بود كه اقتصاد ضعيف و ضعيف‌تر، سفره‌ها كوچك و كوچك‌تر و تورم، هيولا و ديو صفت شد.  گراني‌ و تورم‌هاي دو رقمي مداوم، شكاف دستمزدها و فاصله طبقاتي را به ‌شدت افزايش داد و حقوق‌بگيران فعال و مستمري‌بگيران بازنشسته در ميدان معيشت به نفس نفس افتادند. در فاصله بين شروع تا افق چشم‌انداز بيست ساله، قيمت سكه طلا بيش از هزار برابر شده ولي دستمزد حقوق‌بگيران حدود صد و پنجاه برابر افزايش يافته است.  در غبار آلودي تورم، چشم و جانِ مستخدمان دولتي و خصوصي -يا همان كارمندان و كارگران- و حتي عده زيادي از كاسبان به سوزش افتاد، چراكه رونق كارِ كسبه از آبادي جيب حقوق‌بگيران است.  در اين ماراتن سخت اقتصادي از شروع تا رسيدن به افق چشم‌انداز بيست ساله اما عده قليلي، از نظر اقتصادي و معيشت روز به روز بسامان‌تر شدند.  از قشر تعميركار اتومبيل و لوازم خانه تا تعميركاران جسم و روح انسان كه همان اطبا باشند كه بگذريم 
-چون كه از پس تورم به خوبي بر مي‌آيند- دلالان و واسطه‌ها به فربهي و امنيت اقتصادي بالايي دست يافتند، فربهي‌اي كه به قول پروين اعتصامي از اشك ديده من و خون دل شماست.  دلالان در هر صنف و رسته‌اي براي شادكامي بيشتر خود نرخ‌ها را به صورت كاذب افزايش دادند و اين كذبِ رنج‌آفرين، جيب عوام را خالي و حساب بانكي خواص را پر كرد تا در نتيجه آن، نابرابري بيشترِ دستمزدها و شكاف رفاهي جامعه اتفاق بيفتد. 
ابتذال در رويه جاري، ترازوي جامعه را ناموزون كرد به‌طوري كه يك كارمند با تحصيلات عالي بعد از يك سال تلاش طاقت‌فرسا خيلي كمتر از نيم ميليارد تومان مزد دريافت مي‌كند در حالي كه يك فوتباليست سطح پايين با تحصيلات معمولي كه به مدد دلالان به چشم آمده و به سطح حرفه‌اي راه يافته است ماهانه دستمزد ميلياردي -ماهانه، نه سالانه- دريافت مي‌كند و جالب است برخي از گروه اول فلك زده براي التيام رنج‌هاي خود پاي بازي كساني مي‌نشينند كه روزگار با همياري دلالان آنان را بر افلاك نشانده است. 
دستمزدها علاوه بر اينكه بين اقشار مختلف بسيار نابرابر است تناسب چنداني هم با وقت و انرژي و تحصيلات صرف شده براي كار ندارند و با مقايسه حقوق كارمندِ با بيست سال تحصيل و سي سال سابقه كاري با دريافتي يك دلال شش كلاسه تازه‌كار مي‌توان به دره عميق و وحشت‌زاي بين آنها پي برد؛ شكافي كه در دوره‌اي كوتاه اتفاق افتاده، اما قرن‌ها قابل جبران نيست.  خسته و مانده در سفري بيست ساله به مقصدي رسيده‌ايم كه اميدوار بوديم به مدد اقتصادي قوي، برابرتر و بسامان‌تر باشيم. چشم‌انداز عوام ارتقاي درآمد و رفاه بيشتر بود، اما اقتصاد بيمار آنها را در برهوت، سرگردان كرده است؛ برهوتي كه در چشم‌انداز گذشته بهشت به نظر مي‌رسيد.  اگر سند چشم‌انداز به اهداف خود رسيده بود و مقصد هماني بود كه چشم‌انداز نشان مي‌داد و اگر موريانه تورم روح سند چشم‌انداز را نخورده بود، نابرابري دستمزدها باعث رنج در اكنون و نااميدي از آينده نمي‌شد و چشم‌انداز آينده مبهم جلوه نمي‌كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون