• 1404 سه‌شنبه 15 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6157 -
  • 1404 سه‌شنبه 15 مهر

درباره نمايش «‌كابينت» به نويسندگي و كارگرداني پيمان قديمي

مصائب بدن شمارش‌شده

نمايش، روايت دلنشين قصه‌اي است در دل جهان تحت سلطه سرمايه كه بدن‌ها را هم به كالاي مصرفي فرومي‌كاهد

محمدحسن خدايي

 در نمايش «كابينت» جسم‌ زنانه پرستو را شوهرش حسام هاديان به‌مثابه يك ابژه قابل اندازه‌گيري فرض مي‌كند و از طريق اعداد رياضي مدام شمارش مي‌شود تا همه‌ چيز برمبناي ميل مردانه، سامان يافته و محاسبه‌پذير به نظر آيد؛ اما زني چون پرستو ترجيح مي‌دهد عليه اين نگاه كاسبكارانه واكنش انتقادي نشان داده و در پي عامليت زنانه‌اش باشد. اين زن عاصي و مستاصل، بي‌وقفه از گذشته‌اي تروماتيك مي‌گويد و گفتارش آميخته با لكنت و گسيختگي و بي‌نظمي است، بنابراين گفتار لوگوس محور مردانه پس رانده مي‌شود تا پرستو امكان روايتي زنانه از زندگي خويش را داشته باشد. همچنان‌كه اين روزهاي پرستو همراه شده با يادآوري تحمل‌ناپذير رنج‌هاي دوران مدرسه و مواجهه با كنترل‌گري‌هاي شوهرش در زندگي زناشويي. از پس اين هجوم بي‌امان خاطرات تلخ گذشته و درخواست‌هاي آزاردهنده حسام هاديان، تعادل رواني فرشته به مرز بحران رسيده و او را مشاهده مي‌كنيم كه چگونه در پي انتقام از كسي است كه تحت زندگي مشترك سوژه‌گي او را نفي كرده و به انقياد كشانده است. پرستو در نگاه خريدارانه شوهرش وقتي زيبا خواهد بود كه مانند روزهاي اول ازدواج، ۱۶۹ سانتي‌متر قد و ۵۷ كيلوگرم وزن داشته باشد. تو گويي در مقام يك انسان مستقل حق ندارد مالك بدن خويش باشد و مجبور است در اين زمانه عسرت و حسرت براي جلب رضايت شوهر، مدام رژيم لاغري بگيرد و قرص متفورمين مصرف كند. به هر حال در جهان مصرف‌گراي پسامدرن امروزي كه برمبناي رقابت بنا شده و عشق بدل به امر مبادله‌‍‌پذير شده، داشتن بدني كه استاندارد جلوه كند و پاسخگوي ابژه ميل مردانه از ضروريات زندگي شهري است. حسام هاديان از پرستو مي‌خواهد در اين رقابت نفسگير بدن‌هاي زيبا، خود را بالا كشيده و با كار نكردن بيرون از خانه و مراقبت از بدن زنانه‌اش، همان چيزي شود كه او به عنوان يك روان‌شناس مشهور انتظار دارد. با آنكه پرستو تا حدودي به اين بازي دشوار تن داده و ابعاد بدني خود را از منظر نگاه و ميل مردانه تنظيم مي‌كند اما در ادامه راه از اين شيوه زندگي خسته شده و استراتژي متفاوتي را در پيش مي‌گيرد. پس جاي تعجب نخواهد بود كه فرجام كار اين زندگي به اصطلاح مشترك كه مبتني بر نظر ديگران و جلب رضايت دوستان است، سرپيچي پرستو از ابژه‌سازي شوهرش در قبال بدن زنانه او باشد. كار به جايي مي‌رسد كه ادامه زندگي مشترك امكان‌پذير نبوده و پرستو نمي‌خواهد صاحب فرزندي شود كه پدرش اين‌چنين مردسالارانه رفتار مي‌كند. پرستو از تجربه مادر شدن مي‌هراسد، چراكه يادآور اخلاقيات اقتدارگرايانه مادرش خانم قرباني است. به ديگر سخن پرستو به اين نتيجه رسيده كه در تربيت فرزندش شبيه زني خواهد شد كه چيزي بيش از مادر بوده و يكي از معلمان مدرسه‌اش. البته بايد در اين باب اين نكته را اشاره كرد كه رويكرد پرستو به بارداري و مادرانگي، بيش از اندازه تقديرگرايانه است و انگار همه ‌چيز مانند گذشته و رابطه پرتنش او و مادرش بازتوليد خواهد شد. اين نگاهي تقليل‌گرا است و كمابيش محافظه‌كارانه. 
 پيمان قديمي در مقام كارگردان بعد از نمايش «دوباره بازي» با نقش‌آفريني اسماعيل گرجي، 
اين ‌بار به سراغ آذين نظري رفته و اجرايي چالش‌برانگيز را در سالن كاخ هنر تهران به صحنه آورده است. با آنكه ساختار روايي اجرا بر تك‌گويي زنانه بنا شده اما نمايش «كابينت» به دام ساكت كردن صداهاي ديگر نمي‌افتد و اين امكان را فراهم مي‌كند كه حضور شوهر و همچنين مادر، از طريق گفتار پرستو امكان‌پذير شود. تك‌گويي‌ها در پنج بخش مجزا در چهار گوشه صحنه اجرا مي‌شود. از همان ابتدا كه تماشاگران وارد سالن كاخ هنر مي‌شوند باید روي ترازو رفته و وزن خود را ثبت كنند. سپس مجموع اين اعداد روي پرده انتهايي سالن نقش مي‌بندد و پرستو را به اين صرافت مي‌اندازد كه نكاتي در باب اعداد، اوزان و بدن‌ها با تماشاگران در ميان بگذارد. اجرا بر اين نكته صحه مي‌گذارد كه اعداد نقش مهمي را در اين اجرا ايفا كرده و قسمتي از رابطه با تماشاگران را مي‌سازد. اپيزود نخست «گوشه اول: پرستو» نام دارد و مي‌توان حدس زد كه با اجرايي قطعه‌وار مواجه خواهيم بود. قبل از اپيزود اول، شاهد هستيم كه دختري كم سن‌وسال با بازي آيدين رضايي كه نوجواني پرستو باشد با روپوش مدرسه، مقابل ميكروفن مي‌ايستد و ناتواني‌اش را در بيان كلمات با رقصي ماشين‌وار و پر از وقفه به نمايش مي‌گذارد. به موازات اين صحنه در گوشه‌اي ديگر از سالن، مردي نزديك يك توالت فرنگي نشسته و سر خود را داخل آن كرده و مشغول بالا آوردن محتويات معده‌اش است. او را مي‌توان همان حسام هاديان يا شوهر پرستو فرض گرفت كه نقشش را «امير آهن‌‌خاي» بازي مي‌كند. 
 به لحاظ شيوه بازي، آذين نظري حضوري تاثيرگذار در پنج اپيزود اين نمايش دارد. خنده‌هاي هيستريك، بدني كه مدام مي‌خارد، وسواسي كه در پاك كردن گوشه و كنار خانه بروز مي‌كند اما به نتايج دلخواه نمي‌رسد نشان از شخصيتي نامتعارف است كه از طريق گفتار نامنسجم زنانه سعي دارد وضعيت مبهم پيش رو را آشكار كند اما بيش از پيش بر ابهام ماجرا مي‌افزايد. جالب آنكه در طول اجرا پرستو با تماشاگران ارتباط چشمي برقرار مي‌كند تا شايد همدلي‌شان را برانگيزد و توجيهي باشد در رابطه با رفتاري كه با نزديكانش داشته. حضور پرستو و شيوه روايتگري‌اش نشانه‌اي است از شخصيتي پيچيده كه تن به انقياد نمي‌دهد و در چند جبهه با عوامل سركوب مي‌جنگد. چه در گفتار كه تكه‌پاره است و فاقد يكپارچگي، چه به لحاظ بدني كه از اغواگري زنانه فاصله گرفته است، پرستو را مي‌توان زني مستاصل اما مصمم دانست كه تمناي بازپس‌گيري جايگاه زنانه و عامليت خويش را دارد. اما مناسبات مردسالارانه، زني چون او را از دايره انسان‌هاي سالم اجتماع خط مي‌زند تا تحت عنوان بيمار رواني در خانه يا كلينيك بستري كند. در انتهاي نمايش شايد نتوان با صراحت به اين نتيجه رسيد كه پرستو توانسته اين مدار فروبستگي را بشكند و رهايي يابد اما تلاش او قابل ستايش است و به يادماندني. نمايش با جلسه‌اي خاتمه مي‌يابد كه گويا گفت‌وگوي روانشناس و پرستو در كلينيك باشد. ديالوگي شنيده نمي‌شود و متن گفت‌وگوي اين دو نفر بر پرده انتهايي سالن نقش مي‌بندد تا آشكار‌كننده اين واقعيت باشد كه روان‌شناس به شكل عيني با بيمارش صحبت مي‌كند و پاسخ پرستو، ذهني و غيرقابل شنيدن. 
 پرستو براي محافظت از خويشتن ترجيح داده به گوشه‌ها پناه برد و در مكان‌هايي همچون آشپزخانه، توالت و حمام مخفي شود و مشغول تعيين تكليف با خود و جهان. اين مساله در اهميتي كه اين گوشه‌ها در پيشبرد روايت پرستو ايفا مي‌كنند آشكار مي‌شود. استقرار در اين گوشه‌ها در شكل بازي و نسبتي كه با اشيا برقرار مي‌شود، نمود يافته است و مي‌توان به‌عينه مشاهده كرد كه چگونه روايت تكه‌پاره پرستو در نسبت با اين گوشه‌ها متعين مي‌شود. نمايش كابينت روايتي است سوبژكتيو از گوشه‌نشيني، حاشيه‌روي، انكار ميل مردانه، انتقام از نزديكان و امكان بخشايش‌شان. «كابينت» در اينجا استعاره‌اي است از تمامي آن مكان‌هاي امن كه به وقت اضطراب و بي‌پناهي به آن پناه برده و وضعيت فاجعه‌بار زندگي را تاب مي‌آوريم. بنابراين صحنه چنان طراحي شده كه گوشه‌‌اي كه پرستو به آنجا پناه برده قابليت انتقال داشته باشد و چهار گوشه سالن كاخ هنر را همچون سفري اوديسه‌وار طي كند. به تبع اين جابه‌جايي‌ها، لحن و شيوه روايتگري پرستو تغييراتي كرده و درك تماشاگران از مكان و فضا را بعد تازه‌اي مي‌بخشد. حضور دو اجراگري كه نقش حسام هاديان و نوجواني پرستو را بازي مي‌كنند در نسبت با انتقال مكان واجد امكان‌هايي تازه است. في‌المثل در صحنه‌اي كه پرستو در خانه زنداني شده و تحت كنترل دوربين‌هاي مداربسته است، اجراگري كه نقش حسام هاديان را دارد به شكل گروتسك روي توالت فرنگي نشسته و سبزيجات تناول مي‌كند و دوربين مدار بسته تصاوير همسرش را با ولع ديد مي‌زند. يا اجراگر دختر كه دو كيسه سياه زباله را با دو دوست گرفته و تلاش دارد بر ترازو قرار بگيرد. در همان زماني كه پرستو از اضافه وزن مي‌گويد و درخواست شوهرش براي رژيم لاغري گرفتن. توگويي اين زباله‌ها كه دختر در دست گرفته و با زحمت نگه داشته همان اضافه وزن پرستو است كه باید دور ريخته شود. 
 درنهايت مي‌توان گفت تجربه نمايش «كابينت» براي پيمان قديمي در ادامه راهي كه انتخاب كرده و از طريق تك‌گويي‌ تلاش دارد جهان متكثر آدم‌هاي به ته رسيده را روايت كند، دلنشين و قابل توجه است. نمايش «كابينت» به گفتار زنانه مي‌پردازد و به ميانجي بدن سركوب‌شده پرستو، نقدي به جهان سرمايه‌داري مي‌كند كه چگونه از طريق ميل مردانه در حال كنترل‌ بدن زنانه است. پرستو عليه اين فضاي مسموم شورشي تك نفره مي‌كند و از پيروزي يا شكستش نمي‌هراسد. حتي اگر در پايان نتوانسته باشد بدن خود را به تمامي از نگاه و ميل مردانه بازپس بگيرد. 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون