انيميشن سينمايي «يوز» روايتي كودكانه و تخيلي از زندگي يوزپلنگ ايراني است، ماجراي «يوز» كپل مُپلي كه در امريكا در خانواده ثروتمند زندگي ميكند، اما به دنبال هويت خود ميگردد و به ايران ميآيد، در ايران ضمن همراه شدن با همنوعانش، با ماجراهاي جالبي هم مواجه ميشود.
يوز كه اين روزها در سينماها اكران است، قصهاي ساده و كاملا كودكانه دارد و رضا ارژنگي، كارگردان اين انيميشن هم معتقد است فيلم را تعمدا براي گرو سني كودك ساخته و اين فيلم حق بچههاست . كارگردان ميگويد تمام تلاشش را كرده تا فيلم 2 مهر به اكران برسد تا همزمان با بازگشايي مدرسهها و استرس بچهها، به تماشاي اين فيلم بنشينند و حالشان خوب شود.
گفتوگوي ما با رضا ارژنگي، نويسنده و كارگردان اين انيميشن پيش روي شماست.
با توجه به اينكه فعاليت در حوزه انيميشن در ايران سخت و پيچيده است و اساسا كار در حوزه انيميشن انگيزه بالايي ميطلبد، در ابتدا كمي از چگونگي علاقهمنديتان به اين نوع سينما برايمان توضيح دهيد تا گريزي هم به ديگر ساختههاي شما داشته باشيم.
از 16 و 17 سالگي انيميشن كار ميكنم نه به شكل الان، آن موقع مثل الان امكانات پيشرفته در حوزه انيميشن نبود، فقط يك برنامه قديمي روي كامپيوتر داشتم كه ميتوانستم عكسهاي دوبعدي را در آن نگاه كنم .
در تهران بوديد؟
نه، كرمان.
متولد چه سالي هستيد؟
42 سالم است و متولد 1362 هستم. البته علاقه اصلي من به انيميشن به 8 سالگي برميگردد كه پدرم به من قول داده بود كه اگر همه نمراتم 20 باشد يك هديه خوب به من ميدهد و آن هديه نوار وياچاس سفيدبرفي و هفت كوتوله بود. آن هم نوار اصلي كه بستهبندي و هولگرام داشت، در واقع اين هديه شروع تازهاي براي من شد، چون هم فيلم، انيميشن جذابي بود و من اولين انيميشن تاريخ را ديدم و هم اينكه از آنجا علاقهمند شدم و با خودم گفتم بايد يك انيميشن مثل سفيدبرفي، اما از نگاه خودم بسازم. اما آنجايي كه من در شهرستان بم زندگي كردم آنجا انيميشن دوبعدي شناخته شده نبود. از اين رو در 14 سالگي به كرمان آمدم و در آنجا ادامه تحصيل دادم و اولين كامپيوترم را براي خودم تهيه كردم و نرمافزار سه بعدي را روي كامپيوترم نصب كردم، اما با اين نرمافزار نميشد انيميشن ساخت فقط ميتوانستيم اشكال هندسي را با آن ببينيم تا اينكه در دانشگاه پذيرفته شدم.
دانشگاه تهران؟
كرمان. رشته كامپيوتر را تا مقطع كارداني خواندم و از آنجايي كه در كرمان رشته كامپيوتر كارشناسي نداشت، سيستمهاي قوي تهيه كردم و ساخت انيميشن را به تنهايي آغار كردم تا اينكه مقطع كارشناسي كامپيوتر در دانشگاه اضافه شد و تحصيل را ادامه دادم. ولي ساخت انيميشن هميشه علاقه شخصي من بود . كامپيوتر را بر اساس علاقه خانواده دنبال ميكردم، اما علاقه خودم انيميشن بود و خارج از دانشگاه هميشه دنبال ميكردم. كمي كه گذشت و انيميشن را خوب ياد گرفتم، متوجه شدم كه بايد سينما هم بدانم، يعني براي اينكه انيميشن حداقل روايت را داشته باشد بايد سينما هم بلد باشم. از اين رو سينما را دنبال كردم و انيميشن كوتاه براي خودم ميساختم. اولين كارم سريال 52 قسمتي كوچك و كم هزينه براي شيراز ساختم.
فيلم يوز محصول چند سال كار است؟
واقعيتش را بخواهيد از دو سال و نيم گذشته تا همين چند روز پيش مشغول آمادهسازي اين انيميشن بوديم. اما چون تامين بودجه به دليل تغييرات مديريتي در مركز انيميشن سوره طول كشيد، از كرونا گرفته تا جنگ 12 روزه روند كار ما را كند كرد. بلاياي زيادي از سر گذرانديم تا توانستيم يوز را تمام كنيم . اما از دو سال و نيم پيش به صورت جدي وارد كار شديم .
پس يوز اولين كار حرفهاي شماست و شما با يوز به سينما معرفي شديد؟
بله، اولين فيلم بلند سينمايي را با مركز انيميشن سازمان سينمايي سوره كار كردم و بسيار از اين بابت خوشحالم و بسيار ممنونم، چون ساخت انيميشن سينمايي در دنيا هم به راحتي نيست.
خيليها فيلم انيميشن ميسازند، اما به اكران نميرسد، چون پروسه اكران و دريافت مجوز و تبليغات در سينما داستانهاي ديگري غير از انيميشن است و آنها گير و گرفتاريهاي خودش را دارد و ممكن است در هر كدام از اين مسير پروژه متوقف شود.
يوز از جمله فيلمهايي است كه از ساختارمناسبي برخوردار و از بعضي انيميشنها با فضاي ابتدايي جلوتر است، اما چرا در جشنواره كودك به نمايش درنيامد؟
اگر يك كفه ترازو اعتدال و عدالت و اكران براي بچهها را بگذاريم و در كفه ديگر ترازو جشنواره براي بچهها را بگذاريم كدام كفه سنگينتر ميشود؟ قطعا كفه اكران سنگينتر است به دليل اينكه بچههاي بيشتري اين فيلم را ميبينند.
يعني تعمدي بود؟
قطعا، اكران فيلم نه به خاطر مسائل مالي كه فقط به خاطر حق بيتالمال كه از مردم هزينه كرديم و فيلم را ساختيم بايد براي بچهها اكران ميكرديم. به نظرم خيلي خودخواهانه است كه من به خودم فقط فكر كنم و از چند پله بالا بروم به من جايزه بدهند و از من تقدير كنند، هرگز نميخواهم، اما در حال حاضر در 425 سينما در سراسر ايران اكران است و من بسيار از اين بابت خوشحالترم، تا همين الان بچههاي بسيار زيادي فيلم را ديدند.
به عبارتي به جايزه و تقدير فكر نكرديد. درست است؟
هيچ اهميتي برايم ندارد.جايزه براي شخص من است، اما در حال حاضر با بازگشايي مدارس همه بچهها ميتوانند اين فيلم را ببينند. شروع مدرسه براي بچهها با كمي نگراني و استرس است، ما تمام تلاشمان را كرديم كه همزمان با بازگشايي مدارس اين فيلم را اكران كنيم تا بچهها را خوشحال و از استرس آنها كم كنيم. فيلم شنبهها و يكشنبهها ميفروشد چه چيزي از اين بهتر و خوشحالكنندهتر. ضمن اينكه تهيهكنندگان كار هم با من موافق بودند فيلمي كه با پول ملت ساخته شده است براي ملت اكران شود.
هيچ لذت جشنوارهاي با يكي، دو اكران برايم به اندازه كيف و لذت بچهها اهميت ندارد.
چگونه به اين فيلمنامه رسيديد؟ مساله و موضوع يوزپلنگهاي ايراني موضوع مهمي است، دغدغه محيط زيست از شماست يا سوژه به شما پيشنهاد شد؟
شايد در نگاه اول فيلم سفارشي به نظر برسد، اما واقعا محيط زيست هيچ دخالتي در كار نداشت.
موضوع فيلم يعني محيط زيست دغدغه شما بود؟
دغدغه من اين بود كه چرا ما انيميشن درباره عنصر كاملا ايراني نداريم.هيچ وقت پرداختن به گورخر آفريقا دغدغه من نيست، اما دنبال اين بودم كه معرفي از جانور مختص ايران داشته باشم.
ممكن است بگوييد كه يوزپلنگ در آفريقاست، بله ولي من مشخصا تمركزم روي يوز يالدار ايراني بود. از نظر فاصله خالها و رنگ زرد نخودي، يوز كاملا ايراني است و باعث افتخار من است كه روي اينگونه پرداخت داشتم.
خيلي مراقب بودم و نميخواستم فيلم تبديل به كلاس درس شود، چون در حوصله بچهها نبود و نميخواستم فيلم آموزشي بسازم، ضمن اينكه بودجه و مدت زمان كار را هم در نظر بگيريم.
چقدر موقع پرداخت به اين سوژه نگراني براي شما در ارتباط با مخاطب وجود داشت؟
به شما بگويم اگر قرار باشد دوباره اين يوز را بسازم هم سريعتر آماده ميشود و هم سينماي بسيار بهتري خواهد داشت، اما يك نكته را قطعا دوباره تكرار ميكنم (هر چند منتقد زيادي دارد) و آن سادگي و يكدست بودن موضوع انيميشن «يوز» است يعني شما ميبينيد يوز چالش زيادي را در فيلم پشت سر نميگذارد و اين كاملا آگاهانه بوده، بعضي همكاران به من گفتند چقدر داستان يوز ساده بود و چيزي نداشت، من پي اين انتقادات را به تنم ماليدم، اينطور نبوده كه ما نميتوانستيم داستان را پيچيده كنيم و شخصيتهاي عجيب و غريب را بياوريم. قطعا تعمدي بود.
اما بزرگترين چالش من در فيلم اين بود كه براي مخاطبم هدف داشتم، اين انيمشين براي بچهها ساخته شده بود .
بزرگسالان حين ساخت فيلم مدنظرتان نبودند؟
واقعيتش اين است كه موقع نوشتن فيلمنامه به بزرگسالان فكر نميكردم، يعني برايم اهميت نداشت؛ براي اينكه شكلگيري ناخودآگاه بچهها و نگاه آنها در حال رشد است و بايد چيزيهاي خوب و ساده ببينيد از اين نظر ما در اين كار بزرگترها و افكارشان را رها كرديم و تمام توجهمان را به بچهها معطوف كرديم، خودم بچه دارم از اين نظر علايق و نياز بچهها را ميشناسم، يكي از نكات مهمي كه در فيلم مراقب بودم استفاده نكنم، كلام و موقعيت جنسي و مبتذل است، چون معيارم بچه خودم بود، همانطور كه دوست ندارم بچه من كلام و تصاوير مبتذل ببيند براي بچههاي مردم هم همين خواسته من است. از اين نظر هيچ اهميتي براي من ندارد كه بزرگترها بعد از تماشاي فيلم از سالن بيرون بيايند و بگويند حوصلهمان سر رفت، چون اصلا مخاطب من بزرگترها نيستند، 60 درصد بزرگترهايي كه از سالن بيرون آمدند، ميگفتند ما فيلم را دوست نداشتيم، اما بچههاي ما فيلم را دوست داشتند. خب خواسته من همين بود. به آنها گفتم خيلي لطف كرديد كه براي بچهتان وقت گذاشتيد. قرار نيست همه جا براي آدم بُرد بُرد باشد يك جايي هم من آسيب ميبينم ولي بچه من لذت ميبرد و رشد ميكند. وقتي رستوران هم ميرويم براي بچهها غذاي ساده ميگيريم بايد ملاحظات بچهها را كرد قرار نيست هم بزرگترها و هم خردسالان به سينما بروند و هر دو راضي بيرون بيايند.
نقطه مقابلي هم وجود دارد، پس چطور در كشور امريكا هم بچهها و هم بزرگترها به تماشاي فيلمهاي انيميشن مينشينند، به عبارتي فيلمها براي بزرگسالان و كودكان ساخته ميشود؟
در نظر بگيريد آنجا هزينههاي هنگفتي براي موقعيتها جذاب ميشود، من قطعا در فيلم بعدي به بزرگسالان توجه كرده و آنها را وارد دايره فيلم ميكنم و هر دو دسته مخاطبان را راضي ميكنم، يعني مطلقا در فيلمهاي ديگرم از من نميشنويد كه بگويم به بزرگترها اهميت ندادم، ولي در اين فيلم ريسك نكردم و توجهم به خردسالان و بچهها بود، به اين خاطر كه هزينه فيلم بسيار پايين بود، ميتوانم بگويم هزينه ساخت فيلم يوز به اندازه هزينه يك تبليغ براي فيلمهاي مدل خودش است كه در اين سالها ساخته شده است. تيم توليد اين فيلم به زحمت به 30 نفر ميرسد، در ايران تيم توليد فيلم سينمايي انيميشن حداقل 200 نفر هستند تازه با در نظر گرفتن اين نكته كه گفته ميشود امكانات نداريم. در فيلم يوز ما جمعا 30 نفر بوديم آن هم با بودجه محدود. من در اين پروژه علاوه بر نويسنده و كارگردان مسووليتهاي ديگري هم داشتم.
جناب ارژنگي، ابعاد فيزيكي يوز كمي زياد نيست؟ به بياني ديگر يوز كمي چاق نيست؟
كاملا درست است، خيلي چاق است، از دوستان و همكارانم در مشورتهايي كه داشتيم، پرسيدم دوستان يوز در فيلم چاق باشد يا لاغر؟ آنها گفتند يوز در ايران لاغر است. دوستان ميگفتند حتما يوز خوشگل باشد و ... من هم در جواب گفتم اگر اين يوز در ايران باشد و لاغر هم باشد خب براي چه بايد تلاش كند و اصلا درامي شكل نميگيرد.با خودم مدام فكر ميكردم كه شكلگيري درام در ساختن انيميشن سينمايي بسيار مهم است .درام از جايي نشات ميگيرد كه نقصان وجود داشته باشد. اگر همه چيز براي او گل و بلبل باشد كه قصه شكل نميگيرد. وقتي يوز در ايران نيست بايد به فكر هويت و خانه خود باشد، در خانواده ثروتمند همه چيز مهياست...همه اتفاقات داستان را كنار هم قرار دهيم منطقا يوز ما بايد تپل باشد.
در پايان فيلم كه او به تندي به دنبال يوز دلبر ميدود انتظار داشتم لاغر شود.
اينجا مساله اخلاقي به وجود ميآمد و آن هم اين بود كه در فيلمنامه ديالوگهايي بود كه به يوز ميگفتند تو چقدر چاق و خيكي هستي. من تمام اين ديالوگها را حين بازنويسي بيرون آوردم.
چرا؟
براي اينكه ممكن بود در سينما بچهها و كودكاني باشند كه اضافه وزن داشته باشند سبك زندگي آنها اينگونه است . من نميتوانم فيلمي بسازم كه در آن گفته ميشود خيكي و به بچهها توهين كنم. شايد تنها راه سلامتي لاغر شدن باشد، اما تنها راه موفقيت و داشتن خانواده لاغر بودن نيست، انسان بودن است.
و نكته ديگر اينكه با توجه به اهميت يوزپلنگ ايراني و شناخت كودكان با اينگونه ناياب چرا صحنههاي معرفي يوزپلنگ در فيلم كم است؟
موافقم، نقصهايي هست كه به عنوان نويسنده به من برميگردد.
البته تجربه اول شماست و «يوز» فيلم قابل توجهي ساخته شده، از اين منظر كه موضوع مهمي را براي بچهها تعريف ميكنيد.
اتفاقا به نكته مهم فيلمنامه اشاره كرديد، در سينما همه چيز بايد عينيت داده شود، سينما آن چيزي است كه ما براي خودمان فرض ميكنيم سينما آن چيزي است كه بيننده ميبيند، به نكته مهمي اشاره كرديد. به آن كم پرداخته شده است.
اما بپذيريد حضور در جشنواره فيلم كودك و ديده شدن در اين رويداد، باعث معرفي بيشتر شما به سينما ميشد.
مهم نيست، جشنواره فيلم كودك باعث ديده شدن من ميشد، جايزه هم ميگرفتم اين اتفاق خوب براي يك نفر بود، اما رساندن فيلم به 2 مهر و اينكه بچهها اين فيلم را ببينند اين اتفاق براي همه است. من خودم دختر كوچك دارم و جهان بچهها را درك ميكنم . اين فيلم حق بچههاست. خوشحالم فيلمم باعث خوشحالي بچهها ميشود. اين را بگويم كه هيچ درصدي از سهم فروش براي من نيست، من چند ماه پيش با اين تيم تصفيه حساب كردم، در نتيجه به رقم گيشه توجهي ندارم من فقط به تعداد مخاطباني كه آمدند و فيلم را ديدند، ميبالم . تعداد مخاطبان فيلم براي من مهم است.
سوال آخر صنعت انيميشن در سينماي ايران در حال رشد است و انيميشنهاي جذابي ساخته ميشود و اين باعث خوشحالي است. نظر شما چيست؟
به نظر من صنعت انيميشن متعلق به غرب است و ما ادايش را در ميآوريم، بخش خصوصي تا به حال هيچ حمايتي از صنعت انيميشن نداشته و متاسفانه تمام توليدات انيميشن متعلق به بخش دولتي است.البته بگويم اگر حمايت دولت نبود من اولين فيلمم را نميساختم . اما واقعيت اين است كه دولت وظيفهاي براي حمايت از صنعت انيميشن ندارد، چراكه توليد انيمشن كاملا برخاسته از استوديوها و تهيهكنندگان خصوصي است. دولت ميتواند براي پيشبرد اهداف خودش سفارشدهنده باشد . در هيچ جاي دنيا اينگونه نيست كه دولت متولي توليد انيميشن سينمايي باشد.در فرانسه وقتي سينماي هنري فرانسه آسيب ميبيند، چون عنصر ملي است دولت سوبسيد ميدهد تا سينما بالا نگه داشته شود نه اينكه سينما را به دست بگيرد.
خواسته قلبي من اين است كه در ايران بخش خصوصي به توليد انيميشن روي بياورد. دليل اينكه بخش خصوصي به انيميشن روي نميآورد، اين است كه انيميشن زودبازده نيست. فيلمها در عرض پنج ماه فيلمبرداري ميشوند با پس توليد سريع روانه پرده ميشود، اما انيميشن نزديك به دو سال سرمايه نياز است و از آنجايي كه تهيهكنندگان عجول هستند و ميخواهند زود به سرمايه خودشان برسند، انيميشن در ايران در بخش خصوصي كاملا تعطيل است.بله انيميشن در حال پيشرفت است، اما ما اداي انيميشن را در ميآوريم.
اما بايد ياد بگيريم، بيشتر ببينيم، بنويسم و بخوانيم. بچههاي ايران واقعا مظلومند . اين را هم بگويم رقابت در بخش انيميشن در ايران نيست اگر انيميشنهاي روز دنيا امروز بر پرده سينما اكران باشد كسي طرفدار يوز نيست، اما اگر در بخش اكران انيميشن رقابت وجود داشته باشد همه فيلمسازان داخلي تلاش ميكنيم بهتر از خارج بسازيم.سرمايهگذاري صورت ميگيرد و چرخه انيميشن بيشتر ميچرخد. ولي وقتي رقابتي نيست وضعيت همين است.