• 1404 چهارشنبه 23 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6164 -
  • 1404 چهارشنبه 23 مهر

طرح و اقدامات ترامپ و هفت اكتبري ديگر؟!

در چنين شرايطي او صرفا توانسته با فشار روي نتانياهو حداقل اقدام در مرحله نخست را به سرانجام برساند يعني اجراي موادي از طرح ۲۰ ماده‌اي‌اش كه شامل آتش‌بس، آزادي زندانيان دو طرف و عقب‌نشيني ارتش در مرزي توافق‌شده! اما از سوي ديگر، نگاه اعراب به طرح و اقدامات ترامپ نيز از سه مولفه اصلي تشكيل شده است: نخست، نگراني‌ها و مشكلاتي كه با ايران در مسائل منطقه‌اي دارند و دوم، فرصت‌هايي كه حضور ترامپ در امريكا و نقش او در سياست جهاني و منطقه‌اي و مخصوصا فشار بر ايران به نفع آنها ايجاد كرده، به همراه وضعيت آسيب‌ ديده بازدارندگي ايران در سياست خارجي و تحولات خاورميانه. اين سه مولفه با هم جمع شده و در نهايت چارچوب فكري، خواست و دغدغه اعراب را شكل مي‌دهد.
 از چالش‌هاي قدم بعدي در طرح ترامپ، بحث خلع سلاح حماس و ديگري مساله اداره غزه است. به عقيده من، بعيد است حماس خلع سلاح خود را به‌آن راحتي كه ترامپ فكر مي‌كند، بپذيرد! شواهدي كه در دستورهاي صادر شده به نيروهايش و بسيج 7 هزار نيرو براي تامين امنيت داخلي غزه بعد از عقب‌نشيني ارتش اسراييل ديده مي‌شود، نشان مي‌دهد كه اين گروه به راحتي حاضر به ترك صحنه نيست. با اين حال، حماس اعلام كرده كه اصراري بر اداره غزه ندارد و ترجيح مي‌دهد شخصيت‌هاي ملي فلسطيني مديريت امور را برعهده داشته باشند. لذا اين شرايط نشان مي‌دهد كه در مرحله دوم مذاكرات صلح، بايد انتظار مجموعه‌اي از مسائل و چالش‌ها را داشته باشيم و طبيعي است كه با ورود به جزييات، به تدريج اختلافات بيش از پيش آشكار شود. در اين دو محور، نخست بحث خلع سلاح و دوم اداره غزه، ايده ترامپ معرفي هياتي است كه رهبري آن بر عهده خود او باشد و توني بلر نقش اجرايي را بر عهده گيرد؛ اما من بعيد مي‌دانم چنين طرحي تحقق يابد. با اينكه ترامپ اخيرا اعلام كرده كه در اين مدت درباره جزييات اين مسائل گفت‌وگوهايي انجام شده است، اما پذيرش آن از سوي فلسطيني‌ها به‌ويژه حماس هنوز جاي شك و ترديد دارد. بايد منتظر ماند و ديد چه سرنوشتي براي اين دو موضوع رقم خواهد خورد: اينكه آيا حماس با اين طرح مخالفت خواهد كرد و اگر چنين شود، آيا منجر به حمله نتانياهو يا اسراييل به غزه خواهد شد يا وضعيت ديگري پديد خواهد آمد؟ اما با توجه به اقدام اخير حماس در فراخوان و بسيج 7 هزار نيرو، به نظر مي‌رسد حداقل بخشي از نيروهاي آموزش‌ديده اين گروه، به ستون فقرات نيروهاي نظامي، انتظامي و امنيتي دولت آينده فلسطين تبديل شوند. در هر صورت نياز است كه كمي صبر كنيم و ببينيم روند تحولات به چه سمت و سويي خواهد رفت.
 اما اگر رويكرد اسراييل را مورد ارزيابي قرار دهيم، دو سناريو مطرح است. سناريوي اول اين است كه پس از طي مرحله نخست، يعني سه اقدام اوليه شامل آزادي زندانيان دو طرف و عقب‌نشيني نظاميان در مرز تعيين‌شده، به دليل اختلافاتي كه پيش خواهد آمد به ويژه در مسائل مربوط به خلع سلاح حماس و اداره غزه احتمال دارد نتانياهو به غزه حمله كند. در اين سناريو، اهرم‌هاي فشار از دست حماس خارج شده و اين گروه كارت بازي چنداني ندارد. هرچند حماس اعلام كرده كه از يك كميته پنج‌جانبه ضمانت گرفته كه اين حمله رخ ندهد، اما واقعا نمي‌توان به تعهدات نتانياهو يا تضمين‌هاي او اطمينان كامل داشت. سناريوي دوم اما مي‌گويد با توجه به مشكلات داخلي نتانياهو و موانعي كه اسراييل در دستيابي به اهدافش داشته و نياز ترامپ براي ورود به صحنه و حفظ آبرو و براي جبران لطماتي كه به آبروي او وارد شده، ممكن است چنين اتفاقي يعني حمله مجدد اسراييل به غزه رخ ندهد. با اين حال، بايد توجه داشت كه نتانياهو رهبري تندروترين دولت متشكل از نيروهاي ائتلافي اسراييل را برعهده دارد؛ جرياني كه هيچ اعتقادي به حقوق فلسطيني‌ها ندارد و با تشكيل دولت فلسطين كاملا مخالف است. گفته مي‌شود حتي عدم حضور نتانياهو در شرم‌الشيخ به دليل تهديدهاي اين نيروهاي تندرو بوده است؛ آنها هشدار داده بودند كه اگر او براي امضاي توافق دو دولتي فلسطين اقدام كند، دولت ائتلافي سقوط كرده و نتانياهو شكست خواهد خورد. در اين وضعيت داخلي پيچيده، تا زماني كه به مسائل بنيادي فلسطيني‌ها و موضوع اصلي فلسطين و اسراييل پرداخته نشود، هيچ انتظاري از تحقق يك صلح واقعي و پايدار نمي‌توان داشت. بنابراين، بحث تشكيل دولت فلسطين يكي از موانع اصلي پيش روي طرح صلح ترامپ است كه او عمدا ناديده مي‌گيرد. بنابراين تا زماني كه امريكا اين ساختار حقوقي دولت مستقل فلسطين را به رسميت نشناسد و اقدام مشخصي انجام ندهد، اميدي به بازسازي غزه نيست. چرا كه بايد ساختار حقوقي مشخصي كه بتواند هم وحدت سرزميني فلسطيني‌ها را تامين كند و هم اينكه دولت به عنوان حامي حقوقي فلسطيني‌ها براي ساماندهي معيشت و زندگي سياسي اجتماعي آنها ايجاد شود، در غير اين صورت هيچ انتظاري نبايد از پيشبرد روند صلح داشت. همزمان با توجه به نقش تخريبي جريان‌هاي تندرو اسراييل، هم نتانياهو با مشكلات جدي داخلي مواجه خواهد شد و هم منطقه، ثبات و آرامش را تجربه نخواهد كرد.
در رابطه با ادعاهاي اخير ترامپ مبني بر شكل گيري نظمي جديد در خاورميانه بايد تاكيد كنم، در شرايط كنوني و تحولات جهاني و مخصوصا ارتباطات، نظم جديد خاورميانه يا به ‌طور كلي هر نظمي در هر منطقه از بيرون قابل تزريق نيست. چنين نظمي نيازمند شكل‌گيري يك گفتمان غالب و درون‌زا است كه از دل خود منطقه برخيزد. اگر از اين زاويه نگاه كنيم، نخست بايد توجه داشت كه كشورهاي منطقه يكدست نيستند؛ ديدگاه‌هاي اعراب نسبت به تحولات منطقه‌اي متفاوت است. حتي اجلاس شرم‌الشيخ نيز صحنه‌اي از رقابت ميان مصر، قطر و تا حدودي تركيه بود؛ سه كشوري كه هر كدام تلاش داشتند ميزباني چنين اجلاسي را برعهده گيرند تا جايگاه منطقه‌اي خود را تثبيت كرده و افزايش بدهند. از همين رو، در نظر داشته باشيم آنچه امروز تحت عنوان «صلح ابراهيم» يا «پيمان ابراهيم» مطرح مي‌شود، به ‌سادگي قابل تحقق نيست. درست است كه در مرحله نخست برخي توافق‌ها شكل گرفته و ترامپ نيز براي پيشبرد آن فشار مي‌آورد، و حتي شماري از كشورهاي عربي نيز ممكن است نسبت به تحقق چنين طرحي بي‌ميل نباشند، اما واقعيت اين است كه موانع پيش ‌رو اندك نيست. تحقق اين نظم تازه به عوامل متعددي وابسته است، چرا كه مهم‌ترين مساله فلسطين و اسراييل در خاورميانه تشكيل دولت است. تشكيل دولت نيز منوط به بازگشت و حل مشكل مهاجران است. تا اين گونه مسائل كه حدودا نيم قرن اخير به طول انجاميده رفع نشود، تمام طرح‌هاي موسوم به صلح يا نظم جديد، صرفا چند روزي در تيتر رسانه‌ها خواهند ماند و سپس به حاشيه خواهند رفت. بنابراين، هر طرحي براي نظم جديد خاورميانه تا زماني كه به ريشه‌هاي واقعي بحران نپردازد ازجمله موضوع آوارگان فلسطيني، تشكيل دولت مستقل براي تأمين حقوق طبيعي، سياسي و اجتماعي فلسطيني‌ها، محكوم به شكست است. هيچ نظمي را نمي‌توان صرفا با ديكته بيروني يا فشار امريكا ايجاد كرد. از طرفي در واقع، بخشي از بازيگران فعلي از نتانياهو گرفته تا ترامپ و حتي برخي دولت‌هاي عربي كه صحبت از نظم جديد مي‌كنند دچار اشتباه محاسباتي درباره مقاومت و ايران شده‌اند. درست است كه ايران و گروه‌هاي مقاومت در مقاطعي آسيب ديده‌اند، اما اين به معناي پايان يافتن آن انديشه و جريان نيست. انديشه مقاومت در برابر اسراييل و مبارزه ريشه‌دارتر از آن است كه با فشارهاي خارجي حذف شود، مگر آنكه امريكا و اسراييل رويكرد خود را به ‌طور بنيادين تغيير بدهند و از سياست‌هايي كه طي سال‌هاي گذشته باعث پيچيده‌تر شدن بحران شده‌اند از جمله اشغال سرزمين‌هاي فلسطيني، توسعه شهرك‌سازي در كرانه باختري و غزه دست بردارند. نكته قابل تامل ديگر در اين زمينه اين است كه زماني كه مصر از ايران براي شركت در اجلاس شرم‌الشيخ دعوت كرد و تهران پاسخ منفي داد، بحث‌هاي گسترده‌اي در محافل نخبگي، رسانه‌اي و فضاي مجازي در گرفت. محور اين مباحث آن بود كه هيچ نظمي در خاورميانه بدون مشاركت سازنده ايران شكل نخواهد گرفت. خوب است اكنون كه ايران بر موضع رسمي خود بر لزوم ثبات و آرامش در منطقه، پايان جنايات نتانياهو و برقراري آتش‌بس پايدار تأكيد كرده، رويكرد جديدي در زمينه حمايت از فلسطيني‌ها با تشكيل دولت فلسطين و آنچه خود مردم فلسطين خواهان آن هستند، اتخاذ شود. ان‌شاء‌الله.
ديپلمات بازنشسته و سفير پيشين ايران در اردن

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون