• 1404 چهارشنبه 23 مهر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6164 -
  • 1404 چهارشنبه 23 مهر

واکاوی نقش شعرا در انقلاب مشروطه

ثریا عباسی‌قیداری

در طول تاریخ، شعر یکی از قدرتمندترین ابزارهای بیان اعتراضات سیاسی و اجتماعی بوده است. بسیاری از انقلاب‌های بزرگ جهان، از انقلاب 1848 آلمان تا انقلاب آزادی‌بخش کوبا و انقلاب مجارستان، صدای شاعرانی را در قلب خود داشتند که با اشعارشان روحیه مبارزه‌جویی و آرزوی رهایی را در دل مردم زنده نگه داشتند. این شاعران نه تنها روایتگران تاریخ بودند، بلکه خود به جرقه‌های آزادی تبدیل شدند؛ کسانی که با سروده‌هایشان به جنبش‌های آزادی‌خواهانه نیرو بخشیدند و ندای تغییر را در جوامع خود طنین‌انداز کردند. ایران نیز در آغاز قرن بیستم، در میانه تحولات جهانی و بیداری ملت‌ها، وارد دوره‌ای از تغییرات اساسی شد. انقلاب مشروطه ایران که در سال 1906 میلادی (1285 هجری شمسی) به اوج خود رسید، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی و اجتماعی کشور بود. این جنبش نه تنها ساختار سیاسی استبدادی را به چالش کشید، بلکه به تحولی عمیق در فرهنگ و ادبیات ایران منجر شد. شعر فارسی که تا پیش از آن عمدتا در خدمت ستایش شاهان، وصف طبیعت و بیان عشق‌های عرفانی بود، در این دوران به رسانه‌ای برای بیان دردها، امیدها و آرمان‌های ملت تبدیل شد.
شاعران مشروطه، برخلاف شاعران درباری که بیشتر در ستایش قدرت و ثروت شعر می‌سرودند، سراغ موضوعاتی رفتند که با زندگی روزمره مردم پیوند داشت. آنان با شکستن قالب‌های سنتی و استفاده از زبان ساده و روشن، به دنبال این بودند که صدای اعتراض و خواسته‌های آزادی‌خواهانه ملت را به گوش همگان برسانند. این شاعران با سرودن اشعاری پرشور، ضربان قلب یک ملت خسته از ظلم و فساد را به تپش درآوردند و صدای اعتراض مردم را به گوش قدرت‌های حاکم رساندند.
در این دوران، شعر تنها وسیله‌ای برای بیان احساسات شخصی نبود؛ بلکه به رسانه‌ای برای نقد قدرت، افشای ظلم و بازتاب خواسته‌های عمومی تبدیل شد. بسیاری از این شاعران، خود در میدان‌های مبارزه حضور داشتند، به زندان افتادند، تبعید شدند یا حتی جانشان را در راه آرمان‌هایشان فدا کردند. آنان با استفاده از واژگان ساده و نمادهای قدرتمند مانند «زنجیر» (نماد اسارت)، «خواب» (نماد ناآگاهی) و «بیداری» (نماد آگاهی و انقلاب)، اشعارشان را به پیام‌هایی فراتر از یک اثر ادبی، به ابزاری برای مبارزه علیه ظلم و فساد تبدیل کردند. این نمادها به مردم یادآوری می‌کردند که برای دستیابی به آزادی و عدالت، باید از خواب غفلت بیدار شوند و زنجیرهای استبداد را بشکنند. 
قهوه‌خانه‌ها نیز به‌ عنوان محافل فرهنگی نقش مهمی در گسترش این اشعار ایفا کردند. در دورانی که رسانه‌های جمعی هنوز به شکل امروزی وجود نداشتند، قهوه‌خانه‌ها به مکان‌هایی برای بحث‌های سیاسی، قرائت اشعار و تبادل ایده‌ها تبدیل شدند. این محافل نه تنها محلی برای سرگرمی، بلکه فضایی برای بیداری سیاسی و اجتماعی بودند. در این مکان‌ها، شاعران انقلابی اشعار خود را با صدای بلند می‌خواندند، داستان‌های پهلوانی نقل می‌کردند و افکار مردم را به چالش می‌کشیدند. این قهوه‌خانه‌ها در حقیقت به مراکز مقاومت فرهنگی تبدیل شدند، جایی که صدای مردم خسته از استبداد و ظلم به گوش همگان می‌رسید.
نقش زنان در این دوره نیز نباید نادیده گرفته شود. زنان شاعر با بهره‌گیری از زبان شعر، به بیان دغدغه‌ها، آرزوها و مطالبات خود پرداختند و به شکلی بی‌سابقه در تاریخ ادبیات ایران، صدای خود را به جامعه رساندند. آنان نه تنها به مبارزه برای آزادی و عدالت پرداختند، بلکه به نقد نقش محدود و تبعیض‌آمیز خود در جامعه نیز اشاره کردند. زنان شاعر در این دوره، با سرودن اشعاری جسورانه و بی‌پرده، به ابزاری برای بیان اعتراضات اجتماعی و سیاسی تبدیل شدند و جایگاه ویژه‌ای در تاریخ مشروطه به دست آوردند.
مفاهیم کلیدی که شاعران ترویج کردند عبارتند از:
1-ستیز با استبداد (استبدادستیزی): آنها حاکمان قاجار و درباریان را به باد انتقاد می‌گرفتند و مفهوم حکومت مطلقه را به چالش می‌کشیدند.
2-مفهوم نوین «وطن» (ملی‌گرایی): پیش از این، «وطن» محدود به زادگاه فرد بود. شاعران مشروطه مفهوم وطن را به «کل ایران» گسترش دادند و عشق به میهن را جایگزین وفاداری صرف به پادشاه کردند.
3-قانونگرایی: آنها خواهان حاکمیت قانون به جای حاکمیت فرد بودند و در اشعار خود به مردم می‌آموختند که «قانون» چیست و چرا ضروری است.
4-نقد جهل و خرافات: بسیاری از شاعران، مردم را به دانش‌آموزی و رها شدن از چنگال خرافات دعوت می‌کردند و....
نقش شاعران در انقلاب مشروطه را می‌توان در چند محور خلاصه کرد:
1-تابوشکنی: آنها جسارت نقد مستقیم قدرت را ایجاد کردند.
2-ملت‌سازی: با ترویج مفهوم نوین «وطن»، در شکل‌گیری «هویت ملی» یکپارچه نقش داشتند.
3-مفاهیم مدرن سیاسی و اجتماعی را (مانند یک دانشگاه) به زبانی ساده آموزش دادند.
4-تحریک و بسیج مردمی: اشعار آنها مانند یک «شعار» عمل می‌کرد و مردم را به میدان مبارزه فرا می‌خواند.
5-مانند یک سند زنده روحیات، آرمان‌ها و رویدادهای آن دوران را برای نسل های بعد به تصویر کشیدند. 
در نتیجه می‌توان گفت که بدون حضور و تاثیر شاعران، انقلاب مشروطه هرگز آن عمق و گستردگی مردمی را پیدا نمی‌کرد. آنها پل ارتباطی بین روشنفکران و توده مردم بودند و با کلام خود، انقلاب را از محافل محدود نخبگان به کوچه و بازار کشاندند.
دکترای تاریخ معاصر
 هیات علمی دانشگاه فرهنگیان

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون