كادر فني تيم ملي در حال فرصت سوزي است
نگاه اشتباه به جوانگرايي
اميد علي بابايي
تيم ملي فوتبال ايران در حالي خود را براي حضور در مسابقات جام جهاني آماده ميكند كه درگير يك ايراد خطرناك شده است؛ ايراد پيرسالاري مدتهاست به تيم ملي فوتبال ايران نفوذ كرده و دريچه نفوذ آن هم توسط كادر فني تيم ملي گشوده شده است. متاسفانه كادر فني تيم ملي با استناد صرف به برخي آمار و بدون توجه به اينكه آمار يك علم كاربردي براي تسهيل فرآيند عملياتي كردن تئوريها و كمك به بهينهسازي است، در هر شرايطي جامعه فوتبال را دچار تنش ميكند.
سرمربي تيم ملي فوتبال ايران كه منصفانه بايد اذعان كرد سالهاست جزو بهترين سرمربيان ايراني فوتبال است با يك شيوه با دعوت از چند بازيكن تقريبا جوان (و البته بازي ندادن به آنها در مسابقه با تيمهاي مناسب)، ادعاي جوانسازي تيم ملي را دارد و جوانسازي گامبهگام را جزو برنامههاي خود اعلام ميكند. بد نيست در اين باره به موارد زير اشاره كرد:
۱- در غالب زمينهها مثل مسائل سياسي، اجتماعي و... كه تئوريسينهاي آن در سطح بينالمللي قائل به داشتن تجربه فراوان و كهولت سن مسوولان براي تاثيرگذاري در امور بودند، سالهاست از اين قاعده گذر كردهاند و اكنون اشاره ميكنند كه دادن جايگاه به جوانان و استفاده از آنان در مناصب كليدي ضروري است، نيازي به گامبهگام بودن فرسايشي در جوانسازي سيستمها وجود ندارد و در صورت لزوم، پيشكسوتان ميتوانند نقش مشاور و پشتيبان را داشته باشند تا روند توسعه امور به بهترين شكل انجام شود. در عرصه ورزش كه بناي آن بر جواني استوار است و كسب تجربه به واسطه حضور در مسابقات محقق ميشود، اين وظيفه كادر فني تيم ملي است كه حتي با همين بضاعت از بازيكنان شاغل در ردههاي سني اميد، جوانان و... در تيم ملي بزرگسالان نيز استفاده كنند و با دانش و تجربه خود به پيشرفت آن بازيكنان جوان كمك كنند.
۲- كاري كه كادر فني تيم ملي فوتبال در حال انجام آن است، هم فرصتسوزي و هم مخالف با جوانگرايي است چون بياعتنايي به جوانان با دعوت و استفاده نكردن از آنان در شرايطي كه برخي بازيكنان مسن تيم ملي، بيش از فايده، هزينه را به تيم تحميل ميكنند، فقط به سرخوردگي فوتباليستهاي جوان ختم ميشود.
۳- ورزشكاران، نسل جوان جامعه هستند، حتي ورزشكاران مسن هم در ميانه جواني خود بوده و همچنين غالب طرفداران و تماشاگران فوتبال هم جوانان هستند. باتوجه به وضع نامطلوب اقتصادي كشور كه از قضا نسل جوان بيشترين ضربه را از آن خورده و در بسياري از مواقع براي فرار از فشار رواني به فوتبال پناه ميبرد، جوانان وقتي ميبينند بازيكنان فوتبال در كمترين حالت، طي چندماه، به اندازه كل عمر آنان درآمد كسب ميكنند، به وضوح آتش نارضايتي در وجودشان شعلهور ميشود. وقتي در اين شرايط، بازيكنان مسن در هر شرايطي جايگاهشان محفوظ است و در همين حال به جوانان بازي داده نميشود و نتايج و نحوه بازي تيم ملي هم مطلوب تماشاگران نيست، اين موضوع بر ناراحتي آنان ميافزايد و هواداران را بيش از پيش از تيم ملي دور ميكند.
با توجه به اينكه كادر فني تيم ملي نگاه اشتباهي به جوانگرايي دارد، ميتوان گفت كه مديريت تيم دچار خطايي جدي شده كه منجر به مخالفت با جوانگرايي گشته و ضربهاي سهمگين به فوتبال ايران و تيم ملي خواهد زد.