زير پوست حوادث
قتل پدربزرگ به دست نوه
فرمانده انتظامي شهرستان ساوه از دستگيري شخصي كه به دليل اختلافات خانوادگي اقدام به قتل پدر بزرگ خود كرده بود، در اين شهرستان خبر داد. مجتبي جمالي در تشريح اين خبر گفت: «روز بيست و هشتم مهر ماه سال جاري، خبري مبني بر وقوع يك فقره درگيري خانوادگي در يكي از محلات شهرستان ساوه به مركز فوريتهاي پليسي 110 اعلام شد و بلافاصله نزديكترين واحد پليس كه در نزديكي محل حادثه استقرار داشت، براي بررسي موضوع به محل اعزام شد.» او در ادامه گفت: «برابر بررسيهاي اوليه مشخص شد كه اين درگيري به دليل اختلافات خانوادگي بوده و متاسفانه قبل از حضور عوامل پليس قاتل كه فردي 35 ساله بوده، پدربزرگ خود را مجروح كرده و قبل از رسيدن عوامل امدادي اين شخص فوت كرده است.» فرمانده انتظامي شهرستان ساوه گفت: «با حضور بهموقع ماموران قاتل كه پس از وقوع جرم از صحنه متواري شده بود با اقدامات پليس در يكي از روستاهاي اطراف ساوه دستگير و براي انجام تحقيقات تكميلي به پليس آگاهي منتقل شد.»
جنايت به خاطر اختلافات خانوادگي در ميمند فارس
مزارعي، فرمانده انتظامي فيروزآباد از دستگيري قاتلي در شهر ميمند خبر داد كه با ضربات بيل عموي ۸۱ ساله خود را به قتل رسانده بود. او در مورد جزييات اين خبر گفت: «بيست و چهارم مهر ماه و در پي گزارش به پليس ۱۱۰ مبني بر وقوع قتل در يكي از باغات بخش ميمند، بلافاصله تيمي از ماموران انتظامي در محل حاضر شدند.» فرمانده انتظامي فيروزآباد در ادامه گفت: «در تحقيقات اوليه پليس، مشخص شد كه مردي ۸۱ ساله در اتاقك باغ خود بر اثر جراحت و خونريزي از ناحيه سر به قتل رسيده است.» او گفت: «اقدامات لازم براي شناسايي و دستگيري قاتل در دستور كار ماموران اين فرماندهي قرار گرفت و با انجام اقدامات اطلاعاتي و پليسي، سرانجام فرد قاتل شناسايي و با همكاري ماموران بخش ميمند و كارآگاهان پليس آگاهي دستگير شد.» مزارعي همچنين گفت: «قاتل ۴۳ ساله در بازجويي تكميلي علت قتل را اختلافات خانوادگي با مقتول عنوان كرد.»
محكوميت بلاگري كه نقشه قتل شوهر سابقش را كشيده بود
متهمان پرونده قتل يك مقام ارشد بانكي كه با طراحي نقشه از سوي همسر سابقش كشته شده است به قصاص و زندان محكوم شدند. طراح نقشه قتل زن بلاگري است كه سالها قبل از همسرش كه يكي از مقامات ارشد بانكي بود جدا شد و با همكاري دختر نوجوانش، شوهر دومش و دو مرد ديگر مرتكب قتل شد. جسد مقتول در خانهاش در حالي كه روي تخت بود، پيدا شد. پليس متوجه شد اين مرد احتمالا به دست يك آشنا كشته شده است، چون هيچ اثري از ورود به زور به خانه وجود نداشت. به اين ترتيب ماموران با بررسي دوربينهاي مدار بسته و تلفن همراه دختر مقتول متوجه شدند همسر سابق مقتول كه اتفاقا بلاگر آشپزي است در قتل نقش دارد. با بازداشت اين زن مشخص شد او با همكاري همسر فعلياش و دو مرد ديگر نقشه قتل شوهر سابقش را كشيده تا اموال او را به سرقت ببرد. به اين ترتيب متهمان شناسايي و بازداشت شدند. هرچند زن بلاگر نقش داشتن در قتل را قبول نكرد، اما با توجه به اعتراف ساير متهمان و مدارك به دست آمده دادگاه متوجه شد زن بلاگر و شوهرش با تحريك دختر نوجوان كه با پدرش زندگي ميكرد، دسيسه چيدند تا دختر در را باز كند و دو آدمكش وارد خانه شوند و قتل را انجام بدهند و سپس اسناد چند قطعه زمين و مقداري پول و طلا را از خانه خارج كنند. به اين ترتيب زن بلاگر به ۲۵ سال حبس، دخترش به ۲۶ ماه زندان، شوهر زن بلاگر و مرد ديگر كه معاونت در قتل داشتند به ۱۰ سال حبس و عامل اصلي قتل به قصاص محكوم شدند.
ماجراي جنايت مقابل كافه
درگيري دو پسر جوان در مقابل يك مغازه به خون كشيده شد و يكي از آنها با ضربه چاقو به قتل رسيد.يك سال پيش به ماموران گزارش دادند فردي مقابل يك كافه زخمي شده است. وقتي پليس به محل رسيد مرد جواني جانش را از دست داده بود. پليس تحقيقات خود را در اين خصوص آغاز كرد و مشخص شد ضارب مردي است كه به طور مرتب به آن كافه سر ميزد. او شناسايي و بازداشت شد و به قتل اعتراف كرد و گفت: «من مرتب به كافه سر ميزدم و صاحب كافه دوست من بود. آن روز هم براي اجاره وسايل آمده بودم. ميخواستم براي تولد قليان و ميز اجاره كنم. مقتول آنجا بود. اصلا او را نميشناختم، اما او چون مست بود به سمت من حمله كرد. آنقدر مرا زد كه مجبور به واكنش شدم.» بعد از گفتههاي اين مرد ماموران، شاهدان را هم بازجويي كردند. آنها گفتند ديدند مقتول چطور به دست متهم كشته شد. يكي از شاهدان گفت: «مقتول، متهم را كتك زد. او را داخل جوي آب انداخت و چنان كتكش زد كه متهم نميتوانست واكنش نشان دهد. متهم يك چاقو از پاچه شلوارش بيرون آورد و مقتول را زد.» درنهايت متهم با صدور كيفرخواست براي رسيدگي به دادگاه منتقل شد در جلسه رسيدگي اولياي دم درخواست قصاص كردند. وقتي نوبت به متهم رسيد او اتهام را رد كرد و گفت: «اتهام قتل را قبول ندارم. شايد كس ديگري مقتول را كشته باشد. او مست بود و حالش اصلا خوب نبود. به من حمله كرد و مرا زد. من فرار كردم. به آن طرف خيابان رفتم. ماشين گرفتم و از محل دور شدم، ولي مقتول همچنان داشت دعوا ميكرد. او چون مست بود با چندين نفر درگير شده و احتمالا آنها مقتول را كشتهاند. من اتهام را قبول ندارم.» در اين هنگام يكي از شاهدان در جايگاه قرار گرفت. او گفت: «من خودم نديدم كه متهم، مقتول را زده باشد اما يك مرد افغانستاني كه سعي ميكرد آنها را از هم جدا كند به من گفت كه مقتول به متهم حمله كرد و متهم هم يك چاقو از جورابش درآورد و ضربهاي به مقتول زد و بعد هم فرار كرد. البته اين مرد افغانستاني بعدها از ايران به افغانستان برگشت و ديگر خبري از او ندارم.» با پايان جلسه دادگاه قضات براي تصميمگيري در شعبه ۱۳ وارد شور شدند.