تشكيل نهاد ذينفوذ جوانان، وظيفه فوري دولت
اميد عليبابايي
در مقطع كنوني، تشكيل يك نهاد مجزا، سياستگذار و ذينفوذ مربوط به جوانان به عنوان يكي از معاونتهاي مستقيم رييسجمهور، نه يك توصيه، بلكه يك اجبار و فوريت براي ارزش نهادن به جمعيت غالب جامعه و حمايت واقعي از نسل جوان با هدف پشتيباني از آنان در امور مختلف و همچنين قرار دادن نسل جوان در مناصب تصميمگيري و تصميمسازي است كه منجر به ايجاد پويايي در ساختار فرسوده و راكد دولت و دستگاههاي اجرايي شود.
اهميت اين موضوع از آنجايي نشأت ميگيرد كه طي چند سال اخير بزرگترين افتخارات، دستاوردها و حتي بحرانها به نسل جوان منتسب شده و در عين حال بزرگترين اشكال و كاستي هم در عدم تعامل كارساز با جوانان به خاطر نزاع بيننسلي مسوولان و جوانان بوده كه اين نزاع در ساير نهادهاي كوچك و بزرگ جامعه هم ديده ميشود؛ اين درحالي است كه تاكنون اگر جواني در منصبي تاثيرگذار و مسووليت رده بالاي رسمي هم قرار گرفته، متاسفانه و معمولا از طرز تفكري مغاير با قاطبه نسل جوان برخوردار بوده و حتي باعث ايجاد نزاع دروننسلي هم شده است.
اگر به چارت اداري وزارت ورزش و جوانان و اهميت بخش جوانان در كل وزارتخانه دقت كنيد، ميبينيد كه اين بخش در عمل هيچ قدرت اجرايي و تعاملي برايش درنظر گرفته نشده و با مسووليتهاي محدود، فرماليته و تكراري از هيچگونه اختيار و توان مناسبي برخوردار نيست كه مصداق آن هم عملكرد اين بخش طي سالهاي گذشته بوده است كه منتقدان و حتي مسوولان، بزرگترين دستاورد اين بخش را چانهزني براي مبلغ وام ازدواج و دخالت در چنين اموري عنوان كردهاند. جوانان علاوه بر اينكه مشكلات اقتصادي، اجتماعي و... مشابه با آحاد جامعه دارند، مشكلات نسلي و حائز اهميت ديگري هم دارند و اينكه وظيفه متولي بخش جوانان طي سالهاي اخير به امري مثل تعيين تكليف وام ازدواج و... محدود شده باعث تاسف است، چون اگر بنا به حل شدن مشكلات اقتصادي جوانان و افزايش تعداد ازدواجها باشد بايد وضع كلي اقتصاد كشور بهبود يابد تا وام ازدواج هم بتواند مشكلات نسل جوان را حل كند!
اينگونه فعاليتهاي بيفايده در شرايطي كه چه نگاه مسوولان و چه نگاه رسانهها به وزارت ورزش و جوانان معطوف به بخش ورزش آن است و بخش جوانان به طور كلي در گوشهاي مهجور قرار گرفته، فقط موجب اتلاف هزينه دولت و بيانگيزگي بيشتر جوانان ميشود كه تقريبا هيچكدام از مطالبات آنان در دوران تحصيل، دوران خدمت سربازي، مشاركتهاي موثر و... تاكنون پاسخ داده نشده و در سياستگذاريهاي كلان اجتماعي، سياسي، اقتصادي و... هم، جوانان، زخمخورده سعي و خطاي فراوان تصميمگيراني كهنسال هستند.
در حال حاضر، تنها راهحل فوري و اساسي براي رفع بسياري از مشكلات ريشهاي و ايجاد انگيزه و روحيهبخشي به آحاد جامعه، قرار گرفتن جوانان در يك نهاد و سازمان متصل به بالاترين بخش قدرت اجرايي است كه تماميت اين نهاد به وسيله نسل جوان اداره شود و ساير ارگانها هم به واسطه جوانان درون خودشان و همچنين حلقهاي ذينفوذ از جوانان در دولت، مجبور به تعامل با نسل جوان شوند تا اين تعامل از سطح قدرت به لايههاي پاييني جامعه هم منتقل شده و زنجيرهاي قوي از جوانان، بين مردم و مسوولان ايجاد شود؛ در واقع اين نهاد بايد به گونهاي عمل كند كه همچون يك دولت در سايه بتواند ناظر بر عملكرد دولت در راستاي جوانگرايي و همچنين رفع مشكلات مربوط به جوانان باشد و از طرف ديگر، بال اجرايي و پرتوان دولت لقب بگيرد تا در آينده هم به عنوان يكي از اصليترين سازمانهاي ذينفوذ، قادر به توسعه فعاليتهايش باشد.
به طور مثال، هماكنون به واسطه تبعيض جنسيتي كه در بسياري امور در جامعه وجود دارد، معاونت زنان و خانواده در دولت جهت رفع اين تبعيض فعاليت ميكند، اما بدون شك و با قاطعيت كامل ميتوان ادعا كرد اصليترين تبعيض در جامعه ما، نه تبعيضهاي جنسيتي، قوميتي يا مذهبي بلكه تبعيض نسلي است كه به عنوان يك زمينه بنيادي، قوميتها، مذاهب و... مختلف را در دل خود دارد، پس قدرت گرفتن نسل جوان ميتواند در برطرف شدن آن تبعيضها هم نقش اساسي ايفا كند.
در شرايطي كه نيروي بالقوه جواني در بالاترين حد خود در جامعه وجود دارد، بايد هشدار داد كه هرگونه اهمال و كجانديشي در تشكيل نهادي مجزا و ذينفوذ براي جوانان (نهادي با حاكميت مطلق جوانان و همچنين حضور متولي آن نهاد در هيات دولت و تعامل با ساير وزارتخانهها و دستگاههاي اجرايي) بدون شك تبديل فرصت به تهديد است. در پايان مغتنم است به بيتي از استاد سخن سعدي اشاره كرد كه ميفرمايد:
«هنوز با همه دردم اميد درمان است
كه آخري بود آخر شبان يلدا را»
فعال حوزه جوانان