• 1404 يکشنبه 11 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6179 -
  • 1404 يکشنبه 11 آبان

مشاهدات مهدي زارع؛ استاد پژوهشگاه بين‌المللي زلزله از آخرين وضعيت درياچه اروميه در روز 9 آبان 1404

درياچه، زخمی بر پيكر ايران

ساكنان اطراف درياچه، حاضر به پذيرش قصور خود در خشك شدن درياچه اروميه نيستند

گروه اجتماعي

طي 16 ماه اخير، مسعود پزشكيان سه بار از درياچه اروميه بازديد كرده و در اين بازديدها قول به اقدام براي اين درياچه 40 هزار ساله داده اما گزارش‌هاي منتشر شده طي اين 16 ماه، هيچ خبر خوشي از تغييرات مثبت در وضعيت نگين فيروزه‌اي شمال غرب ايران ندارد.  آخرين گزارشي كه درباره جديدترين وضعيت درياچه اروميه مي‌توان ارايه داد، نتايج بازديد مهدي زارع؛ رييس مركز پيش‌بيني زلزله پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي است كه روز جمعه 9 آبان امسال ويديويي در فضاي مجازي منتشر كرد و در حالي كه بر بستر خشك درياچه اروميه راه مي‌رفت از آنچه مشاهده مي‌كرد براي مخاطبان خود گفت: «جزيره اسلامي يا جزيره شاهي در ساحل شرقي درياچه خشك شده اروميه است. موقعي كه درياچه آب داشته، حتي در بخش شرقي درياچه هم آب مي‌آمده و اين بخش را پر مي‌كرده ولي مدت‌هاست كه حداقل طي بيش از 3 دهه گذشته، ديگر آب سوي شرقي ارتفاعات جزيره اسلامي نمي‌رسد و روستاي سراي، روستايي در دامنه شرقي جزيره به خشكي كاملا وصل است و در مسير همين جاده اروميه-تبريز قرار گرفته و عملا از جزيره فقط اسم جزيره باقي است. بنابراين واحد آذريني كه در ساحل شرقي درياچه اروميه ديده مي‌شود، محدوده ارتفاعاتي را شكل مي‌داده كه يك زماني حدود 4 دهه قبل در پيرامونش آب درياچه اروميه هم وجود داشته.» مهدي زارع، در گفت‌وگويي كوتاه با «اعتماد» درباره مشاهدات خود از وضع درياچه اروميه، توضيح بيشتري مي‌دهد و درباره چگونگي احياي درياچه هم راهكارهايي براي دولت دارد.

    شما روز 9 آبان 1404، از درياچه اروميه بازديد كرديد. در اين بازديد چه وضعي را شاهد بوديد؟ 

 متاسفانه آنچه شاهد بوديم، گستردگي خشكي درياچه بود در حالي كه پيش از اين، در پايان هر سال آبي و ابتداي سال آبي جديد و در دومين ماه سال آبي كه مصادف با آبان‌ماه است، به دليل بارش‌ها، شاهد ورودي آب به درياچه بوديم اگرچه كه حجم اين ورودي هم، خيلي زياد نبود ولي طي بازديد دو روزه‌اي كه پنجشنبه و جمعه اين هفته از درياچه داشتم، از همين ورودي ناچيز هم اثري نبود و منظره درياچه اين طور بود كه انگار خشكي، از تابستان به آبان منتقل شده است و حتي در همان قسمت‌هايي هم كه انتظار مي‌رفت در دومين ماه سال آبي جديد، شاهد بارندگي باشيم، چنين نبود و آبي وجود نداشت و خشكي درياچه، همچنان بسيار وسيع است. 

    شما از كدام مناطق درياچه بازديد كرديد؟ 

ما از ميانه درياچه و از محور شرق به غرب و محل جزيره اسلامي و روستاي سراي كه يكي از روستاهاي جزيره است، بازديد كرديم. جزيره اسلامي در شرق درياچه واقع شده و پيش از انقلاب، جزيره شاهي نام داشت. جزيره اسلامي هم البته سال‌هاست كه ديگر جزيره نيست و فقط كوهي در شرق درياچه است چون ديگر آبي در اطراف جزيره وجود ندارد. 

    آيا در اين بازديد و به خصوص در بستر درياچه با مردم محلي هم ديدار داشتيد و با ساكنان اطراف درياچه صحبت كرديد؟ 

ما روز جمعه از درياچه بازديد كرديم و با وجود خشك بودن درياچه، مردم محلي هم طبق عادت براي تفريح به كنار درياچه آمده بودند. هنوز قايق و وسايل موج سواري در كنار درياچه بود كه البته ديگر در اين درياچه خشكيده قابل استفاده نبود ولي كافه‌هاي اطراف درياچه فعال بودند اگرچه كه ديگر رونق سابق را نداشتند. در قسمت شمال تا وسط درياچه و خارج از محوطه خاكريزي شده هم، مقدار كمي آب فوق شور ديده مي‌شد. روز جمعه با مردم محلي كه به كنار درياچه آمده بودند صحبتي نداشتيم ولي در همين سفر دو روزه به منطقه آذربايجان، متوجه شديم كه نظرات بسيار متفاوتي درباره وضعيت درياچه اروميه وجود دارد. علاوه بر اينكه تمام مردم بابت تبعات احيا نشدن درياچه نگران بودند و آرزوي احياي دوباره درياچه را داشتند، بعضي ديگر، با نظرهاي هيجاني معتقد بودند كه احياي درياچه، با روش‌هاي بسيار سريع امكان‌پذير است و بعضي ديگر هم به صراحت مي‌گفتند كه احياي درياچه، وظيفه دولت و حكومت است. اما جالب اين بود كه در كنار اين نظرات، بسيار به ندرت مي‌شنيديم كه مردم، سهم خودشان در خشك شدن درياچه را بپذيرند در حالي كه در همه اين سال‌ها، درياچه اروميه، جامعه بزرگي از ذي‌نفعان را بهره‌مند كرده است؛ جامعه ذي‌نفعان درياچه شامل تمام شهرهاي اطراف درياچه و تمام باغات و محصولات زراعي است كه در تمام اين سال‌ها، به‌طور مستقيم و غيرمستقيم، از طريق سد يا چاه، از آب حوضه درياچه اروميه بهره‌مند شده‌اند. بنابراين، درصدي از جمعيت 7 ميليون نفري ساكن در اطراف درياچه، به‌ طور مستقيم و غيرمستقيم، جامعه ذي‌نفعان درياچه‌اي هستند كه ديگر آب ندارد. وقتي بحث خشك شدن درياچه اروميه به دليل غفلت و چشم‌پوشي عمدي و آگاهانه يا غيرعمدي و از سر ندانستن مطرح مي‌شود، مقصران با ساده‌سازي مي‌گويند دولت‌ها باعث اين وضع بوده‌اند و بعضي‌ها، دولت اصلاحات و بعضي‌ها، دولت‌هاي نهم و دهم و بعضي‌ها هم، حاكميت و نظام را مقصر مي‌دانند و معمولا در مورد تقصير جامعه ذي‌نفعان و بهره‌برداران درياچه سكوت مي‌كنند در حالي كه اين جامعه ذي‌نفعان، هنوز مشغول به بهره‌برداري از تتمه آب درياچه است. وقتي با مردم صحبت مي‌كنيم، چه مردمي كه از تاثيرات خشك شدن درياچه بر سلامت‌شان ابراز نگراني مي‌كنند و چه مردمي كه دولت‌ها را مقصر وضع امروز درياچه مي‌دانند و چه آنهايي كه مي‌گويند اين درياچه ظرف 6 ماه قابل احياست، هيچ كدام حاضر نيستند بگويند كدام مردم و در كدام شهرستان‌ها و به چه شكل از آب درياچه استفاده مي‌كنند و به نظر مي‌رسد هموطنان علاوه بر چشم‌پوشي، مقصر جايگزين براي وضع امروز درياچه دارند. در چنين شرايطي، احياي درياچه نيازمند يك تغيير اجتماعي بزرگ و همدلي مردم و حاكميت است. 

    با وضعي كه مشاهده كرديد، درياچه در چه شرايطي قابل احيا و بازگشت به روزگار قبل است؟ 

دولت براي احياي درياچه بايد هزينه‌هايي براي تامين زير ساخت بپردازد. بايد براي تغيير در محيط سرمايه‌گذاري شود. كشاورزي در اين منطقه بايد مدرن شده و بعد از مسدود كردن چاه‌هاي اطراف درياچه، شيوه‌هاي كسب و كار در اين منطقه بايد به روز شود. دولت بايد در دو استان آذربايجان شرقي و غربي سرمايه‌گذاري كند تا هر دو استان در يك بازه زماني و به تدريج از وضع بحراني خارج شوند. با امكانات و بودجه‌هاي جاري و در شرايط فعلي، به نظر مي‌آيد چنين تغييراتي بعيد باشد چون اين تغييرات، بايد در فضاي متعادل بين‌المللي و با بهره‌گيري از همكاري در سطح جهاني اتفاق بيفتد علاوه بر اينكه به سرمايه‌گذاري علمي و مالي و در سطح ملي و منطقه‌اي و بين‌المللي نياز داريم. بنابراين، لازم است كه دست دولت براي سرمايه‌گذاري وسيع اقتصادي و زيرساختي باز باشد تا وضع اكولوژيك درياچه را به تدريج به شرايط عادي و نسبتا عادي بازگرداند. در صورت انجام اين اقدامات، در اولين گام، بخش شمالي درياچه، بيش از ساير بخش شرايط احيا را دارد. 

    رييس‌جمهور در طول 16 ماه اخير، 3 بار از درياچه اروميه بازديد كرده و قول به احياي درياچه داده. با توجه به اين قول و با در نظر گرفتن اينكه ستاد احياي درياچه اروميه هنوز فعال است، پيش‌بيني شما در مورد اقدامات براي احياي درياچه چيست؟ 

اين سوال، سه جواب دارد. جواب اداري و بروكراتيك به اين سوال، همان جواب مسوولان دولتي است كه مي‌گويند به شرط تخصيص بودجه و مثلا در بازه برنامه‌هاي 5 ساله توسعه، احياي درياچه امكان‌پذير است. جواب آخرالزماني به اين سوال، همان نگاه فعالان محيط زيست است كه مي‌گويند درياچه نابود شده و از بين رفته است. جواب من، بين اين دو اما با تاكيد بر يك نكته مغفول مانده است. من درياچه اروميه را به زخمي در تن سرزمين ايران تشبيه مي‌كنم و مي‌گويم اين زخم بايد اول تعيين تكليف و شناخته شود. مساله پيچيده اين است كه خشك شدن و احياي درياچه اروميه، از جنس ساختن يك پارك يا پر كردن استخر آب شهري نيست. عوامل متعدد در خشكي درياچه را بايد بشناسيم و وضع اين عوامل بايد تعيين شود كه البته تعيين وضعيت هم با روال اداري موجود، تقريبا ناممكن است. به ياد داشته باشيم كه ستاد احياي درياچه اروميه در دولت يازدهم تشكيل شد كه بعدها به نحوه عملكرد اين ستاد هم انتقادات زيادي وارد شد و حتي گفتند كه پيشنهاد ستاد درباره انتقال آب، يك پيشنهاد مخرب بود كه البته مسوولان ستاد هم در دفاع از عملكرد خود گفتند كه انتقال آب تنها يكي از راهكارهاي پيشنهادي ستاد بود ولي به عنوان يك اقدام همه‌جانبه اجرا شد. در دولت سيزدهم، اين ستاد از يك مجموعه تخصصي در سطح ملي، به يك مجموعه استاني تنزل پيدا كرد و رياست ستاد احياي درياچه اروميه، به استاندار آذربايجان غربي سپرده شد و در واقع، موضوع كلان ملي را به موضوع محلي و منطقه‌اي تبديل كردند در حالي كه به نظر من درياچه اروميه، يك موضوع كلان ملي است. به هر حال، زادگاه رييس‌جمهور، تبريز است و ايشان در شعارهايش از احياي درياچه اروميه گفته و در بازديدهايش از همه درخواست مي‌كند كه براي كمك به احياي درياچه اروميه بيايند و اين درخواست، قابل تقدير است اما ايشان، اقدامات علمي براي احياي درياچه را به دانشگاه‌هاي تبريز و اروميه محدود مي‌داند كه چنين اظهارنظري چندان قابل پذيرش نيست چون اين دو دانشگاه در كنار باقي فعاليت‌هاي پژوهشي و علمي شان، براي احياي درياچه اروميه هم در حال مطالعه و بررسي هستند و بنابراين، به‌ طور صددرصد بر احياي درياچه معطوف نشده‌اند علاوه بر اينكه مسير فعاليت هر دو دانشگاه از يكديگر سوا است و بنابراين، فعاليت منسجمي براي احياي درياچه انجام نمي‌شود. محدود شدن احياي درياچه اروميه به فعاليت‌هاي علمي و پژوهشي دو دانشگاه محلي و استاني، نشان مي‌دهد كه حتي در دولت چهاردهم، احياي درياچه اروميه را يك موضوع ملي و كلان نمي‌بينند و اين نگرش، قابل ايراد است و به نظر مي‌رسد كه در دولت چهاردهم در همان مسير دولت سيزدهم حركت مي‌كنند و شاهد تغيير مثبت در نگرش به تبعات وضعيت درياچه اروميه نيستيم در حالي كه خشك شدن اين درياچه، مي‌تواند به يك بحران محيط زيستي و اكولوژيك و كلان براي منطقه قفقاز، غرب تركيه و شمال غرب عراق هم تبديل شود. خشك شدن درياچه اروميه، مي‌تواند به يك مساله مهم براي سلامت اجتماعي هم تبديل شود چنانكه نتايج تحقيقات دانشگاه‌هاي علوم پزشكي منطقه در سال‌هاي اخير نشان مي‌دهد كه بيماري‌هاي گوارشي و تنفسي و انواع سرطان‌ها در ساكنان اطراف درياچه تا چند برابر افزايش يافته است. البته روز جمعه، هوا بسيار خوب و صاف و بدون گرد و غبار بود ولي روزهاي ديگري كه باد و توفان مي‌وزد، گرد نمك از سطح درياچه برمي‌خيزد و اولين قربانيان خيزش گرد نمك، ساكنان اطراف درياچه‌اند چنان كه گزارش‌هاي دانشگاه‌هاي علوم پزشكي تبريز و اروميه نشان مي‌دهد كه سلامت مردم اين منطقه، تحت تاثير وضعيت درياچه اروميه قرار گرفته است .براي احياي درياچه اروميه، لازم است كه ستادي با مركزيت اروميه يا تبريز ايجاد شود اما متخصصان كشوري و حتي بين‌المللي براي احياي درياچه برنامه بدهند و فعال باشند و مولفه‌هاي متعدد در وضعيت درياچه مورد بررسي قرار بگيرد. با آنچه من در اين سفر دو روزه شاهد بودم، به نظرم اقدام خاصي براي احياي درياچه در پيش نيست و درياچه اروميه، عملا به يك درياچه فصلي تبديل شده كه فقط در اواخر اسفند و اوايل فروردين تا ارديبهشت، كمي آب دارد و البته بخش‌هاي زيادي از درياچه را نمك پوشانده چنان كه در بعضي قسمت‌ها، ضخامت رسوبات نمك به بيش از 7 متر مي‌رسد.


نتايج آخرين مطالعه‌اي كه تير ماه امسال توسط كارشناسان پژوهشگاه هواشناسي و علوم جو بر پيامدهاي اجتماعي و اقتصادي خشكسالي بر امنيت غذايي و معيشت جوامع محلي در حوضه درياچه اروميه انجام شده، نشان مي‌دهد كه خشك شدن زمين‌هاي كشاورزي و باغي و كمبود منابع آبي، مهم‌ترين اثرات مستقيم خشكسالي بوده و كاهش توليدات كشاورزي، دامداري و درآمد خانوارها را به دنبال داشته است . از دست دادن مشاغل وابسته به منابع طبيعي، تلفات دام‌ها و افزايش مهاجرت روستاييان از ديگر پيامدهاي برجسته گزارش شده‌اند. يافته‌ها همچنين نشان مي‌دهد كه امنيت غذايي خانوارها به ‌شدت تحت تاثير قرار گرفته است به‌طوري كه بخش قابل توجهي از درآمد خانوارها، صرف خريد مواد غذايي مي‌شود و استطاعت مالي براي خريد غذاي كافي و متنوع به ‌شدت كاهش يافته كه اين امر، بيانگر شكنندگي امنيت غذايي و تضعيف تاب‌آوري معيشتي است . در اين بررسي با اشاره به نتايج مطالعات بين‌المللي در فاصله سال‌هاي 2005 تا 2024، اعلام شده كه طبق تخمين اين مطالعات، درياچه اروميه هم‌اكنون حاوي 8 ميليارد تن نمك است و اين فاجعه كه در واقع، بقاياي از دست رفتن آب درياچه است، به‌طور مستقيم و غيرمستقيم، زندگي 7 ميليون نفر را در مناطق اطراف به دليل افزايش حساسيت زمين و انتشار گرد و غبار شور تحت تاثير قرار مي‌دهد . در بخش ديگري از اين بررسي، ضمن آنكه با استناد به نتايج مطالعه سازمان جهاني غذا (FAO) روند كاهش كشت و باردهي باغات و مزارع به دليل خشكسالي و خشك شدن درياچه مورد هشدار قرار گرفته، اعلام شده است: «خشكيدگي و بحران آبي در حوضه درياچه اروميه طي دو دهه اخير، نه تنها به عنوان يك مساله زيست محيطي، بلكه به عنوان چالشي چند بعدي با پيامدهاي اجتماعي، اقتصادي و امنيتي مطرح شده است . كاهش شديد منابع آب و افت سطح درياچه، ساختار معيشتي جوامع محلي را تحت تاثير قرار داده و امنيت غذايي منطقه را با تهديد جدي مواجه ساخته است . از آنجا كه حدود يك‌سوم جوامع محلي اين منطقه، معيشت خود را از راه كشاورزي تامين مي‌كنند، تداوم وضعيت خشكسالي و پيامدهاي ناشي از آن مي‌تواند معيشت اين دسته از افراد را به‌طور مستقيم و امنيت غذايي آنها را كه تحت تاثير معيشت خانوار است، به‌طور غيرمستقيم تحت تاثير قرار دهد . افزون بر اين، تجربه زيسته جوامع محلي نشان مي‌دهد كه خشكسالي منجر به مهاجرت دايمي يا موقت، كاهش سرمايه اجتماعي و توان تطبيق‌پذيري جوامع محلي و در مجموع، كاهش تاب‌آوري روستاييان در ابعاد اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي مي‌شود.»

گروه اجتماعي

طي 16 ماه اخير، مسعود پزشكيان سه بار از درياچه اروميه بازديد كرده و در اين بازديدها قول به اقدام براي اين درياچه 40 هزار ساله داده اما گزارش‌هاي منتشر شده طي اين 16 ماه، هيچ خبر خوشي از تغييرات مثبت در وضعيت نگين فيروزه‌اي شمال غرب ايران ندارد.  آخرين گزارشي كه درباره جديدترين وضعيت درياچه اروميه مي‌توان ارايه داد، نتايج بازديد مهدي زارع؛ رييس مركز پيش‌بيني زلزله پژوهشگاه بين‌المللي زلزله‌شناسي است كه روز جمعه 9 آبان امسال ويديويي در فضاي مجازي منتشر كرد و در حالي كه بر بستر خشك درياچه اروميه راه مي‌رفت از آنچه مشاهده مي‌كرد براي مخاطبان خود گفت: «جزيره اسلامي يا جزيره شاهي در ساحل شرقي درياچه خشك شده اروميه است. موقعي كه درياچه آب داشته، حتي در بخش شرقي درياچه هم آب مي‌آمده و اين بخش را پر مي‌كرده ولي مدت‌هاست كه حداقل طي بيش از 3 دهه گذشته، ديگر آب سوي شرقي ارتفاعات جزيره اسلامي نمي‌رسد و روستاي سراي، روستايي در دامنه شرقي جزيره به خشكي كاملا وصل است و در مسير همين جاده اروميه-تبريز قرار گرفته و عملا از جزيره فقط اسم جزيره باقي است. بنابراين واحد آذريني كه در ساحل شرقي درياچه اروميه ديده مي‌شود، محدوده ارتفاعاتي را شكل مي‌داده كه يك زماني حدود 4 دهه قبل در پيرامونش آب درياچه اروميه هم وجود داشته.» مهدي زارع، در گفت‌وگويي كوتاه با «اعتماد» درباره مشاهدات خود از وضع درياچه اروميه، توضيح بيشتري مي‌دهد و درباره چگونگي احياي درياچه هم راهكارهايي براي دولت دارد.

    شما روز 9 آبان 1404، از درياچه اروميه بازديد كرديد. در اين بازديد چه وضعي را شاهد بوديد؟ 

 متاسفانه آنچه شاهد بوديم، گستردگي خشكي درياچه بود در حالي كه پيش از اين، در پايان هر سال آبي و ابتداي سال آبي جديد و در دومين ماه سال آبي كه مصادف با آبان‌ماه است، به دليل بارش‌ها، شاهد ورودي آب به درياچه بوديم اگرچه كه حجم اين ورودي هم، خيلي زياد نبود ولي طي بازديد دو روزه‌اي كه پنجشنبه و جمعه اين هفته از درياچه داشتم، از همين ورودي ناچيز هم اثري نبود و منظره درياچه اين طور بود كه انگار خشكي، از تابستان به آبان منتقل شده است و حتي در همان قسمت‌هايي هم كه انتظار مي‌رفت در دومين ماه سال آبي جديد، شاهد بارندگي باشيم، چنين نبود و آبي وجود نداشت و خشكي درياچه، همچنان بسيار وسيع است. 

    شما از كدام مناطق درياچه بازديد كرديد؟ 

ما از ميانه درياچه و از محور شرق به غرب و محل جزيره اسلامي و روستاي سراي كه يكي از روستاهاي جزيره است، بازديد كرديم. جزيره اسلامي در شرق درياچه واقع شده و پيش از انقلاب، جزيره شاهي نام داشت. جزيره اسلامي هم البته سال‌هاست كه ديگر جزيره نيست و فقط كوهي در شرق درياچه است چون ديگر آبي در اطراف جزيره وجود ندارد. 

    آيا در اين بازديد و به خصوص در بستر درياچه با مردم محلي هم ديدار داشتيد و با ساكنان اطراف درياچه صحبت كرديد؟ 

ما روز جمعه از درياچه بازديد كرديم و با وجود خشك بودن درياچه، مردم محلي هم طبق عادت براي تفريح به كنار درياچه آمده بودند. هنوز قايق و وسايل موج سواري در كنار درياچه بود كه البته ديگر در اين درياچه خشكيده قابل استفاده نبود ولي كافه‌هاي اطراف درياچه فعال بودند اگرچه كه ديگر رونق سابق را نداشتند. در قسمت شمال تا وسط درياچه و خارج از محوطه خاكريزي شده هم، مقدار كمي آب فوق شور ديده مي‌شد. روز جمعه با مردم محلي كه به كنار درياچه آمده بودند صحبتي نداشتيم ولي در همين سفر دو روزه به منطقه آذربايجان، متوجه شديم كه نظرات بسيار متفاوتي درباره وضعيت درياچه اروميه وجود دارد. علاوه بر اينكه تمام مردم بابت تبعات احيا نشدن درياچه نگران بودند و آرزوي احياي دوباره درياچه را داشتند، بعضي ديگر، با نظرهاي هيجاني معتقد بودند كه احياي درياچه، با روش‌هاي بسيار سريع امكان‌پذير است و بعضي ديگر هم به صراحت مي‌گفتند كه احياي درياچه، وظيفه دولت و حكومت است. اما جالب اين بود كه در كنار اين نظرات، بسيار به ندرت مي‌شنيديم كه مردم، سهم خودشان در خشك شدن درياچه را بپذيرند در حالي كه در همه اين سال‌ها، درياچه اروميه، جامعه بزرگي از ذي‌نفعان را بهره‌مند كرده است؛ جامعه ذي‌نفعان درياچه شامل تمام شهرهاي اطراف درياچه و تمام باغات و محصولات زراعي است كه در تمام اين سال‌ها، به‌طور مستقيم و غيرمستقيم، از طريق سد يا چاه، از آب حوضه درياچه اروميه بهره‌مند شده‌اند. بنابراين، درصدي از جمعيت 7 ميليون نفري ساكن در اطراف درياچه، به‌ طور مستقيم و غيرمستقيم، جامعه ذي‌نفعان درياچه‌اي هستند كه ديگر آب ندارد. وقتي بحث خشك شدن درياچه اروميه به دليل غفلت و چشم‌پوشي عمدي و آگاهانه يا غيرعمدي و از سر ندانستن مطرح مي‌شود، مقصران با ساده‌سازي مي‌گويند دولت‌ها باعث اين وضع بوده‌اند و بعضي‌ها، دولت اصلاحات و بعضي‌ها، دولت‌هاي نهم و دهم و بعضي‌ها هم، حاكميت و نظام را مقصر مي‌دانند و معمولا در مورد تقصير جامعه ذي‌نفعان و بهره‌برداران درياچه سكوت مي‌كنند در حالي كه اين جامعه ذي‌نفعان، هنوز مشغول به بهره‌برداري از تتمه آب درياچه است. وقتي با مردم صحبت مي‌كنيم، چه مردمي كه از تاثيرات خشك شدن درياچه بر سلامت‌شان ابراز نگراني مي‌كنند و چه مردمي كه دولت‌ها را مقصر وضع امروز درياچه مي‌دانند و چه آنهايي كه مي‌گويند اين درياچه ظرف 6 ماه قابل احياست، هيچ كدام حاضر نيستند بگويند كدام مردم و در كدام شهرستان‌ها و به چه شكل از آب درياچه استفاده مي‌كنند و به نظر مي‌رسد هموطنان علاوه بر چشم‌پوشي، مقصر جايگزين براي وضع امروز درياچه دارند. در چنين شرايطي، احياي درياچه نيازمند يك تغيير اجتماعي بزرگ و همدلي مردم و حاكميت است. 

    با وضعي كه مشاهده كرديد، درياچه در چه شرايطي قابل احيا و بازگشت به روزگار قبل است؟ 

دولت براي احياي درياچه بايد هزينه‌هايي براي تامين زير ساخت بپردازد. بايد براي تغيير در محيط سرمايه‌گذاري شود. كشاورزي در اين منطقه بايد مدرن شده و بعد از مسدود كردن چاه‌هاي اطراف درياچه، شيوه‌هاي كسب و كار در اين منطقه بايد به روز شود. دولت بايد در دو استان آذربايجان شرقي و غربي سرمايه‌گذاري كند تا هر دو استان در يك بازه زماني و به تدريج از وضع بحراني خارج شوند. با امكانات و بودجه‌هاي جاري و در شرايط فعلي، به نظر مي‌آيد چنين تغييراتي بعيد باشد چون اين تغييرات، بايد در فضاي متعادل بين‌المللي و با بهره‌گيري از همكاري در سطح جهاني اتفاق بيفتد علاوه بر اينكه به سرمايه‌گذاري علمي و مالي و در سطح ملي و منطقه‌اي و بين‌المللي نياز داريم. بنابراين، لازم است كه دست دولت براي سرمايه‌گذاري وسيع اقتصادي و زيرساختي باز باشد تا وضع اكولوژيك درياچه را به تدريج به شرايط عادي و نسبتا عادي بازگرداند. در صورت انجام اين اقدامات، در اولين گام، بخش شمالي درياچه، بيش از ساير بخش شرايط احيا را دارد. 

    رييس‌جمهور در طول 16 ماه اخير، 3 بار از درياچه اروميه بازديد كرده و قول به احياي درياچه داده. با توجه به اين قول و با در نظر گرفتن اينكه ستاد احياي درياچه اروميه هنوز فعال است، پيش‌بيني شما در مورد اقدامات براي احياي درياچه چيست؟ 

اين سوال، سه جواب دارد. جواب اداري و بروكراتيك به اين سوال، همان جواب مسوولان دولتي است كه مي‌گويند به شرط تخصيص بودجه و مثلا در بازه برنامه‌هاي 5 ساله توسعه، احياي درياچه امكان‌پذير است. جواب آخرالزماني به اين سوال، همان نگاه فعالان محيط زيست است كه مي‌گويند درياچه نابود شده و از بين رفته است. جواب من، بين اين دو اما با تاكيد بر يك نكته مغفول مانده است. من درياچه اروميه را به زخمي در تن سرزمين ايران تشبيه مي‌كنم و مي‌گويم اين زخم بايد اول تعيين تكليف و شناخته شود. مساله پيچيده اين است كه خشك شدن و احياي درياچه اروميه، از جنس ساختن يك پارك يا پر كردن استخر آب شهري نيست. عوامل متعدد در خشكي درياچه را بايد بشناسيم و وضع اين عوامل بايد تعيين شود كه البته تعيين وضعيت هم با روال اداري موجود، تقريبا ناممكن است. به ياد داشته باشيم كه ستاد احياي درياچه اروميه در دولت يازدهم تشكيل شد كه بعدها به نحوه عملكرد اين ستاد هم انتقادات زيادي وارد شد و حتي گفتند كه پيشنهاد ستاد درباره انتقال آب، يك پيشنهاد مخرب بود كه البته مسوولان ستاد هم در دفاع از عملكرد خود گفتند كه انتقال آب تنها يكي از راهكارهاي پيشنهادي ستاد بود ولي به عنوان يك اقدام همه‌جانبه اجرا شد. در دولت سيزدهم، اين ستاد از يك مجموعه تخصصي در سطح ملي، به يك مجموعه استاني تنزل پيدا كرد و رياست ستاد احياي درياچه اروميه، به استاندار آذربايجان غربي سپرده شد و در واقع، موضوع كلان ملي را به موضوع محلي و منطقه‌اي تبديل كردند در حالي كه به نظر من درياچه اروميه، يك موضوع كلان ملي است. به هر حال، زادگاه رييس‌جمهور، تبريز است و ايشان در شعارهايش از احياي درياچه اروميه گفته و در بازديدهايش از همه درخواست مي‌كند كه براي كمك به احياي درياچه اروميه بيايند و اين درخواست، قابل تقدير است اما ايشان، اقدامات علمي براي احياي درياچه را به دانشگاه‌هاي تبريز و اروميه محدود مي‌داند كه چنين اظهارنظري چندان قابل پذيرش نيست چون اين دو دانشگاه در كنار باقي فعاليت‌هاي پژوهشي و علمي شان، براي احياي درياچه اروميه هم در حال مطالعه و بررسي هستند و بنابراين، به‌ طور صددرصد بر احياي درياچه معطوف نشده‌اند علاوه بر اينكه مسير فعاليت هر دو دانشگاه از يكديگر سوا است و بنابراين، فعاليت منسجمي براي احياي درياچه انجام نمي‌شود. محدود شدن احياي درياچه اروميه به فعاليت‌هاي علمي و پژوهشي دو دانشگاه محلي و استاني، نشان مي‌دهد كه حتي در دولت چهاردهم، احياي درياچه اروميه را يك موضوع ملي و كلان نمي‌بينند و اين نگرش، قابل ايراد است و به نظر مي‌رسد كه در دولت چهاردهم در همان مسير دولت سيزدهم حركت مي‌كنند و شاهد تغيير مثبت در نگرش به تبعات وضعيت درياچه اروميه نيستيم در حالي كه خشك شدن اين درياچه، مي‌تواند به يك بحران محيط زيستي و اكولوژيك و كلان براي منطقه قفقاز، غرب تركيه و شمال غرب عراق هم تبديل شود. خشك شدن درياچه اروميه، مي‌تواند به يك مساله مهم براي سلامت اجتماعي هم تبديل شود چنانكه نتايج تحقيقات دانشگاه‌هاي علوم پزشكي منطقه در سال‌هاي اخير نشان مي‌دهد كه بيماري‌هاي گوارشي و تنفسي و انواع سرطان‌ها در ساكنان اطراف درياچه تا چند برابر افزايش يافته است. البته روز جمعه، هوا بسيار خوب و صاف و بدون گرد و غبار بود ولي روزهاي ديگري كه باد و توفان مي‌وزد، گرد نمك از سطح درياچه برمي‌خيزد و اولين قربانيان خيزش گرد نمك، ساكنان اطراف درياچه‌اند چنان كه گزارش‌هاي دانشگاه‌هاي علوم پزشكي تبريز و اروميه نشان مي‌دهد كه سلامت مردم اين منطقه، تحت تاثير وضعيت درياچه اروميه قرار گرفته است .براي احياي درياچه اروميه، لازم است كه ستادي با مركزيت اروميه يا تبريز ايجاد شود اما متخصصان كشوري و حتي بين‌المللي براي احياي درياچه برنامه بدهند و فعال باشند و مولفه‌هاي متعدد در وضعيت درياچه مورد بررسي قرار بگيرد. با آنچه من در اين سفر دو روزه شاهد بودم، به نظرم اقدام خاصي براي احياي درياچه در پيش نيست و درياچه اروميه، عملا به يك درياچه فصلي تبديل شده كه فقط در اواخر اسفند و اوايل فروردين تا ارديبهشت، كمي آب دارد و البته بخش‌هاي زيادي از درياچه را نمك پوشانده چنان كه در بعضي قسمت‌ها، ضخامت رسوبات نمك به بيش از 7 متر مي‌رسد.


نتايج آخرين مطالعه‌اي كه تير ماه امسال توسط كارشناسان پژوهشگاه هواشناسي و علوم جو بر پيامدهاي اجتماعي و اقتصادي خشكسالي بر امنيت غذايي و معيشت جوامع محلي در حوضه درياچه اروميه انجام شده، نشان مي‌دهد كه خشك شدن زمين‌هاي كشاورزي و باغي و كمبود منابع آبي، مهم‌ترين اثرات مستقيم خشكسالي بوده و كاهش توليدات كشاورزي، دامداري و درآمد خانوارها را به دنبال داشته است . از دست دادن مشاغل وابسته به منابع طبيعي، تلفات دام‌ها و افزايش مهاجرت روستاييان از ديگر پيامدهاي برجسته گزارش شده‌اند. يافته‌ها همچنين نشان مي‌دهد كه امنيت غذايي خانوارها به ‌شدت تحت تاثير قرار گرفته است به‌طوري كه بخش قابل توجهي از درآمد خانوارها، صرف خريد مواد غذايي مي‌شود و استطاعت مالي براي خريد غذاي كافي و متنوع به ‌شدت كاهش يافته كه اين امر، بيانگر شكنندگي امنيت غذايي و تضعيف تاب‌آوري معيشتي است . در اين بررسي با اشاره به نتايج مطالعات بين‌المللي در فاصله سال‌هاي 2005 تا 2024، اعلام شده كه طبق تخمين اين مطالعات، درياچه اروميه هم‌اكنون حاوي 8 ميليارد تن نمك است و اين فاجعه كه در واقع، بقاياي از دست رفتن آب درياچه است، به‌طور مستقيم و غيرمستقيم، زندگي 7 ميليون نفر را در مناطق اطراف به دليل افزايش حساسيت زمين و انتشار گرد و غبار شور تحت تاثير قرار مي‌دهد . در بخش ديگري از اين بررسي، ضمن آنكه با استناد به نتايج مطالعه سازمان جهاني غذا (FAO) روند كاهش كشت و باردهي باغات و مزارع به دليل خشكسالي و خشك شدن درياچه مورد هشدار قرار گرفته، اعلام شده است: «خشكيدگي و بحران آبي در حوضه درياچه اروميه طي دو دهه اخير، نه تنها به عنوان يك مساله زيست محيطي، بلكه به عنوان چالشي چند بعدي با پيامدهاي اجتماعي، اقتصادي و امنيتي مطرح شده است . كاهش شديد منابع آب و افت سطح درياچه، ساختار معيشتي جوامع محلي را تحت تاثير قرار داده و امنيت غذايي منطقه را با تهديد جدي مواجه ساخته است . از آنجا كه حدود يك‌سوم جوامع محلي اين منطقه، معيشت خود را از راه كشاورزي تامين مي‌كنند، تداوم وضعيت خشكسالي و پيامدهاي ناشي از آن مي‌تواند معيشت اين دسته از افراد را به‌طور مستقيم و امنيت غذايي آنها را كه تحت تاثير معيشت خانوار است، به‌طور غيرمستقيم تحت تاثير قرار دهد . افزون بر اين، تجربه زيسته جوامع محلي نشان مي‌دهد كه خشكسالي منجر به مهاجرت دايمي يا موقت، كاهش سرمايه اجتماعي و توان تطبيق‌پذيري جوامع محلي و در مجموع، كاهش تاب‌آوري روستاييان در ابعاد اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي مي‌شود.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون