• 1404 چهارشنبه 14 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6181 -
  • 1404 سه‌شنبه 13 آبان

اردبيل خاستگاه هويت ايراني

محمدجواد حق‌شناس

در هواي نمناك اردبيل، جايي كه مه بر گنبد فيروزه‌اي بقعه شيخ صفي‌الدين مي‌نشيند و نسيم از ميان صحن و صُفه‌هاي كاشي‌پوش مي‌گذرد، مي‌توان تپش كهن‌ترين لايه‌هاي هويت ايراني را شنيد. در اين مكان، تاريخ و معنا در هم آميخته‌اند؛ دين و فرهنگ، زبان و معماري، همه به زباني واحد سخن مي‌گويند؛ زباني كه قرن‌هاست روح ايران را زنده نگه داشته است. بقعه شيخ صفي نه تنها آرامگاه پير طريقت اردبيل، بلكه آيينه‌اي از انديشه‌اي است كه بعدها در قامت دولت صفوي، ايران را دوباره در وحدت سياسي، ديني و فرهنگي بازآفريد.  اردبيل، زادگاه خاندان صفوي، نقطه تلاقي تصوف و سياست در سده‌هاي پرآشوب پس از فروپاشي ايلخانان بود. در خانقاه شيخ صفي، انديشه‌اي شكل گرفت كه بر مبناي ايمان، عدالت و ايران‌دوستي، بناي دولت ملي را بنيان نهاد. شاه اسماعيل صفوي، فرزند اين خاك و پرورده مكتب اردبيل و سپس فرزندان شايسته و برومندش چون شاه تهماسب و شاه عباس بزرگ، با تكيه بر همان ميراث معنوي، ايران را از تشتت محلي به وحدتي سياسي رساندند و تشيع را به ستون هويت ملي بدل كردند. پس از ساسانيان، اين صفويان بودند كه نخستين دولت ملي ايران را بنيان گذاشتند؛ دولتي كه هويت ايراني را در چارچوب سرزميني و فرهنگي تازه‌اي بازتعريف كرد. در اين ميان، زبان فارسي - كه پيش‌تر زبان شعر و ادب بود - در سايه صفويان به زبان دولت، ديوان و ايمان بدل شد. از مكاتبات رسمي دربار تا متون ديني و آثار هنري، فارسي به محور ارتباط ميان مردم و حاكميت تبديل شد. اين روند در بقعه شيخ صفي‌الدين به شكلي عيني و زيباشناختي تبلور يافت. در كنار آيات قرآن و احاديث عربي، بر كاشي‌هاي لاجوردي و طاق‌نماهاي چيني‌خانه، اشعار فارسي با مضامين عرفاني و اخلاقي نقش بسته است؛ سروده‌هايي كه نه تنها ستايشگر پير اردبيل‌اند، بلكه روح ايران فرهنگي را بازتاب مي‌دهند: 
«به حق شيخ صفي و دودمانش
كه نور از مشرق ايمان عيانش»
اين همنشيني آيه و شعر، عربي و فارسي، دين و فرهنگ، نشان از درك ژرف صفويان از پيوند ايمان و ايران دارد. خط نستعليق، اين فرزند ناب ذوق ايراني، در بقعه به زبان ايمان تبديل مي‌شود؛ همان‌گونه كه معماري صفوي، با تناسب و تقارن خود، بازتابي از نظم باطني و وحدت الهي است. هنر در اينجا   نه زينت كه عبادت است و خوشنويسي، تجلي ايمان در قالب زيبايي. معماري بقعه شيخ صفي‌الدين را مي‌توان تجسمي از چهار مولفه بنيادين هويت ايراني دانست: دين، زبان، هنر و ايران‌دوستي. كاشي‌هاي فيروزه‌اي كه آيات و اشعار را در كنار هم جا داده‌اند، نماد همنشيني خرد و عرفانند؛ رنگ لاجورد، رنگ آسمان ايران است و طنين واژگان فارسي در ميان سنگ و كاشي، پژواكي از هويت زباني اين سرزمين. خوشنويساني چون عليرضا عباسي و عبدالباقي تبريزي با قلم خويش ايمان را بر ديوارها نگاشتند و هنر را به زبان الهي بدل كردند. صفويان با تكيه بر اين ميراث اردبيلي، نه ‌فقط دولت شيعي ايران را بنيان گذاشتند، بلكه سنتي فرهنگي را پديد آوردند كه در آن دين، زبان و هنر در خدمت معنا و هويت ملي قرار گرفت. نقالي و شاهنامه‌خواني در همه شهرهاي ايران رونق گرفت از همين رو است كه بقعه شيخ صفي را بايد نه تنها يادماني تاريخي، بلكه سندي زنده از ايران معنوي دانست؛ جايي كه روح ملي در كالبد معماري دميده شده است.
امروز كه از فراز گنبد شيخ صفي به اردبيل مي‌نگريم، درمي‌يابيم كه اين شهر تنها زادگاه يك دودمان سياسي نيست، بلكه مبدا پيدايش مفهوم تازه‌اي از «ايران» است؛ ايراني كه در وحدت ايمان و فرهنگ، در زبان فارسي و هنر ايراني معنا مي‌يابد. اين ميراث معنوي همچنان در روح شهرهاي ما زنده است؛ از اردبيل تا تهران، از كاشي بقعه تا سنگ خيابان. در سال‌هايي كه مسووليت كميسيون نامگذاري شوراي اسلامي شهر تهران را بر عهده داشتم، پيشنهاد دادم خياباني در شمال آزادي به نام‌ اردبيل و چند معبر ديگر به نام شهرهاي اين استان افتخارآفرين نامگذاري شود. تصويب آن پيشنهاد، براي من نه فقط اقدامي اداري كه اداي دِيني فرهنگي بود؛ چراكه باور دارم هويت ملي ما در تداوم نام‌ها و نمادها زنده مي‌ماند. اردبيل، با همه پيشينه و معنويت خود، شايسته آن است كه در حافظه شهري پايتخت نيز جايگاهي درخور داشته باشد؛ زيرا از دل اين شهر بود كه نخستين دولت ملي پس از ساسانيان برخاست و ايراني نوين، بر پايه مهر و عشق به حضرت علي(ع) و خاندان پاكش به ويژه شهيدان كربلا، زبان فارسي و هنر ايراني پديد آمد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون