• 1404 دوشنبه 26 آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6192 -
  • 1404 دوشنبه 26 آبان

نابغه‌اي كه بد رفتار كرد يا بد فهميده شد؟

شاهدان سقوط غم‌انگيز نيمار اميدوار به پيچ آخر هستند

جام جهاني شايد همچنان در دسترس آخرين نابغه فوتبال برزيل باشد؛ بازيكني كه اكنون به سايه‌اي از خودش تبديل شده است.
به گزارش «اعتماد» و به نقل از گاردين، كدام تبليغ نيمار را بيشتر دوست داريد؟ سوال سختي است؛ كارنامه تبليغاتي او بزرگ و متنوع است. شايد تبليغ اسپري خوشبوكننده پا يا تبليغ جديد نوعي بستني- اسموتي حاوي آكاي «مرگ‌آفرين».
اما براي من، تبليغ شماره يك او نقش‌آفريني‌اش به عنوان چهره اصلي بزرگ‌ترين توليدكننده باتري خودرو در برزيل است. بخشي به‌ خاطر اجراي نيمار در قالب «نصاب باتري» كه حال ‌و هواي يك نابغه طغيانگر جذاب و مرموز را دارد: لباس ‌كار سبز و اتوكشيده، موهاي كاملا مرتب و نگاهي به دوربين كه هم سخت و مردانه است و هم لطيف و بازيگوش. اما مهم‌تر از همه اساس ايده «باتري خودرو با برند نيمار» است.
در اين نقطه شايد بپرسيد: آيا اصلا لازم است درباره نيمار فكر كنيم؟ نيمار هنوز اهميتي دارد؟ پاسخ اين است: بله؛ ما در دنياي «چند بحراني» زندگي مي‌كنيم و نيمار همچنان جذاب‌ترين فوتباليست اين عصر چند بحراني است؛ بازيكني كه شايد اكنون در حال ورود به آخرين پيچ مسير داستاني‌اش باشد.
در نسخه ديگري از امروز، نيمار بايد روز شنبه در ورزشگاه امارات آرسنال مقابل سنگال بازي مي‌كرد؛ يكي از معدود بازي‌هاي باقي ‌مانده برزيل پيش از جام جهاني تابستان آينده. اما در عوض، او اين هفته را در نوعي سياهچالِ خشمِ اينترنتي سپري كرد؛ سياهچالي كه فيلم‌هايي از بازگشت نااميدكننده‌اش به سانتوس او را به آنجا تبعيد كرده‌اند. باشگاهي كه با امضاي قرارداد در ژانويه، اشتباهي وحشتناك كرد و حالا با 6 بازي باقي ‌مانده در خطر سقوط قرار دارد.
كليپ‌ها شامل اين‌هاست: 
- ضربه زدن بدِ نيمار مقابل دروازه
- حركات تكنيكي ضعيف و كند
- بدرفتاري با هم‌تيمي‌ها، انگار كه به شوك الكتريكي بي‌سيمي وصل شده و مدام دست‌هايش را تكان مي‌دهد
در يكي از صحنه‌ها او از وسط زمين مثل بدترين معلم ورزش دنيا به عقب برمي‌گردد تا مدافعانش را بابت توپ ‌بلند زدن سرزنش كند؛ بعد جلوي چشم‌شان پاس كوتاه مي‌دهد به مدافع مياني و او هم بلافاصله توپ را با بدترين شكل ممكن شوت مي‌كند به جلو.
حتي از نظر آمادگي بدني هم اوضاعش بد به نظر مي‌رسد. ديدن اين موجود افسانه‌اي كه انگار از پرز قاصدك و غبار رنگين‌كماني ساخته شده بود، اكنون با سرِ بادكرده معمول مردان سی و چند ‌ساله، واقعا ناراحت‌كننده است. البته واكنش فوري عموم چيز ديگري است: اين مرحله چرخه عمر است. وقتِ تنبيه نيمار است. فشار بياوريد. بگذاريد اين چيز تا آخر بسوزد.
با اين حال به ‌نظر مي‌رسد كه جام جهاني تابستان آينده هنوز كاملا خارج از دسترس او نيست؛ حداقل براي همه افراد در برزيل اين ‌طور نيست. شايد اين حالت كلاسيك توهم ورزشي باشد. نيمار دو سال است براي برزيل بازي نكرده. حتي كارلو آنچلوتي، پادشاه عمل‌گرايي و «پدرِ هاله‌دارِ» فوتبال، اين هفته با شك و ترديد حرف زد و به نيمار پيشنهاد كرد از بازي در وينگ دست بكشد و خودش را تبديل كند به «فالس‌۹»؛ پيشنهادي كه بيشتر شبيه «باشه، تو همين كارو بكن، منم برمي‌گردم» است.
با اين حال، نيمار همين مارس گذشته براي تيم ملي دعوت شده بود كه البته مصدوم شد. اين نسل كارگري سلسائو احتمالا هنوز هم مي‌تواند از نوعي نسخه كاربردي نيمارِ سال‌هاي پاياني استفاده كند. برزيل كشوري احساساتي است؛ و هميشه براي نبوغ جا هست.
از همه مهم‌تر اين است كه به‌ راحتي فراموش مي‌كنيم او چقدر خوب بود يا هست. نيمار يكي از چهار نابغه واقعي فوتبال در دوران زندگي من بوده؛ كنار مارادونا، رونالدينيو و ليونل مسي. با وجود تمام جنجال‌ها، او همچنان ماشين فوتبال‌سازي بوده: ۴۴۵ گل و ۲۸۶ پاس گل در ۷۴۲ بازي. اما موضوع فقط آمار نيست. موضوع نور است، زيبايي است؛ توانايي فشرده ‌كردن يك داستان كامل از مهارت ماورايي و بينش و اصالت در ۱۰ ثانيه از يك بعدازظهر كم‌اهميت.
اين كيفيتي از خيال‌پردازي و بيانِ ناب است كه در حال ناپديد شدن است. صنعت فوتبال نمي‌تواند آن را توليد كند؛ هر چقدر بيشتر تلاش كند، بيشتر از دست مي‌رود. شايد همين توضيح دهد كه چرا زير صداي خنده‌هاي اينترنتي، نتِ پنهان دوران پاياني نيمار «غم» است.
اين هفته، نيلتون پترونه، فيزيوتراپيست مشهور برزيلي، نيمار را «آخرين نابغه» فوتبال برزيل ناميد. بعد از بازي با فلامنگو، مدير سانتوس، الكساندر ماتوس در اينستاگرام نوشت: «نابغه‌ها هميشه بد فهميده مي‌شوند، در تمام طول تاريخ بشر... همه ‌چيز براي تو بزرگ‌تر است، اما تو بزرگ‌تر از همه ‌چيز هستي.» اين حرف‌ها شايد درست باشد يا نه. اما جوهره موضوع نيمار همين است: موجودي گير افتاده در ماشين. با تمام تئاتربازي‌ها و رفتارهاي بدش، هيچ‌ كس مثل او وحشت و بي‌رحمي فوتبال مدرن را مجسم نمي‌كند.
كارنامه نيمار بيش از هر چيز، چيزِ آزاردهنده‌اي بوده است. هر انتقال او مخرب بوده؛ از عجايب انتقالش به بارسلونا گرفته تا پوچي حركتِ تبليغاتي PSG كه اقتصاد نقل‌وانتقالات را نابود كرد سال‌هايي كه او مي‌توانست بهترينِ جهان باشد، اما در عوض صرف شد به رقصيدن روي عصا، با كلاه سيلندري طلاي ناب، خوردن بال پروانه و اجاره يك قايق تفريحي ساخته‌ شده از پارمسان.
انتقال به الهلال يك مضحكه بود: با ضمانت سه ابرخودرو اختصاصي، خانه‌اي با سه سونا، استخري حداقل ۴۰ متري، هواپيماي خصوصي و پرداخت همه هزينه‌هاي ۳۰ نفر همراهش؛ و در عوض، فوتباليستي كه درباره عشق و عيسي و عدالت حرف مي‌زند نقش دومين پرده حرفه‌اش را ارائه مي‌داد: ريش‌سفيد تبليغاتي براي يك دولت سركوبگر منطقه خليج‌فارس.
سرخوردگي از آنجاست كه گهگاه چيزي از وراي اين همه آلودگي ديده مي‌شود. استعداد بنيادي بي‌نهايت، موجودي از نخ ابريشم و شربتِ قندي كه زير نور مثل پرِ خدا مي‌رقصد.
پاسخ معمول، تحقير و انزجار است: احساس اتلاف‌ شدن استعداد. اما اين برداشت نيز نوعي وارونه‌سازي علت و معلول است. زيرا نيمار پيش از هر چيز «هيولاي ما»ست؛ دلقك‌نمايي كه حاصل عصر ماست. او اين دنيا را نساخت. فقط در آن زندگي كرد؛ آن را بيش از حد جدي گرفت؛ بازتابِ آينه خانه وحشت در شهرِ بازي است كه «فوتبالِ بزرگ» همان چيزي كه دوست داريد را مي‌گيرد و به چيزي ديگر تبديل مي‌كند: كالا، محصول، ابزار ژئوپليتيك.
با وجود ثروت و شهرت، زندگي او نيز بي‌رحمانه بوده است: از كودكي زير نورافكنِ توقعات، تا كولونوسكوپي تلويزيوني جام جهاني خانگي، تا پوچي وجودي در مستند نتفليكس كه با جزيياتي درخشان، ملال و بي‌معنايي روزمرگي نيمار را نشان مي‌دهد.
او در جايي مي‌گويد: «هيچ كس هيچ چيز درباره من نمي‌داند.» و احتمالا همين ‌طور هم باقي خواهد ماند.
اگر تغييري بزرگ در سرنوشت رخ ندهد، فقط احتمال بسيار ناچيزي براي يك جام جهاني آخر براي اين استعداد ظريف و بحث‌برانگيز باقي مانده است. اما همين هم مي‌تواند احساس نوعي رستگاري كوچك انساني را ايجاد كند نه فقط براي او، كه براي همه ما.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون