• 1404 چهارشنبه 5 آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6199 -
  • 1404 چهارشنبه 5 آذر

ادامه از صفحه اول

ديپلماسي امام خميني در نوفل لوشاتو (۴) 

استراتژي امام در مورد ارتش نيز حفظ آن و پيوستن آنها به انقلاب بود؛ استراتژي گل در برابر گلوله و شعار «برادر ارتشي چرا برادر كشي» باعث شد ارتش شاهنشاهي از سلطنت جدا شود و به انقلاب ملت ايران بپيوندد. در ۲۷ دي ماه ۱۳۵۷ مطابق با ۱۷ ژانويه ۱۹۷۹ دومين پيام امريكا از طريق نماينده آنها به دكتر ابراهيم يزدي داده مي‌شود. در اين نامه امريكا نگراني خود را از خونريزي در ايران بيان و مي‌گويد كه هيچ ائتلافي بين ارتش و كمونيست‌ها نيست و ارتش بيش از همه از كمونيست‌ها مي‌ترسد، نگراني خونريزي‌ها در ايران را دارند و معتقدند كه برخورد شديد بين نظاميان و غيرنظاميان كار را سخت و غيرممكن مي‌كند كه يك آينده با ثبات به وجود بيايد از همه نيروهاي سياسي مي‌خواهد كه راه مسالمت‌آميز را انتخاب كنند. در ادامه اين نامه ذكر مي‌شود كه كساني نظير توده‌اي‌ها مذهب را ولو موقتا وسيله‌اي براي جمع‌آوري توده مردم به كار مي‌برند. امريكايي‌ها در نامه خود مي‌گويند كه بايد مسوولان ارتش را متقاعد سازند كه آيت‌الله خميني ضد توده‌اي و ضد كمونيسم در ايران است و امريكا كمك مي‌كند كه مذاكرات بين آيت‌الله خميني و ارتش شروع شود، هر چند كه ضمانتي نمي‌دهند اعتماد لازم براي يك مناظره منظم را به وجود آورند. امريكا در اين نامه با تاكيد بر فوريت چنين مذاكراتي هشدار مي‌دهد كه اطلاعاتي دارند مبني بر اينكه بين كارگران و دانشگاهي‌ها توده‌اي‌ها در حال رشد هستند كه مي‌تواند تحولات مرحله انتقال را سخت كند. در ادامه نماينده امريكا پاسخ به سه سوالي كه امام خميني در ديدار نخست مطرح كرده بود را مي‌دهد: ۱- اولين نگراني ما پايان دادن به خونريزي‌ها در ايران است، هم به خاطر احترام به بشريت و هم براي به وجود آوردن شرايط مناسب جهت راه‌حل سياسي بحران ايران. ۲- احساس ما اين است كه برخورد شديد بين نظاميان و غيرنظاميان كه ما شديدا مخالف آن هستيم، كار را خيلي مشكل حتي غيرممكن مي‌سازد كه يك آينده ثابت را به وجود آوريم، بنابراين ما از همه نيروهاي سياسي ايران خصوصا ارتش دعوت مي‌كنيم كه راه‌حل مسالمت‌آميز را انتخاب كنند. ۳- در ميان كساني كه ادعاي پيروي از آيت‌الله خميني دارند، هستند كساني نظير توده‌اي‌ها كه مذهب را ولو موقتا وسيله‌اي ‌براي جمع‌آوري توده مردم به كار مي‌برند. به خصوص وقتي راه‌حل ديگري براي آنها امكان‌پذير نباشد. ما معتقديم كه توده‌اي‌ها و سايرين (كمونيست‌ها) گروه‌هاي كوچكي هستند اما شديدا خطرناك مي‌باشند. ما معتقديم تنها ادامه كوشش‌هاي سياسي معقول مي‌تواند كارهاي آنها را خنثي سازد. دولت ما روي اين مساله اصرار مي‌ورزد كه موضوع ائتلاف نوشته نشده‌اي بين كمونيست‌ها و ارتشي‌ها درست نيست. معتقديم كه ارتش بيش از همه از كمونيست‌ها ترس دارد...
ادامه دارد

سياستِ هويت و مساله حجاب

حتي اهداف تهيه‌كنندگان اينگونه نوارها است، زيرا هنگامي كه طرح‌هاي خيالي و ضد ملي آنان اجرا نشد، نوعي يأس و نااميدي در طرفداران آنان ايجاد مي‌شود كه به زيان فضاي عمومي است.
مساله اين است كه تندروها فارغ از هر مشكلي كه در كشور هست، اولويت اول خود را به هويتي كردن سياست داده‌اند، زيرا اين كار موجب فراموشي مسائل اصلي كشور و تبديل بازي سياست، به بازي مرگ و زندگي مي‌شود و البته ساده‌لوحانه گمان مي‌كنند كه در پايان اين بازي در طرف زندگي قرار دارند، در حالي كه اگر نگاهي به روند جامعه در دو دهه اخير كنند متوجه واقعيت مي‌شوند. آنان كافي است كه تحولات جامعه را براساس داده‌هاي ميداني تحليل كنند تا متوجه اشتباه خود شوند. نكته مهم اين نوار اين است كه برخلاف توصيه‌هاي انجام شده در گزارش، بي‌رو دربايستي دور كار فرهنگي را خط كشيده‌اند- شايد هم درست فكر مي‌كنند كه اين كار نتيجه ندارد، چون در سوي هويتي‌ها، افراد فرهنگي قرار ندارند- و علم برخورد و جنگ داخلي را برداشته‌اند. نكته درخور توجه اين است كه حتي تحليلگران رسمي همين گزارش‌ها هم به خوبي مي‌دانند كه بدون تعريف يك هنجار مياني كه قابل زيست عمومي باشد، راه‌حلي براي امور فرهنگي وجود ندارد. حتي سياست‌هاي تنبيهي و تشويقي هم هيچ كاربرد و نتيجه‌اي ندارد و هر دو مساله‌ساز خواهند بود. فعاليت‌هاي صدا و سيما و ساير ابزارهاي تبليغي رسمي نيز در چارچوب فعلي موفق نخواهند شد. بازگرداندن جامعه به پيشامهسا، شنا كردن در رودخانه با شيب تند و برخلاف مسير آب است. برخورد با فضاي مجازي، نيز آب در هاون كوبيدن است. اولين شرط براي رسيدن به يك وضعيت به نسبت پايدار فرهنگي ايجاد اعتماد و به ميدان آوردن مردم و ذي‌نفعان است.
تا آنجا كه شنيده شده است تأكيد اصلي  مقامات مقابله با اقدامات سازمان‌يافته است، ولي تندروها اولين چيزي را كه فراموش مي‌كنند و كنار مي‌گذارند، همين رويكرد است و به جاي آن مي‌خواهند به جان زنان و دختران اين جامعه بيفتند كه جز يك زندگي عادي مطالبه ديگري ندارند. هر چه مقامات كشور از سياست هويت پرهيز مي‌كنند، تندروها دنبال غالب كردن سياستِ هويت هستند.
در يك يادداشت جداگانه خواهم گفت كه ناتواني ساختار در مواجهه منطقي با مساله حجاب، غالب شدن «سياست هويت» و صفر و يك كردن سياست است كه تندروها آن را دامن مي‌زنند. در سياست خارجي هم همين الگو را پيگير هستند. اگر اين سياست هويت‌مدار نبود هيچگاه حجاب به زخمي ناسور تبديل نمي‌شد.

به ياد باران، در حسرت بارش

با مراسم مختلف براي به مهر آوردن فلك تلاش مي‌كنند.
شايد در عمق وجود انسان چيزي وجود دارد كه از علم و منطق عبور و با پشت ديوار هستي ارتباط برقرار مي‌كند. اگرچه اكنون علم هم ثابت كرده كه تغييرات اقليم نتيجه ناهنجاري در برخي رفتارها و رابطه‌هاي انسان با طبيعت است ولي علم نمي‌تواند اثبات كند كه ميان كليت اخلاق ما با عكس‌العمل طبيعت هيچ ارتباطي وجود ندارد.
يك احساس قوي‌اي كه از هيچ قاعده فلسفي و علمي پيروي نمي‌كند در انسان وجود دارد كه گويي آسمان و زمين و كوه‌ها و دشت‌ها و درياها چشم و گوش دارند و ما و اخلاقمان را حس مي‌كنند! 
ظاهرا اين حس در انسان وجود داشت و بعدها در اديان مدون شد و اين حس اختراع اديان نبوده است.
بگذريم، اصلا بياييد عوامي كنيم و دل به آسمان بسپاريم، امتحانش ضرر ندارد، دروغ نگوييم، ستم نكنيم، اموال مردم را محترم بشماريم، دزدي نكنيم، بخيل نباشيم، ضعيف نكشيم، مهر بورزيم، نجابت كنيم، دست افتاده‌اي بگيريم، اختلاسگران براي مدتي هم كه شده دست نگه دارند، اگر افاقه نكرد و بازهم باران نيامد وضع فعلي را از نو آغاز كنيم و از خشم طبيعت ترسي به دل راه ندهيم.
شايد حالا كه هوا بس ناجوانمردانه خشك است قدر آب و باران را بدانيم و لازم باشد كه از اسراف‌هاي‌مان توبه كنيم. آب از وفور انواع ميوه‌هاي الوان در ده‌ها هزار مغازه در سراسر كشور مهم‌تر است. كاش دولت به سوي واردات گسترده انواع محصولات كشاورزي حركت كند و منابع ناچيز آبي را زودتر نجات دهد.
آب و باران نعمت بي‌بدليلي هستند كه قدرشان را نشناختيم و اگر باز هم نشناسيم ابربحراني بنيان‌كن و دهشتناك به سراغ‌مان خواهد آمد. نفرين بر حفركنندگان و اجازه‌دهندگان چاه‌هاي غيرمجاز.
بگذريم، دوستي تعريف مي‌كرد وقتي باران نمي‌آمد در روستاي ما رسم بود كه بزرگ‌ترها بچه‌ها را جمع مي‌كردند و با اعتقاد به پاكي دل كودكان آنها را راه مي‌انداختند و آنها با دستمالي در دست در كوچه‌هاي ده مي‌چرخيدند و يك‌صدا فرياد مي‌كردند ..هار هار هارونكي، خدا بزن بارونكي و قسم مي‌خورد كه موثر بود!
خدايا! بر ما رحم كن و باران را كه در لطافتِ طبعش خِلاف نيست از ايران دريغ مدار.

 

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون