شگفتيآفريني لابيهاي نفتي در برابر گرم شدن زمين
مرجان يشايايي
موضوع از ابتدا هم خوب شروع نشده بود و اميدي به تحول نبود، اما بيانيه كاپ30 در آبان ماه امسال در كنفرانس تغييرات آبوهوايي (اقليمي) برزيل همه را سخت غافلگير كرد! موضوع از اين قرار است كه با افزايش دماي زمين، بيش از سه دهه قبل كارشناسان اقليمي زنگ خطر را به صدا درآوردند كه اگر بشريت زودتر نجنبد، با نتايج هولناكي در كل كره خاكي روبهرو خواهد شد. طي اين قريب به سه دهه، موجهاي گرما و خشكسالي و سيلهاي نابهنگام و آب شدن يخچالهاي قطبي نشان داد، نگرانيها بيمورد نبوده است. در ايران و در تهران هم بدون ارايه عدد و رقم هم گرم شدن زمين كاملا احساس ميشود. براساس آمارهاي سازمان ملل متحد، انتشار گازهاي گلخانهاي ناشي از فعاليت انسان، دياكسيد كربن اتمسفر را كه بيشترين سهم در گازهاي گلخانهاي دارد تا حدود ۵۰ درصد نسبت به سطح پيش از صنعتي شدن افزايش داده است.
سال 2015 با برگزاري كنفرانس پاريس اقليمي و اجماع نظر كشورهاي جهان براي جلوگيري از فاجعهاي كه از راه ميرسد، كمي خيالها راحت شد كه بالاخره دولتمردان به فكر افتادهاند. در آن كنفرانس خطر گازهاي گلخانهاي در گرم كردن دماي زمين با صدها و هزاران داده علمي به اثبات رسيد و كشورها متعهد شدند براي جلوگيري از افزايش بيشتر دما به هر راه ممكن مصرف سوختهاي فسيلي (بنزين، گازوييل، نفت سفيد و زغالسنگ) را كه عامل انتشار گازهاي گلخانهاي دانسته شدهاند، محدود كنند. اين تعهدات الزامآور نبودند، اما به هر حال قدمي رو به جلو به حساب ميآمدند. به نظر ميرسيد، مهمترين اقدام استفاده بيشتر از انرژيهاي پاك و كاهش مصرف سوختهاي فسيلي در صنايع و حمل و نقل و گرم كردن خانهها باشد. برخي سياستمداران و توليدكنندگان و صاحبان صنايع اما از همان اول هيچ زير بار نرفتند. به نظر آنها نبايد راه آسان و كمهزينه سوختهاي فسيلي را رها كرد و راه دشوار و پردستانداز انرژيهاي پاك را در پيش گرفت. تا وقتي ميشود نفت استخراج و استفاده كرد، مگر آدم عاقل دنبال كار ديگر ميرود؟! گرم شدن هوا را مسخره و نگرانيهاي دانشمندان را غيرواقعي اعلام كردند. شاخصترين آنها ترامپ بود كه در برابر چشمان حيرتزده جهان در اولين دوره رياستجمهورياش بدون رودربايستي از پيمان پاريس خارج شد. نزديك به ده سال بعد از اين اقدام لجبازانه و حالا كه آلودگي كره زمين به مشكلي جديتر بدل شده، سرمايهداري توليد و سودمحور هر نوع پنهانكاري را كنار گذاشته و با همه اتفاقاتي كه دانشمندان پيشبيني كرده يا پيشنهاداتي كه ارايه دادهاند، مخالفت ميكند. امريكاييها به عنوان يك بازيگر بينالمللي قدر هرگز كاملا با اقدامات محيط زيستي جهاني همسو و يكدل نبودهاند، اما مهمترين جرقه اول مهرماه 1404 در مجمع عمومي سازمان ملل متحد زده شد. وقتي دونالد ترامپ سخت بر انرژيهاي پاك تاخت، با رندي از كنار مهمترين منبع انرژي پاك يعني انرژي خورشيدي عبور كرد و با طعنه و تمسخر انرژي بادي را مسخره و پرهزينه و ناكارآمد معرفي كرد. اين يعني پيشرفتهترين كشور در زمينه مهار گازهاي گلخانهاي خود را كنار كشيده. بعد از آن اجلاس كاپ30 در برزيل تشكيل شد تا اقدامات در زمينه حفاظت از محيط زيست را رصد كند. امريكا در اين اجلاس شركت نكرد، اما بدتر از آن، شركت كشورهاي نفتي مانند عربستان در اين اجلاس بود كه پيگيرانه لابي كردند و به بهانه توسعه و ويژگيهاي هر كشور براي رشد اقتصادي بيشتر، حتي همان بيانيههاي غيرالزامآور را هم تاب نياوردند، مسير اجلاس را به بيراهه بردند و مانع از تصويب بيانيهاي براي توصيه به محدود كردن استفاده از سوختهاي فسيلي شدند.