نقدي بر نگاههاي تخريبي به جشنواره جهاني
منصف باشيم!
تينا جلالي| امسال چهل و سومين جشنواره جهاني فيلم فجر بعد از چند سال وقفه، در شهر تاريخي شيراز برگزار شد. رويدادي كه از جانب برگزاركنندگان محتاطانه و البته با در نظر گرفتن تمام جوانب و اصول برگزار شد، قطعا انتقاداتي به ساختار و اجراي آن وارد است و به حتم با گذشت زمان و در سالهاي آتي عيب و ايرادها كمتر ميشود اما آنچه اهميت دارد در همين ابعاد تلاش قابل توجهي در استمرار نام سينماي ايران در جهان بود. چهل و سومين جشنواره جهاني، اگرچه با همكاري كشورهاي به اصلاح دوست و همسايه برگزار شد اما بازتاب گستردهاي در داخل و خارج از ايران داشت. حضور نوري بيلگه جيلان در اين رويداد و كارشكني عدهاي براي جلوگيري از حضور او در ايران خود دليلي بر اين مدعاست. قطعا برگزاري جشنواره بينالمللي بعد از جنگ هولناك ۱۲ روزه و فضاي رسانهاي و ابعاد گسترده آن در جهان، كار طاقتفرسايي بود خاصه اينكه هجمههايي از داخل و هم از خارج ايران عليه جشنواره صورت ميگرفت و به وضوح ارزشهاي جشنواره ناديده گرفته ميشد. البته كه به جرياني از خارج كشور براي برگزاري اين رويداد سنگاندازي ميكرد، حرجي نبود اما عجيب بعضي رسانههاي اصولگراي داخلي كه نگاه بغضآلود به جشنواره داشتند. البته از همان روزهاي ابتدايي استقلال دوباره اين رويداد و جدايي از جشنواره ملي و در ادامه انتخاب مدير روابط عمومي، نقدهاي مغرضانه شروع شده بود اما زمان برگزاري و حتي بعد از پايان جشنواره، بدگوييها همچنان ادامه داشت و دارد. نوشتههايي كه كاملا به جاي آنكه بر اساس اصول رسانهاي و نقد و انتقاد حرفهاي و موشكافانه باشد حاكي از سهمخواهي بود. البته چنين نگاههاي مغرضانهاي صرفا به جشنواره جهاني مربوط نميشود و در حال حاضر سمت و سوي حملات به جشنواره مستند سينماحقيقت سوق يافته، اما اين موضوع نياز به بررسي و آسيبشناسي دقيقي دارد كه چرا يك جرياني، نگاه كوركورانه به ميراثهاي فرهنگي كشور دارد؟ آن هم رويدادي كه با تلاش يك عده سينماگر به جشنواره الف در مجامع جهاني ارتقا پيدا كرده چرا بايد تيشه به ريشه آن زد؟ زشتي ماجرا آنجاست كه نوشتهها با توهين همراه است. كافي است جستوجوي كوچكي در فضاي مجازي كنيد تا به صحت نقد ما پي ببريد. بعيد به نظر ميرسد در هيچ جاي جهان با رويدادي مهم كشور خود چنين رفتار غيرحرفهاي داشته باشند كه ما در اين چند روز از بعضي نوشتهها ديديم و خوانديم. مگر ميشود برگزاري جشنواره در اين چند روز برگزاري در شيراز هيچ حسني نداشته باشد و يكسره منفي و پر ايراد باشد؟ يعني اين رويداد در اين چند روز هيچ آوردهاي براي سينماي ايران نداشت؟ متاسفانه بايد گفت يا بعضيها در اين كشور زندگي نميكنند يا در جريان اخبار نيستند وگرنه رسانهاي كه بداند كشور در چه شرايطي قرار دارد همين كه چراغ رويداد هنري روشن شده بايد به آن به ديده حرفهاي نگاه کند. اشتباه نشود اين نوشتار مخالف نقد و انتقاد جشنواره جهاني نيست؛ قطعا جشنواره يا هر رويداد هنري نياز به نقد و موشكافي دارد تا مسوولان ايرادهاي خود را بدانند و در پي جبران كاستي و اشتباهات خود باشند. اما اينجا بحث زير سوال بردن اساس يك رويداد بينالمللي است. در شرايطي كه كشور وضعيت پيچيدهاي دارد و رسانههاي جهان مدام اتفاقات ايران را رصد ميكنند، با دعوت از یک سينماگر برجسته جهان، او تصميم ميگيرد به ايران ميآيد. آيا اين براي جشنواره جهاني مهم نيست؟ اين آورده براي كشور نيست؟ قطعا جشنواره جهاني زمان مديريت ميركريمي ايدهآلتر برگزار ميشد چرا كه شرايط كشور بهتر بود، اوضاع روحي همه بهتر بود، جشنواره هم رونق بيشتري داشت اما فراموش نميكنيم آن زمان هم رسانههاي اصولگرا چشم ديدن استقلال اين جشنواره را نداشتند. به هر حال جشنواره جهاني با احترام به سينما و سينماگران ايراني و بيحاشيه برگزار شد. اميد است سال آينده بهتر و پوياتر برگزار شود و مسوولان در جهت رفع كاستيهاي موجود برآيند. اما نكته انتقادي كه به اين رويداد وارد است جاي خالي منتقدان است. آنچه مسلم است اينكه بخشي از اعتبار جشنوارههاي معتبر جهاني با حضور منتقدان حرفهاي رقم ميخورد و اگر جشنوارهاي ادعاي حرفهايگري دارد بايد براي نقد و منتقد جايگاه ويژهاي قائل باشد. بايد اعتراف كرد كه اين انتقاد به جشنواره جهاني وارد است كه امسال نتوانست از منتقدان حرفهاي بهره ببرد. هر چند شنيدههاي ما حاكي از اين است سال آينده قرار است اين مهم جبران شده و براي منتقدان سينما جايگاه ويژهاي در جشنواره جهاني در نظر گرفته شود.