نسل پرسشگردانشجو؛ تپش فرداي ايران
سيد محيالدين حسينيمقدم
هر نسل دانشجو، آينهاي از جامعه و پژواك فرداي آن است. هر پرسش او، هر نقد و ابتكارش، بازتابي از خواستههاي جمعي و تپش انديشهاي است كه جامعه را به بازانديشي و تحول وا ميدارد. همانطور كه هابرماس ميگويد، «فضاي عمومي جايي است كه شهروندان آزادانه ميتوانند درباره مسائل جامعه گفتوگو كنند و خرد جمعي شكل بگيرد.» دانشگاه امروز، درست چنين فضايي است؛ جايي كه دانشجو پرسشگر، منتقد و خلاق، صداي جامعه را بازتاب ميدهد و مسير تحول را روشن ميكند. دانشجو شايد در ظاهر به عنوان مصرفكننده دانش ديده شود، اما در واقع معمار معنا و فعال فرهنگي است. او با حضور در كلاس، پروژههاي پژوهشي، گروههاي فرهنگي و حتي شبكههاي اجتماعي، مرزهاي انديشه جمعي را جابهجا ميكند و جامعه را به تفكر و بازتعريف ارزشها دعوت ميكند. بورديو ميگويد: «دانش، به مثابه سرمايه فرهنگي، قدرت تغيير و بازتوليد جامعه را در خود دارد.» دانشجو، با هر نكتهاي كه ميآموزد و هر فعاليت انتقادي كه از خود بروز ميدهد، دقيقا همين سرمايه را توليد ميكند، اما نسل امروز با پيچيدگيهايي روبهرو است كه نسلهاي گذشته شايد تجربه نكردهاند: فشار اقتصادي كه خواب و تمركز را ميگيرد، محدوديتهاي آموزشي كه خلاقيت را به چالش ميكشد و تغييرات سريع اجتماعي و فرهنگي كه فرصت تأمل آرام را محدود كرده است. با اين حال، اين محدوديتها همان بستري هستند كه نبوغ، خلاقيت و مسووليتپذيري اجتماعي را پرورش ميدهند. اينجا هر پرسش، هر ابتكار و هر نقد دانشجو يك فعل فردي نيست، تپشي جمعي و تمدني است كه آينده كشور را شكل ميدهد. دانشجو هم منتقد است و هم مسوول فردا است. نقد او نبايد بدون فهم و همدلي همراه باشد، اين صرفا صداست؛ اما وقتي نقد با مسووليت اجتماعي، اخلاق و خرد جمعي همراه شود، ميتواند نيروي پيشبرنده جامعه شود. گرامشي ميگويد: «نخبگان ارگانيك، آن گروههايي هستند كه با فرهنگ و جامعه در تعاملاند و ميتوانند ايدهها و تغييرات را شكل بدهند.»
دانشجوي امروز دقيقا همان نخبه ارگانيك است كه در دانشگاه و جامعه، فرهنگ و انديشه را بازتعريف ميكند. تجربههاي ملموس نشان ميدهد دانشجويان در پروژههاي علمي، گروههاي پژوهشي، ابتكارات فرهنگي و فعاليتهاي اجتماعي، نه فقط خود را ميآموزند كه فضاي دانشگاه و شهر را نيز متحول ميكنند. پرسشگري، نوآوري و مسووليتپذيري آنها، آينده جامعه را روشن و مسير توسعه و خلاقيت را هموار ميسازد. روز دانشجو، بيش از تبريك و جشن، يادآوري اهميت نسل جوان و انديشه مستقل آن است. نسلي كه با پرسشگري، تحليل انتقادي و خلاقيت مسوولانه، فرداي كشور را شكل ميدهد و تمدن و روح جامعه را زنده نگه ميدارد. همانطور كه مارتين لوتر كينگ ميگويد: «كاركرد آموزش اين است كه فرد را بياموزد عميق و انتقادي فكر كند.» دانشجو، امروز و فردا، همان جرقه و مسيرساز تفكر انتقادي است.
كارشناسارشد مطالعات فرهنگي و رسانه