• 1404 يکشنبه 16 آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک سپه fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 6208 -
  • 1404 يکشنبه 16 آذر

دوره ابتدايي از تاريخ عالم

اشاره - كتاب «دوره ابتدايي از تاريخ عالم» را ميرزا محمدحسين‌ خان، ملقب به ذكاءالملك متخلص به فروغي، به همراه فرزندش ميرزا محمدعلي‌ فروغي، درسال ۱۳۱۸ق. و در زمان حكومت مظفرالدين‌شاه قاجار، براي تدريس در مدارس آن زمان به نگارش درآوردند. اين كتاب، ابتدا به صورت خطي نوشته شده و سپس با چاپ سنگي تكثير شده است. ميرزا محمدحسين ذكاءالملك كه در دارالخلافه ناصرالدين شاه قاجار، رييس اداره ترجمه بود، در دوره حكومت مظفرالدين‌شاه، همراه با محمدعلي فروغي، مبادرت به انتشار روزنامه «تربيت» كردند. از همين‌ روي، امروز به بخش‌هايي از سخنان محمدحسين ذكاءالملك فروغي در «ديباچه» و «خاتمه» اين كتاب مي‌پردازيم كه به شرح چگونگي روش تحقيق خود كه ريشه در فرهنگ آموزش سنتي ايران دارد، پرداخته است.

«... چون مملكت بعلم تاريخ مجرب شود و مرد بتجربه دانا و مهذب گردد يعني تاريخ خزانه و انباريست [انباری است] از تجارب سلف و خواني گسترده براي تنعم خلف بنده جاني و آرزومند سعادت تمام برادران ايراني محمدحسين بن محمد مهدي اصفهاني ملقب به ذكاءالملك و متخلص بفروغي با استظهار بالطاف سبحاني مدت بيست بلكه سي ‌سال در خيال بودم كه مسقط‌الرس خويش يعني فرخنده كشور ايران خلد نشان را به درستي از اين علم بهره‌مند نمايم و اين دربسته ابدت ارادت گشايم و در ريختن طرح اين بنا انديشه‌هاي مايه‌دار مينمودم ميكاستم و ميفزودم اما هرچه من ميرشتم چرخ پنبه مي‌كرد و تا راهي باز مي‌شد سد آن را سيلاب حوادث مشكلات عجيب غريب بپيش [به پيش] مياورد و درسال‌هاي آخر بنده‌زاده محمدعلي را نيز درينكار [در اين ‌كار] نظري بود و بمناسبت همراهي مينمود تاچندي پيش عمارت مدرسه مباركه خيريه كه مخصوص اطفال فقرا و ايتام است و از مآثر جليله كرام بهمت و اقدام جناب مستطاب اجل اكرم منتظم‌الدوله سردار مكرم وزير قورخانه و رييس مدرسه نظامي ميرزا سيد عبدالكريم خان فيروزكوهي... تمام و داير شد و آن روشن‌ضمير تحرير براي مدرسه مزبور بخيال كتاب و ساير لوازم و اسباب افتاد و نظر بحسن‌ظن و سابقه لطفي كه باين ضعيف داشت روزي قدم در كلبه مسكين گذاشت پس‌از اداي رسم مودت از هر در صحبت رفت و حرف تاريخ بميان آمد گفتم ارادت شعار بر آن سرم كه اينكار بسازم با اين ساخته بپردازم اگر بيمهري [بي‌مهري] آسمان بگذارد و كيد و كين ابناي زمان بيش از اينم نيازارد آنجناب فرمود بيا ازين مهر و كين هم درگذر و عشوه آن و اين را بچيزي مخر بكن تا دستت ميرسد و بده چون تمكن اجازه مي‌دهد و تو خود داني كه جاي درنگ نيست پس بشتاب و وقت را كه سيف قاطع است درياب مختصر آن بزرگ نيك محضر بنده را بنگارشي كه در نظر داشتم ملتزم و ملزم نمود و آنچه از كتاب و اسباب باقي بود عنايت فرمود ديگر هيچ بهانه نماند و سروش عالم غيب پيامي كه دانست رساند... و اگر راست‌خواهي درينمدت [در این مدت] تاخير ديده بصيرت فرزندي محمدعلي كه مشغول علوم رياضي و فنون طبيه بود نيز در ادبيات باز شد و دستش در السنه فرانسه و انگليسي و غيرها دراز در جغرافيا و تاريخ چنانكه بايد ديد و از هر من خوشه‌هاي حاصل‌دار چيد پس باقتضاي وقت و حال تاليف كتاب منظور را بگردن وي انداختم و عبارات را خود بآساني آب پرداختم اما طرح اين مجموعه و نگارش و اجمال ‌اين تفصيل و گذارش[گزارش] 
تجارب يك عمر و سر رشته كامل ببانگ بلند مي‌گويد كه براي اين مملكت بايد دو دوره تمام از تاريخ عالم نوشته شود يكي دوره ابتدايي كه خلاصه كل وقايع مهمه باشد ديگري دوره مفصل كه مجمل را درست شرح دهد و البته دوره ابتدايي مقدم است چه معلمين بايد در مدارس آن را تدريس نمايند و ذهن متعلمين را بمطالب تاريخي آشنا كنند و بعدها كه مسبوق شدند خود از دوره مفصل محظوظ و مستفيد گردند... و ما را در اين كتاب با زمان ماقبل تاريخي كار نيست و آن خود جداگانه داستانيست.
ازين‌ جمله معلوم شد تكليف و قصد ما نگارش يك دوره ابتدايي از تاريخ عالم است و طبيعي آنكه از ملل قديمه مشرق شروع نماييم و تاريخ ايرانرا [ايران‌را] پيش ‌اندازيم و نخست اينكار كردني را بپردازيم زيراكه ايرانيهاي قديم ما يكي از اركان معتبر ملل مذكور بوده‌اند و بشاهكارهاي بزرگ خود را در عالم معرفي و معروف نموده و فرضا كه درين مورد رعايت وطن عزيز خويش را كرده باشيم گناهي نكرده ‌اين و راه خلافي نرفته و بتصديق سالكان طريق با مالكان ازمنه تحقيق بهر معني كه باشد حب وطن از ايمان است و بي‌ايمان نسناسي بصورت انسان خلاصه جلد اول از دوره ابتدايي تاريخ عالم تاريخ ايران است و كتابي كه مينويسيم سرگذشت مهان اين سامان
بعد از اين‌ تمهيد مقدمه پوشيده نباشد كه ما تاريخ ايرانرا [ايران‌را] بمقتضاي وضع‌ و حال مملكت منقسم بدو قسمت نموده‌ايم قديم و جديد قسمت قديم از اول زمان تاريخي است يعني از ابتداي دولت هخامنشي تا انقراض سلطنت سلاطين عجم به دست عرب و قسمت جديد از ظهور پر نور شريعت مقدس اسلام... تا زماني ‌كه خود در آن زندگاني مينماييم... اما حال ممالك ايران قبل از سلسله هخامنشي در جلد ديگر معلوم خواهد شد و في‌الحقيقه آن را تاريخ ايران نتوان گفت... «خاتمه» - مدارس ما پس ازين در علم تاريخ درس و تدريس خواهد داشت و ابناي اين خاك مي‌توانند ممالك و بلاد و نياكان و اجداد خود را بشناسند و در حفظ ناموس و شرف و شهامت پدران خويش كه مردان نامور بودند بكوشند... اين خدمت بنده و بنده‌زاده محمدعلي هديه و تقديم ناقابلي است... »
منبع: بخش «چاپ سنگي و سربي»
 كتابخانه مجلس

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون