چاله ژئومورفولوژيك تهران و پيامدهاي آن بر آلودگي هوا
علت بازگشت سريع آلودگي هوا بعد از باران تهران چيست
سيامك صارمي|تهران به عنوان كلانشهر ايران، همواره با بحران آلودگي هوا مواجه بوده است. شاخص كيفيت هوا در بسياري از روزهاي سال در محدوده ناسالم قرار دارد. يكي از عوامل كمتر مورد توجه اما بسيار موثر، چاله ژئومورفولوژيك يا وضعيت زمينريختشناسي خاص تهران است. چاله ژئومورفولوژيك تهران، حاصل موقعيت طبيعي و تغييرات انساني در ساختار زمينريختشناسي شهر است كه با ساختوسازهاي غيرمجاز، سوخت فوق غير استاندارد و برداشتهاي گسترده شن و ماسه، به شكلگيري حوضههاي بسته و موانع جريان باد منجر شده و شرايطي را به وجود آورده كه پس از چند ساعت از بارش، مجددا انباشت آلايندهها را تقويت كرده است. اين ويژگي طبيعي، در كنار مداخلات انساني و ساختوسازهاي بيرويه، به شكلگيري شرايطي منجر شده كه تهويه طبيعي شهر مختل و آلودگيها در لايههاي پاييني جو محبوس ميشوند. ژئومورفولوژي علمي است كه به مطالعه اشكال زمين و فرآيندهاي موثر بر آن ميپردازد. در تهران، موقعيت شهر در دامنه جنوبي البرز و در حاشيه دشتهاي وسيع، شرايطي خاص ايجاد كرده است. اين موقعيت باعث ميشود كه شهر در يك حوضه نيمهبسته قرار گيرد؛ بهگونهاي كه جريانهاي باد شمالغربي (كه ميتوانند نقش تهويه طبيعي ايفا كنند) با موانع طبيعي و مصنوعي مواجه شوند. از سوي ديگر، برداشت گسترده شن و ماسه طي نيم قرن گذشته در جنوب و جنوبغرب تهران، به ايجاد گودالها و چالههاي عميق با عمق بيش از ۱۰۰ متر منجر شده است. اين چالهها نه تنها تهديدات ژئوتكنيكي و زيستمحيطي دارند، بلكه در تركيب با ساختار طبيعي شهر، به شكلگيري يك «چاله ژئومورفولوژيك» بزرگ كمك كردهاند كه جريان هوا را محدود ميكند.
نقش ساختوسازهاي غيرمجاز
در مسير بادهاي غالب
بادهاي غالب شمالغربي تهران، در شرايط طبيعي ميتوانستند بخشي از آلودگي را تخليه كنند. اما توسعه شهري بيرويه، بهويژه در دورههاي مديريت شهري دهههاي اخير، با ساختوسازهاي بلندمرتبه در مسير اين بادها، عملا ديوارهايي مصنوعي در برابر تهويه طبيعي ايجاد كرده است. اين امر باعث شده كه هواي آلوده در محدوده شهر محبوس شود و پديده وارونگي دما نيز بر (اينورژن) شدت آن بيفزايد.
پيامدهاي زيستمحيطي و اجتماعي-
انباشت آلايندهها
چاله ژئومورفولوژيك تهران شرايطي فراهم كرده كه آلايندههاي ناشي از خودروهاي با سوخت غيراستاندارد و صنايع شهري به سرعت انباشته شوند.
كاهش اثر بارشها: بارانهاي مقطعي تنها اثر موقت دارند زيرا ساختار بسته شهر مانع از تخليه پايدار آلايندهها ميشود.
خطرات زمينشناسي: چالههاي ناشي از برداشت شن و ماسه، علاوه بر آلودگي، تهديدي براي پايداري زمين و سكونتگاههاي اطراف محسوب ميشوند.
تشديد بحران سلامت: شاخصهاي كيفيت هوا در محدوده ناسالم براي همه گروهها قرار ميگيرد كه پيامدهاي مستقيم بر سلامت عمومي دارد.
چاله ژئومورفولوژيك تهران نمونهاي بارز از تركيب عوامل طبيعي و انساني در شكلگيري بحرانهاي زيستمحيطي است. موقعيت طبيعي شهر در دامنه البرز، برداشتهاي بيرويه شن و ماسه و ساختوسازهاي غيرمجاز در مسير بادهاي غالب، همگي به انسداد تهويه طبيعي و تشديد آلودگي هوا منجر شدهاند. به صورتي كه سهشنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۴، هواي تهران به شاخص ۱۷۳ يعني ناسالم براي همه بازگشت و تاثير باران فقط چند ساعت بود. صبح كه شد و ماشينها زدند به دل خيابانها دوباره چتر دود و مه بر تهران چنبره زد.
راه كاهش اين بحران:
بازنگري در سياستهاي ساختوساز و جلوگيري از توسعه در مسير بادهاي غالب؛ انجام طرح نساخت.
ساماندهي و بازسازي چالههاي ناشي از برداشت شن و ماسه.
توسعه حملونقل پاك و كاهش وابستگي به خودروهاي با سوخت غير استاندارد.
تهران امروز در يك چاله ژئومورفولوژيك انساني- طبيعي گرفتار شده است؛ چالهاي كه نه تنها محصول موقعيت جغرافيايي، بلكه نتيجه دههها مديريت شهري غيرسازگار با اصول محيطزيست است. تنها با اصلاحات ساختاري و بازنگري در سياستهاي شهري ميتوان اميد داشت كه اين «چتر دودمه» از سر پايتخت برداشته شود.
دكتراي اقليمشناسي (مديريت بحران و مخاطرات اقليمي)