نگاهي كوتاه به مبحث خيارات در قانون مدني
اميرحسين صفدري
مبحث مهم خيارات در قانون مدني يكي از مهمترين مباحث حقوقي در بحث قراردادها است، كه در قانون مدني ما قانونگذار در ماده 396 به 10 مورد آن اشاره كرده است كه شامل: خيار مجلس، خيار حيوان، خيار تاخير ثمن، خيار شرط، خيار غبن، خيار عيب، خيار رويت و تخلف وصف، خيار تدليس، خيار تبعّض صفقه، خيار تخلف شرط است؛ و دو مورد ديگر خيارات كه در فقه اسلامي به آنها اشاره شده است؛ حال به صورت خيلي كوتاه و صرفا به جهت آشنايي با مبحث خيارات به تشريح خيارات قانون مدني كه از ماده 396 تا 444 در خصوص آنها نكاتي بيان شده است ميپردازيم.
1- خيار مجلس: هر يك از طرفين قرارداد بعد از عقد فيالمجلس و مادامي كه متفرق نشده و از هم جدا نشده باشند ميتوانند و اختيار فسخ معامله انجام شده را دارند. بهطور خيلي ساده و خلاصه منظور از خيار مجلس اين است كه هر يك از طرفين معامله تا زماني كه در مجلس عقد هستند و از هم جدا نشدهاند، ميتوانند معامله را به استناد ماده 397 قانون مدني كه خيار مجلس را بيان كرده است فسخ كنند. مثلا حاج اكبر ماشين خود را به حاج محمد ميفروشد تا زماني كه حاج اكبر و حاج محمد از بنگاه خارج نشده باشند هر يك از آنها ميتواند به استناد خيار مجلس معامله را بر هم بزند.
2- خيار حيوان: اگر مبيع حيوان باشد مشتري تا سه روز از حين عقد اختيار فسخ معامله را دارد. به بيان سادهتر و در قالب يك مثال در خصوص خيار حيوان بايد بگويم كه: اگر حاج علي كه از دامداران بزرگ است 76 راس گاو شيري از حاج جعفر بخرد در اينجا خريدار كه حاج علي است ميتواند تا سه روز از زمان عقد معامله را به استناد خيار حيوان فسخ كند. به زبان سادهتر بهتر است بگويم كه هر شخصي كه در يك معامله، در ازاي آنچه كه ميدهد حيواني بگيرد، تا سه روز از زمان عقد ميتواند به استناد ماده 398 قانون مدني كه خيار حيوان را بيان كرده است معامله مورد نظر را فسخ كند.
3- خيار شرط: از جمع مواد 399 و 400 و 401 قانون مدني ما ميتوانيم بفهميم كه در يك معامله ممكن است شرط شود كه هر يك از طرفين يا هر دو آنها يا شخصي غير از آنها در مدت معيني حقي داشته باشد تا معامله را فسخ كند در اين مورد ميگويم خيار شرط توافق شده است. نكته مهمي كه در خيار شرط بايد به آن توجه كرد اين است كه در خيار شرط حتما بايد مدت خيار معلوم باشد وگرنه هم شرط هم بيع باطل است. مثلا در قرارداد نوشته شود تا يك ماه پس از وقوع عقد خريدار پول را پرداخت كند.
4- خيار تاخير ثمن: همانطور كه از اسم اين خيار مشخص است اين خيار زماني به كار ميرود كه خريدار در پرداخت ثمن (پول) معامله تعلل كند مطابق ماده 402 قانون مدني: هر گاه مبيع، عين خارجي يا در حكم آن بوده و براي تأديه ثمن يا تسليم مبيع بين متبايعين، اجلي معين نشده باشد اگر سه روز از تاريخ بيع بگذرد و در اين مدت نه بايع مبيع را تسليم مشتري نمايد و نه مشتري تمام ثمن را به بايع بدهد، بايع، مختار در فسخ معامله ميشود.
به زبان سادهتر يعني چنانچه فروشنده و خريدار زماني را براي پرداخت ثمن معامله مشخص نكرده باشند، در صورتي كه سه روز از تاريخ معامله بگذرد و خريدار ثمن را نپردازد و فروشنده هم كالا را در اختيار وي نگذاشته باشد، فروشنده حق خواهد داشت معامله را به استناد خيار تاخير ثمن فسخ كند. نكته مهم در خصوص خيار تاخير ثمن اين است كه تنها در عقد بيع وجود دارد.
5- خيار رويت و تخلف از وصف: در خصوص اين خيار در قالب يك مثال ميتوانم بگويم كه اگر حاج اميرحسين كه تاجر بزرگ و نامداري است يك كالايي را نديده و فقط وصف آن را شنيده است يا قبلا در كارخانه حاج احمدرضا ديده است را از ايشان خريداري كند و بعد از معامله مشخص شود آن اوصافي كه در قرارداد براي آن كالا ذكر شده در كالا مورد نظر وجود ندارد يا وضعيت فعلي كالا مطابق با آنچه در سابق ديده است، نيست ميتواند به استناد ماده 413 قانون مدني معامله را فسخ كند. نكته مهم در خصوص اين خيار اين است كه خيار رويت و تخلف وصف بعد از رويت فوري است و بايد سريعا اعمال شود.
6- خيار غبن: غبن در لغت به معناي ضرر رساندن به ديگري است. بهطور مثال فرزاد به يك بنگاه ماشين مراجعه كرده و يك ماشين خريداري ميكند به مبلغ 700 ميليون تومان اما پس از معامله متوجه ميشود آن ماشين فقط 300 ميليون تومان ارزش داشته و 400 ميليون تومان آن ماشين را گرانتر خريده است در اينجا فرزاد ميتواند به استناد ماده 416 قانون مدني معامله را به علت غبن فاحش فسخ كند. نكته مهم در اين خيار اين است كه فرزاد بايد نسبت به قيمت اصلي ماشين ناآگاه بوده باشد؛ چرا كه اگر ميدانسته قيمت واقعي ماشين را ولي باز هم به قيمت بالاتري خريداري كرده است در اينجا فرزاد حق فسخ معامله را ندارد در ضمن خيار غبن فوري است و سريعا بايد اعمال شود.
7- خيار عيب: ممكن است براي هر شخصي پيش آمده باشد كه يك كالايي را خريداري كند و پس از آن متوجه شود كالاي خريداري شده معيوب است. مثلا آرمين يك مجسمه گرانقيمت خريداري ميكند پس از آنكه مجسمه به دست او ميرسد متوجه ميشود مجسمه شكسته است يا به اصطلاح معيوب است در چنين مواردي قانونگذار براي تضمين حقوق متضرر از معامله، اختيار فسخي را پيشبيني نموده كه به خيار عيب مشهور است.
در ماده 423 و 422 قانون مدني قانونگذار ما ميگويد: خيار عيب وقتي براي مشتري ثابت ميشود كه عيب، مخفي و موجود در حين عقد باشد؛ و اگر بعد از معامله ظاهر شود كه مبيع معيوب بوده مشتري مختار است در قبول مبيع معيوب با اخذ ارش يا فسخ معامله. در خيار عيب قانونگذار دو اختيار به دارنده خيار داده است: يك) متضرر از معامله ميتواند مال را به همان شكل بپذيرد و ارش (تفاوت قيمت مال سالم و معيوب) بگيرد يا معامله را فسخ نمايد. دو) خيار عيب وقتي براي مشتري ثابت ميشود كه عيب، مخفي بوده و در زمان انجام معامله موجود باشد. خيار عيب فوري است و سريعا بايد اعمال شود.
8- خيار تدليس: در ماده 439 قانون مدني قانونگذار ما ميگويد: اگر بايع تدليس نموده باشد مشتري حق فسخ بيع را خواهد داشت و همچنين است بايع نسبت به ثمن شخصي در صورت تدليس مشتري. به زبان سادهتر خيار تدليس يعني فريب خوردن در معامله در قالب يك مثال ميتوانم بگويم كه مثلا جلال ماشين مهدي را خريداري ميكند مهدي در هنگام معامله به جلال ميگويد ماشين هيچ مشكلي ندارد و هيچ كجاي آن رنگ ندارد اما بعد از معامله جلال متوجه ميشود چهار درب از ماشين رنگ شده و موتور ماشين هم خراب است در اينجا جلال به استناد ماده 439 قانون مدني حق فسخ معامله را دارد، خيار تدليس فوري است و پس از اينكه متوجه فريب شديد بايد سريعا خيار را اعمال كنيد.
9- خيار تبعض صفقه: اين خيار در لغت به معني جزء جزء شدن و صفقه نيز به معناي معامله و داد و ستد است. خيار تبعض صفقه وقتي حاصل ميشود كه عقد بيع نسبت به بعض مبيع به جهتي از جهات باطل باشد در اين صورت مشتري حق خواهد داشت بيع را فسخ نمايد يا به نسبت قسمتي كه بيع واقع شده است قبول كند و نسبت به قسمتي كه بيع باطل بوده است ثمن را استرداد كند.
خيار تبعض صفقه ويژه بطلان عقد نسبت به بعض مبيع نيست و در هر مورد كه عقد نسبت به بخشي از مورد معامله منحل شود قابل اجراست. اين انحلال ميتواند به صورت انفساخ، فسخ، بطلان يا اخذ به شفعه باشد. مطابق ماده 443 قانون مدني تبعض صفقه وقتي موجب خيار است كه مشتري در حين معامله عالم به آن نباشد ولي در هر حال ثمن تقسيط ميشود.
10- خيار تخلف شرط: هرگاه شرطي ضمن عقد به نفع يكي از متعاملين شده باشد، در صورت تخلف شرط، مشروطله (كسي كه شرط به نفع اوست) با حدود و شرايطي ميتواند معامله را فسخ كند. اين نوع حق فسخ در فقه اسلامي هم خيار اشتراط ناميده شده است. احكام خيار تخلف شرط بهطوري است كه در مواد ۲۳۴ الي ۲۴۵ قانون مدني ذكر شده است.
بهطور كلي شروط صحيحي ضمن معاملات درج ميشوند، يكي از سه نوع زير هستند: 1- شرط صفت. 2- شرط نتيجه. 3- شرط فعل.
1- شرط صفت: يعني شرطي كه در مورد كميت يا كيفيت مورد معامله ميشود. 2- شرط نتيجه: يعني نتيجه يك عقد يا يك ايقاع ضمن معامله شرط شود. 3- شرط فعل: يعني انجام يا ترك عملي بر يكي از طرفين يا هر دو شرط شود.
11- خيار تفليس: گاهي اموال يك شخص از بدهيهاي او كمتر ميشود در اين موارد براي اين شخص حكم افلاس يا ورشكستگي صادر ميشود. تفليس عبارت است از صدور حكم دادگاه به اينكه اموال شخص كمتر از ديون اوست. به زبان سادهتر خيار تفليس يعني منع شخص مديون از تصرف در اموال خود به حكم دادگاه براي حفظ حقوق طلبكاران است. شخصي كه دادگاه چنين حكمي درباره او صادر كرده مفلّس ناميده ميشود. قانونگذار خيار تفليس را در زمره خيارات مذكور در ماده ۳۹۶ قانون مدني نام نبرده، ولي ماده ۳۸۰ را به اين خيار اختصاص داده.
12- خيار تعذر تسليم: يكي از انواع خيار فسخ است كه بر پايه آن در صورت ناممكن شدن انجام تعهد براي يكي از طرفين عقد، طرف ديگر حق برهم زدن قرارداد را به دست ميآورد. مقصود از تعذر ناتواني و از بين رفتن و فقدان قدرت است و مقصود از خيار تعذر خياري است كه در اثر ناتواني طاري و از بين رفتن قدرت تسليم يا قدرت اجراي تعهد و شرط يك طرف، براي طرف ديگر عقد ايجاد ميشود.
مطابق قانون مدني خيارات فوري عبارتند از: خيار تدليس. خيار خيار رويت و تخلف وصف. خيار غبن. خيار عيب. هر يك از خيارات فوق، پس از علم به وجود آنها، بايد فورا اعمال شوند البته معيار فوريت قضاوت عرف است ولي بهتر است در اين موارد حتما با يك وكيل دادگستري مشورت كنيد.
خيارات مدتدار در قانون مدني: خيارات مدتدار، خياراتي هستند كه براي مدت معيني پس از عقد وجود دارند و پس از سپري شدن مدت، اختيار فسخ معامله براي فرد از بين ميرود مثل: خيار مجلس. خيار حيوان. خيار شرط از اين نوع خيارات هستند.
برخي از انواع خيار در تمام معاملات وجود دارند اما برخي ديگر از آنها تنها در عقد بيع وجود دارند و در ساير عقود نميتوان چنين خياراتي را تصور كرد به همين دليل به اينگونه خيارات، خيارات مختص عقد بيع گفته ميشود كه عبارتند از: خيار مجلس. خيار حيوان. خيار تاخير ثمن.
در پايان ذكر اين نكته مهم قابل توجه است كه در اين يادداشت صرفا قصد آشنايي شما را با خيارات قانون مدني داشته و اين مبحث مهم را نميتوان در يك يادداشت كوتاه به تمامي نكاتش پرداخت، پس شما صرفا در اين يادداشت كوتاه متوجه شديد كه اين خيارات در قانون بسيار داراي اهميت هستند و اگر نسبت به اين موارد آگاهي نداشته باشيد قطعا در قراردادهاي خود دچار مشكلات زيادي ميشويد. پس پيشنهاد ميكنم در تنظيم قراردادهاي خود حتما از يك وكيل دادگستري كمك بگيريد تا جلوي مشكلات احتمالي را گرفته باشيد. ضمنا آگاه باشيد با امضاي قرارداد و پذيرش اسقاط كافه خيارات در قراردادها ديگر هيچ راهي براي فسخ قرارداد نداريد و حق خود را در اين باره بهطور كلي از بين ميبريد.
پژوهشگر علم حقوق