• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3336 -
  • ۱۳۹۴ دوشنبه ۱۶ شهريور

تخريب 5/1 ميليون هكتار جنگل‌ در 50 سال گذشته

محمد درويش٭

 

طرح آيش يا تنفس جنگل يكي از مطالبات جدي بسياري از فعالان محيط زيست، متخصصان دانشگاهي و مردم دوستدار محيط‌زيست است. همچنين يكي از مطالبات جدي سازمان، حفاظت محيط زيست است. به دليل يك موضوع كاملا مشخص و اين دليل عبارت است از اينكه وضعيت توان تاب آوري اغلب رويشگاه‌هاي جنگلي ما روند قهقرايي پيدا كرده است. بسياري از اين رويشگاه‌ها در شمال و غرب كشور با مشكلي به نام تغيير كاربري مواجه شده‌اند، بسياري شان با گسست اكولوژيكي روبه‌رو شده‌اند و اكثر زيست‌منداني كه وجود داشتند شمارشان كاهش پيدا كرده است.

كاهش محسوس شمار حيات وحش در روستاها و مناطق جنگلي، نشان از اين داردكه مديريت حاكم بر اين رويشگاه‌ها، مديريت مطلوبي نيست. به همين دليل فعالان محيط زيست و متخصصان و دانشگاهيان درخواست كردند طرحي به نام تنفس و آيش جنگل‌ها مطرح شود. متاسفانه همكاران ما در سازمان جنگل‌ها اين نگاه را دارند كه اگر چنين اتفاقي بيفتد، به مفهوم اين است كه ما نگاه علمي و طرح‌هاي جنگلداري علمي را طرد كرديم و مي‌خواهيم به شيوه سنتي و با استفاده از منطق چكمه و سرنيزه، مناطق ارزشمند و رويشگاه‌هاي جنگلي‌مان را حفظ كنيم. البته نمي‌شود گفت اين انتقاد بي‌ربط است، اين انتقاد، انتقادي مبتني بر استدلال است و خردمندي، منتها با واقعيت‌هاي جامعه ما تطابق ندارد، چون سازمان متولي منابع طبيعي و جنگل‌هاي ما عملا نشان داده از ابزار‌هاي لازم براي اعمال مسووليت‌هاي خودش برخوردار نيست. عملا وضعيت حاكم بر عرصه‌هاي طبيعي ما در طول 105 سالي كه اين سازمان متولي بوده، روند قهقرايي با شيب نگران‌كننده را نشان مي‌دهد. به دلايل مختلف، قوانيني وجود دارد، افراد صاحب نفوذي وجود دارند كه مي‌توانند سازمان را دور بزنند وگرنه چه دليلي وجود دارد كه وسعت رويشگاه‌هاي ما كه در حدود نيم قرن پيش، بيش از 5/3 ميليون هكتار بود، الان به كمتر از 9/1 ميليون هكتار برسد و از اين وسعت هم 800 هزار هكتار، ‌جنگل‌هاي مخروبه باشد، جنگل‌هايي كه هيچ كدام از گونه‌هاي شاخص جنگلي ما، در آنها وجود ندارند. من وقتي به سمت جنگل‌هاي تالش و ماسال رفتم، جايي كه بيش از دو هزار ميليمتر بارش در سال دارد، به غير از گونه‌هاي «خرمندي»، «‌ليلكي» و «‌درخت گردو» چيزي نديدم. در صورتي كه گونه‌هاي شاخص ما، راش، افرا، نارون، بلندمازو توسكا هستند كه در بسياري از جنگل‌هاي ما وجود ندارند و اين نشان‌دهنده روند قهقرايي از بين رفتن گونه‌هاست. يك دليل مطرح شدن اين طرح، ‌اين است كه وقتي اجازه برداشت قانوني از جنگل مي‌دهيم، قاچاقچيان و برداشت‌كنندگان غيرقانوني چوب هم با اره و تيشه به جان درخت مي‌افتند و خود را تحت لواي مردمي كه قانوني اجازه برداشت دارند، معرفي و چوب‌ها را خارج مي‌كنند. اما اگر هرگونه بهره‌برداري را ممنوع اعلام كنيم، ‌اگر مردم هرگونه صداي تبر يا اره برقي را بشنوند يا كاميون حامل چوبي را ببينند، بلافاصله مي‌توانند با شماره 4 رقمي زنگ بزنند و اطلاع بدهند. در اين صورت، ‌ترتيبات امنيتي، حفاظتي بهتري براي عرصه‌هاي جنگلي به وجود مي‌آيد. البته با توجه به شرايط موجود، چاره‌اي نداريم، جز اين كار. رويشگاه‌هاي ما به حدي شكننده شده كه چيزي از جنگل‌ها باقي نمانده، ‌تا از آن محافظت كنيم. من اميدوارم طرح دچار شتابزدگي و احساسات‌گرايي نشود، حتما از ظرفيت‌هاي تشكل نهاد در اين خصوص استفاده شود. بزرگ‌ترين پاشنه آشيل در طرح‌هاي اجرا شده در طرح‌هاي قبل و بعد از انقلاب اين است كه ديدگاه‌هاي مردم را در نظر نگرفتيم. كشوري كه فقط هفت درصد از قلمروش جنگلي است، نبايد از قلمروهاي جنگلي‌اش به اين شكل بهره‌برداري كند، ما در نزديك‌ترين فاصله به روسيه، بزرگ‌ترين توليد‌كننده چوب دنيا هستيم و مي‌توانيم با واردات چوب، ‌جلوي ضرر بيشتر از اين به رويشگاه‌هاي كشور را بگيريم. بيش از دو دهه پيش، موسسه تحقيقات جنگل‌ها كه بازوي پژوهشي سازمان جنگل‌هاست، در مانيفستي كه منتشر كرد رسما اعلام كرد راهي نداريم جز اينكه به سمت واردات چوب برويم. چوب مورد نياز كشور به هيچ‌وجه نبايد از داخل تامين شود. در حال حاضر، فقط كافي است سازمان جنگل‌ها و منابع طبيعي، طرح‌هاي جنگلداري را متوقف كند. اين خود قدم بزرگي در جهت رسيدن به تنفس جنگل خواهد بود.

٭مديركل دفتر آموزش و مشاركت‌هاي مردمي سازمان محيط زيست

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون