نقش انكارناپذير دانشگاه در تحولات سياسي كشور
الهه كولايي٭
دانشجويان در كشور ما از زمان تاسيس دانشگاه همواره در فراز و نشيبهاي سياسي كشور پيشرو بودند و پس از انقلاب نيز در مناسبات سياسي كشور نقشي تعيينكننده و اثرگذار داشتهاند. جمعيت جوان كشور ما به ويژه در سالهاي اخير از ميان دانشجويان به خوبي توانستهاند اين روند را تحت تاثير قرار دهند. چه در شكلگيري جمهوري اسلامي و چه در دوام و ثبات آن و تعامل سازنده با گردانندگان آن اين گروه بسيار موثر ظاهر شدهاند. اين اثرگذاري و فعاليت در دولتهاي مختلف تاكنون ادامه داشته و در واقع يكي از پايههاي سياست در كشور بوده است. از آن گذشته جنبش دانشجويي در تحولات سالهاي اخير در شكل دادن به جريانهاي سياسي به ويژه در مقاطع حساس، بارها اثرگذاري خود را به نمايش گذاشته،بنابراين چه در دوران اصلاحات و چه پس از آن نقش دانشجويان و تاثير جنبش دانشجويي همواره قابل توجه بوده است. در تمامي اين دورانها ويژگي دانشجويي بودن جنبش و فعاليت در چارچوبهاي دانشگاهي از خصلتهاي تقريبا ثابت اين جنبش بوده اما شيوهها و روشهاي فعاليت در برهههاي مختلف به ناچار تغيير يافته است. با در نظر گرفتن تحولات گستردهيي كه همه جوامع از جمله جامعه ما در پرتو انقلاب تكنولوژي و تحولات ارتباطات تجربه ميكنند جنبش دانشجويي ايران نيز متحول شده است. جنبش دانشجويي هم دستخوش اين تحولات تكنولوژيك شده و در حال حاضر اين تحولات فرصتها و امكانات تازهيي را در اختيار فعالان اين جنبش قرار داده است. از اين رو جنبش دانشجويي فعلي تفاوتهايي با دوران قبل از انقلاب و حتي سالهاي ابتدايي پس از آن پيدا كرده و چهره آن متحول شده است. از طرف ديگر روند جهاني شدن و افزايش ارتباطات فرامرزي هم تاثيرگذاري اين جنبش و فعالان آن را شدت بخشيده است. بنابراين ميتوان گفت گسترش راههاي ارتباطي و تسهيل ارتباطات ميان دانشجويان و ديگر اقشار جامعه اين فرصت را در اختيار جنبش دانشجويي قرار داده تا اثرگذاري بيشتري در جامعه داشته باشد و مطالبات و تحليلهاي خود را به گونهيي موثرتر در اختيار جامعه قرار دهد. اما گذشته از وجه سياسي-اجتماعي تاثيرگذاري اين جنبش و فعالان آن، تعلق اين گروه به قشر نخبه و سرنوشت ساز كشور ضرورت توجه به آن را آشكار ميسازد. جنبش دانشجويي از قشري برساخته شده كه قرار است آينده كشور را به دست گيرد و از اين نظر ميتوان گفت جهتگيريهاي فعالان جنبش دانشجويي تاثيري بسزا در آنچه كشور در آينده با آن مواجه خواهد شد، دارد. به همين خاطر توجه به خواستههاي دانشجويان امري مهم و سرنوشتساز براي كشور است. اين موضوع در كشور ما كه در سالهاي اخير با امواج گوناگون جابهجايي و در واقع فرار مغزها روبهرو بوده است بيش از پيش اهميت مييابد. بخش وسيعي از اين قشر نخبه و آيندهساز از كشور خارج شده و موج ادامه تحصيل در خارج از ايران و در نهايت مهاجرت در سالهاي اخير شدتي نگرانكننده يافته است. اما با اين وجود جنبش دانشجويي كماكان به حيات خود ادامه ميدهد و در حال بازسازي و گسترش است. به ويژه آنكه دانشجويان با اتصال به گروههاي مختلف دانشجويي و انواع كانونها و انجمنهاي علمي و پژوهشي ميتوانند تجربيات موفق و ناموفق خود را به آساني منتقل كنند و از اين جهت دانشجويان حلقههاي ارتباطي متنوع و گستردهيي را در اختيار دارند. از طرف ديگر نقش سياسي اين گروه با تاثيرگذاري علمي و فني درهم آميختگي بيشتري پيدا كرده و اين مساله يكي از ويژگيهاي منحصربه فرد جنبش دانشجويي است. از اين رو توجه به خواست و مطالبات دانشجويان اهميت بيشتري يافته و در واقع تعيينكننده ميزان رشد و توسعه كشور است. فعالان اين جنبش همان سازندگان آينده كشور هستند و نقش سازنده آنان به ميزان زيادي وابسته به مهم شناخته شدن مطالبات آنهاست.
همانطور كه اشاره شد جنبش دانشجويي در تمامي مقاطع سرنوشتساز كشور از جمله شكلگيري انقلاب اسلامي نقشي غيرقابل انكار داشتـه است. در سالهاي پيـــش از انقلــاب، دانشـــگاه بستــــري مناسـب براي پايهريزي مبارزات بود و بسياري از افراد در محيط دانشگاه به مبارزه عليه رژيم پهلوي روي آوردند. در آن ايام دانشگاهها قلب تپنده مبارزه با شاه و رژيم پادشاهي بودند و بسياري از مبارزات در بسترهاي دانشجويي شكل ميگرفت. من هم در آن زمان حدود 22 سال سن داشتم و در كنار فعالان دانشجويي به عنوان يكي از اجزاي جنبش دانشجويي فعاليت ميكردم. فعاليت گسترده دانشجويان در آن زمان در جريان تظاهرات دانشجويي، اعتصابها و تعطيلي كلاسها بروز ميكرد. حتي پس از پيروزي انقلاب نيز فعالان اين جنبش براي ايفاي نقش در شوراهاي دانشجويي تلاش ميكردند و من هم در گروههاي دانشجويي نقشي فعال داشتم. در آن ايام با انجمن اسلامي دانشكده علوم اقتصادي و سياسي ملي يا همان شهيدبهشتي كنوني رابطهيي بسيار نزديك داشتم و همپا با ديگر فعالان اين انجمن فعاليت ميكردم. من در سال 56 و در ايام نزديك به پيروزي انقلاب به اين جنبش پيوستم. طبيعتا در روندي قرار گرفتم كه به پيروزي انقلاب اسلامي منجر شد و پاياني خوش به همراه داشت. در آن برهه تهديدها عليه فعالان دانشجويي كاهش پيدا كرده بود و در واقع فعاليت دانشجويي من زماني آغاز شد كه رژيم تصميم به كاهش فشار عليه مبارزان گرفته بود و تعدادي از فعالان سياسي در حال آزاد شدن بودند. بهطور طبيعي اين جريان اجتماعي و سياسي رژيم با هدف بهبود چهرهاش در جامعه محافظتي براي دانشجويان فعال در پي داشت. با اين حال به خاطر دارم در يكي از سالروزهاي 13 آبان در دانشگاه، تظاهرات و مبارزات دانشجويان كه همچنان ادامه داشت به درگيري كشيده شد و عده زيادي از دانشجويان جان باختند.
٭ استاد علوم سياسي
دانشگاه تهران