فدريكا موگريني به عنوان نماينده اتحاديه اروپا و گروه 1+5 در مذاكرات هستهيي حضور پيدا ميكند. اين خبري بود كه ديروز در رسانههاي غربي منتشر شد و سپس اعلام شد كاترين اشتون نيز به همراه مسوول جديد سياست خارجي اتحاديه اروپا در مذاكرات حضور دارد. اما كمرنگ شدن حضور اشتون كه در طول سالهاي اخير در مذاكرات هستهيي حضور داشته است، چه تاثيري در مذاكرات ميتواند داشته باشد؟ فدريكا موگريني چگونه عمل ميكند. دكتر سيدعلي خرم، سفير اسبق ايران در مقر اروپايي اتحاديه اروپا معتقد است كه تغيير افراد نميتواند به تغيير در سياستهاي اتحاديه اروپا منجر شود. مشروح گفتوگوي «اعتماد» با اين استاد دانشگاه در پي ميآيد:
آقاي دكتر! قرار است كه فدريكا موگريني مسوول جديد سياست خارجي اتحاديه اروپا به جاي خانم كاترين اشتون در مذاكرات هستهيي آتي ايران و 1+5 حضور داشته باشد و خانم اشتون نيز به عنوان مشاور در كنار ايشان باشند. همچنين قرار است يكي از اعضاي تيم مذاكرهكننده امريكايي در دور جديد مذاكرات حضور نداشته باشد. فكر ميكنيد عدم حضور اين افراد و يا كمرنگ شدن حضور آنها چقدر ميتواند در مذاكرات موثر باشد؟
از حدود چهار، پنج ماه پيش اعلام شده بود كه هر دو اين افراد عوض ميشوند و لذا اين خبر، خبر جديدي نيست و آمادگي براي تغيير وجود داشت اما بايد در اين باره بايد بگويم كه سياستهاي كلي به افراد ربطي ندارد و هر كشور يا نهادي كه سياستي را اتخاذ كند، همان را هم دنبال و به كارگزارانش ابلاغ ميكند.
به هرحال اين دو نفر و به خصوص خانم اشتون از همه امور پرونده هستهيي مطلع بودند و در طول اين سالها از فراز و نشيبها و جزييات پرونده هستهيي آگاه بودند. در جزييات مشكلي نخواهد بود؟
همان طور كه گفتم در سياستهاي كلي تفاوتي با گذشته ايجاد نخواهد شد ولي افراد به شكل خاص نقشهاي متفاوتي ميتوانند ايفا كنند به عبارتي، ميتوانند ابتكاراتي داشته باشند، در جلب اعتماد طرف مقابل موثر عمل كنند يا تسهيلگر در تسريع روند مذكرات باشند كه اين مسائل، خارج از روند و سياستهاي كلي است. قبل از خانم اشتون، آقاي خاوير سولانا، نقش مثبتي در خصوص پرونده هستهيي ايفا كرد و خانم اشتون نيز ادامهرو كار وي بود و نقش مثبتي ايفا كرد. خانم موگريني نيز به نظر ميرسد نقش مثبتي ايفا كند و سعي ميكند نقشي را داشته باشد كه مورد وفاق و اجماع همه كشورهاي عضو اتحاديه اروپا و اعضاي 1+5 باشد. در مورد فرد جايگزين براي فرد تعويضشده هيات مذاكراتي امريكا نيز همين مساله صدق ميكند. البته ممكن است در آنجا افراد بيشتر بتوانند نقشآفرين باشند و مذاكرات را به نتيجه برسانند. به هر حال با توجه به شرايط فعلي آنها افراد را براي تيم مذاكراتي منصوب ميكنند كه ديدي مثبت داشته باشند.
به نقش مثبت خانم اشتون و آگاهي كاملشان در پرونده هستهيي اشاره كرديد. حال فكر ميكنيد خانم فدريكا موگريني با توجه به اينكه تازه نيز به سمت مسوول سياست خارجي اتحاديه اروپا منصوب شدهاند و كمتر به پيچ و خم مذاكرات آگاهي دارند، اين بيتجربگي و كمآگاهي در مذاكرات اخلالي ايجاد كند؟
اين مساله ممكن است اتفاق بيفتد اما اين افراد معمولا از افرادي مشاوره ميگيرند كه قبلا نيز به خانم اشتون مشاوره ميدادند. از طرفي، خانم موگريني حتما از سوابق پرونده و جزييات پرونده چه در زمانهاي قبلي و چه در دورهاي اخير مذاكرات، آگاهي و اطلاع كامل پيدا ميكنند و اين طور نيست كه يك دفعه وارد مذاكرات شوند.
آقاي خرم! پيشبينيتان از عملكرد خانم موگريني چيست؟ به نظر ميرسد كه ايشان به ايران تمايلاتي دارند، اين مساله ميتواند در مذاكرات موثر باشد؟
ايشان زماني وزير امور خارجه ايتاليا بوده است و به عنوان وزير امور خارجه از نزديك اين مساله را پيگيري ميكرده و در جريان آن بوده است. كشورش نيز نظر مثبتي به اين پرونده و مذاكرات دارد و ممكن است كه خودشان نيز نظر مثبتي داشته باشند. همه اينها كمك ميكند كه وي در كارش در خصوص مذاكرات هستهيي موفق باشد ولي بايد دانست كه هر كس ديگري هم بر سركار ميآمد، فرقي در سياستهاي اتحاديه اروپا نميكرد و او ميبايست سياستهاي اتحاديه اروپا را دنبال ميكرد؛ به طور مثال، اگر وي نظر مثبتي داشت ولي اتحاديه اروپا نظر مثبتي نداشت اين فرد مجبور بود نگاه اتحاديه اروپا را جلو ببرد يا بر عكس اگر فردي با نظر منفي بر سركار ميآمد ولي اتحاديه اروپا نظر مثبت داشت، اين فرد ميبايست با رويكردي مثبت در مذاكرات وارد ميشد.
پس ميتوان گفت كه تغيير افراد در تغيير سياست اتحاديه اروپا موثر نيست.
بله. تغيير افراد در تغيير سياستهاي اتحاديه اروپا تاثيرگذار نيست و در خصوص مذاكرات هستهيي نيز تغيير نخواهد كرد. اين تغيير فقط ميتواند در اين مساله موثر باشد كه آن فرد ابتكاراتي داشته باشد و بتواند در جلب اعتماد ايران عمل كند.
خانم اشتون توانسته بود كه ابتكاراتي داشته باشد.
بله. ايشان اين ويژگي را داشت و با اينكه انگليسي بود ولي سياستهاي خودش از سياستهاي كشورش بسيار بهتر بود. اين مساله تاييدكننده نظرم بود كه قبلا آن را بيان كردم زيرا با اينكه خانم اشتون انگليسي بود ولي از آنجايي كه اتحاديه اروپا از وي ميخواست رويكرد مثبتي و سازندهيي داشته باشد، وي نيز رويكرد مثبت در مذاكرات داشت و خواست اتحاديه اروپا را عملي ميكرد.