«تلفيق راهگشا»
محمد داوري٭
پس از دوم خرداد 76 و فراهم شدن فضاي سياسي و اجتماعي مناسب، معلمان نيز از انزوا خارج شدند و با تاسيس تشكلهاي صنفي و سياسي فعاليتهايي را انجام دادند كه به دليل انباشته شدن مطالبات و يك دوره طولاني نااميدي و انزوا، به يكباره خواست آنها فوران كرد وشكلهاي نوپا را در همان آغاز كار با بحران مواجه ساخت.
اواخر دهه هفتاد و اوايل دهه هشتاد اين تشكلها در ميان موج و توفان به حيات خود ادامه دادند چرا كه سماجت و پشتكار معدودي از فعالان اثرگذار اين نهادهاي نورس مانع از فروپاشي و حذف آنها شد و از سويي فضاي عمومي مشوق اين نهادها بود واز سوي ديگر دولت هم حمايتگر خوبي بود لذا اين بذر كاشته شد و به رشد خود ادامه داد.
هجوم توده مطالبهگر كه بيش از هر چيزي مشكلات اقتصادي و معيشتي كمر او را خم كرده بود بزرگترين و سختترين مشكلي بود كه فعالان تشكلهاي معلمي بايد براي آن چارهاي ميانديشيدند، فعالاني كه با نيت سازمان دادن معلمان وخروج از انزوا و تودهگرايي، اين نهادها را تاسيس كرده بودند هم از داخل تشكل و هم از خارج آن با اين هجوم گسترده و عميق مواجه شدند.
برخي كه فضاي تودهگرايي را براي جلب محبوبيت و شهرت مناسب ديدند متاسفانه باژستي مدني و ظاهري تشكلگرا در واقع با ادبياتي عوامانه بر شدت موج و توفان افزودند و كشتي تشكل خود را هم به اين درياي پرتلاطم انداختند، دريايي كه دراختيار كشتيبانان نبود بلكه كشتي و سرنشينان آن بيهدف و سرگردان دراين دريا بالا و پايين ميرفتند و اين تحرك بيحاصل و بيمقصد براي عدهاي رضايتبخش بود چون از سكون خارج شده بودند و تحركي ايجاد شده بود و خوشحال بودند و هيجانات پاسخ داده شده آنها را ارضا ميكرد اما غافل از بيثمري و بيطرفي اين حركات بودند.
در اين ميان برخي، از معلمان فاصله گرفتند و كشتي تشكل خود را به ساحل دوري بردند و سكوت پيشه كردند. اين تشكلها به كنشگري سياسي بيشتر پرداختند و كاركرد خود را در قدرت و حاكميت تعريف كردند. از سويي برخي از فعالان و تشكلها راه ميانه را پيش گرفتند؛ درواقع اين راه نتيجه عملي حاصل از يك نگرشي بود، نگرشي كه در ميان رويكرد يا صنف يا سياست، رويكرد هم صنف هم سياست را برگزيد.
رفته رفته براي تشكلها ثابت شد كه اين رويكرد و اين تلفيق راهگشا است چرا كه نه باب ارتباط با توده معلم را ميبندد و نه تعامل با حاكمان را بينتيجه ميداند و نه از هدف نهادسازي و كنشگري مدني نااميد ميشود.
لذا در سالهاي اخير همه آنهايي كه وادي افراط و تفريط يا يگانه صنف يا سياست را برگزيده بودند بر سر ميز تلفيق و تعامل نشستند و توان خود را به اشتراك گذاشتند تا قدرت خود را يگانه سازند و الگويي از كنشگري صنفي و سياسي و نقشآفريقي مدني موثر و كارآمد را ارايه دهند كه نمونه آن در آستانه انتخابات و در قالب ستادهاي فرهنگيان نمود و بروز موثري داشته است.
٭ فعال صنفي و مدني - كارشناس ارشد مديريت آموزشي