روانگردان سياسي

خانم باجي گفت جل الخالق. به حق چيزهاي نديده و نشنيده. روانگردان صوتي ديگر چه صيغه‌اي است؟ ببين اين جا نوشته پليس نسبت به ورود روانگردان‌هاي صوتي به كشور واكنش نشان داده.
عمو حسام گفت: يعني ديگر نمي‌زنند به بدن. دوره هورت كشيدن و تو رگ زدن و نفس را بالا كشيدن و زير زبان گذاشتن گذشت؟ از اين به بعد هدفون مي‌گذاريم روي گوش‌مان و جلوي مامورها قدم رو مي‌رويم و روانگردان از طريق گوش مي‌خزد تو وجودمان.
خانم باجي گفت: عجبا. پدرسوخته بدهم فلكت كنند؟ يعني تمام اين روزها كه جلوي من نشسته بودي و مي‌پرسيدم چي گوش مي‌دهي و جواب مي‌دادي سي‌دي آموزش زبان انگليسي است در اصل داشتي از اين مزخرفات گوش مي‌دادي‌؟ يالا به زبان سليس انگليسي بگو سلام ببينم. اگر بگويي هپي نيو و اين چيزها كلاه‌مان مي‌رود تو هم.
عمو حسام به تته پته افتاد و گفت: نه خانم باجي جان. من و اين كارها؟ من نهايتش يك افتخاري گوش مي‌دادم كه آن هم با حمايتش از دولت قبل عطايش را به لقايش بخشيده بودم. منتها اين موسيو شيطان در واقع هميشه نشسته بود گوشه تاريكخانه و از اين روانگردان‌هاي صوتي گوش مي‌داد. متوجه نشديد هميشه شنگول است؟
خانم باجي پرسيد: هوي موسيو. خودت را به موش مردگي نزن. زود اعتراف كن ببينم همه اين مدت چي گوش مي‌دادي؟
- من كه هميشه وعده وعيد مسوولان را گوش مي‌دادم! به من چه كه وعده‌هاي‌شان مي‌رود روي روان آدمي. من مقصرم؟
موسيو اين را گفت و همگي در افق محو شدند.