درباره كتاب
«نشانه در آستانه» اميرعلي نجوميان
وقتي نشانهها ساخته ميشوند
ساره بهروزي
كتاب «نشانه درآستانه» به تازگي توسط اميرعلي نجوميان، دانشيار دانشگاه شهيد بهشتي نگارش و راهي بازار نشر شده است. بخشي از اين كتاب كه شامل جستارهايي در نشانهشناسي است، حاصل يك دهه فعاليت مولف در «حلقه نشانهشناسي تهران» و بخش ديگر نيز مقالات و سخنرانيهايي است كه در اين سالها توسط نجوميان ارايه
شده است.
نشانهشناسي يا semiology در انگليسي از واژه يوناني «سمئيون» به معني نشانه يا مطالعه نشانهها و نمادها گرفته شده است و علمي است كه به بررسي انواع نشانهها و قواعد حاكم بر نشانهها و همچنين توليد، مبادله و تعبير آنها ميپردازد. اين رشته با سخنرانيهاي زبانشناس سوييسي فردينان سوسور در دانشگاه ژنو آغاز شده است و پس از مرگ او شاگردانش كوشش كردهاند كه انديشههاي او را در كتابي به نام زبانشناسي عمومي در سال 1916 به چاپ برسانند.
سوسور رابطه ميان واژه و شيء كه افلاطون در رساله كراتيلوس بدان اشاره كرده را يك رابطه دلخواه ميدانست. او همچنين پيوند ميان واژه و مفهوم را زاده يك همگرايي اجتماعي دانسته است. «وقتي نشانهها شكل ميگيرند وارد رمزگان جمعي و توافق گروهي ميشوند و ديگر به راحتي تغيير نميكنند. در معاني كلمات ويژگي تفاوت نقش بسيار مهمي دارد و بر اساس تفاوت است كه ما با دلالتهاي متفاوت روبهروييم. ويژگي مهم ديگر نشانهها در نظر سوسور، تقابل است... شادي چيزي است كه غم نيست، روز همان است كه شب نيست. ص21»
سوسور در توضيح نشانهشناسي ميگويد: ميتوان علمي را تصور كرد كه به مطالعه زندگي نشانهها در يك جامعه بپردازد. اين علم بخشي از روانشناسي اجتماعي و در نتيجه روانشناسي عمومي خواهد بود. نشانهشناسي معلوم ميكند كه نشانهها از چه تشكيل شدهاند و چه قوانيني بر آنها حكمفرماست. پرس هم كه پدر فلسفه عملي و منطقدان برجستهاي است نشانهشناسي را شاخهاي از منطق ميداند كه در آن دانش نشانهها بررسي ميشود. از ديد او نشانهشناسي روندي است كه در آن ارتباطي به وسيله نشانهها برقرار ميشود.
در اين كتاب علاوه بر اينكه نشانهشناسي درون رويكرد پساساختگرايي مورد تفسير قرار ميگيرد، كاركرد نشانهشناسي در هنر و ادبيات و معماري نيز مورد بحث قرار گرفته و بررسي ميشود و شامل تابلوي نقاش معروف سوررئاليست بلژيكي؛ «رنه مگريت» و همچنين آثار عكاسان ايراني كه شامل نشانهشناسي تا واسازي عكس، روايتشناسي درون عكس، جهت در عكس، آرايهها و رابطه عكس با واقعيت و ديگر نشانههايي از اين قبيل است. با مطالعه اين بخشها كه هر يك به صورت جستارهايي جداگانه است براي خواننده اهميت نشانهشناسي آشكار ميشود. «نشانهشناسي در كشاكش تنشهاي نظري ساختگرايي و پساساختگرايي همچنان به عنوان يك روش خوانش متن به حيات خود ادامه داده و توانسته است درون رويكردهاي متفاوت نقد از قبيل جامعهشناختي، روانشناختي، نقد فرهنگي و... روشهاي قابل اجرايي پيش پاي منتقد قرار دهد... نشانهشناسي برخلاف تصور بسياري رويكرد نقادانه نيست بلكه تنها يك روش خوانش متن به كار گرفته ميشود. ص45»
در معماري بخش مربوط به خانههاي تاريخي كاشان علاوه بر ويژگيهاي طراحي و فضاي خانهها، اهميت فرهنگ و طبيعت آشكار ميشود.
«البته حوض آب در خانههاي كاشان خود محصول يك فرآيند فرهنگي است ولي اين آب (يك عنصر طبيعت) است كه سرانجام فرهنگ (معماري) را منعكس ميكند و به ما نمايش ميدهد... از هر زاويهاي به حوضها بنگريد وجه زيبايي از بناهاي تاريخي به شما نشان خواهند داد. انعكاس معماري درون آب گونهاي آميختگي بين فرهنگ و طبيعت ميبينيم. ص141»
نشانهها در داستان ايراني هم نمايان ميشوند و داستانهايي از مصطفي مستور در اين كتاب مورد تحليل نظام نشانهاي قرار ميگيرند. در واقع ميتوان خوانش پيشرفتهاي را از داستان ايراني در اين نشانهها پيدا كرد.
بدون ترديد فيلم و نمايش تحت تاثير فرهنگ هر جامعه است. روايتهاي جذاب كنوني يا بازگويي حال تاريخي كه به گذشته مربوط است، ولي گاهي هم آغاز و پايان خردهفرهنگهايي است كه طيف زيادي از مردم آن را نميدانند. مولف در چهار جستار پاياني يك نمايش و سه فيلم از استادان برجسته سينماي ايران را در تفسير نشانهاي به نگارش آورده است. در آثار اين سينماگران مانند كيارستمي و نادري اگرچه فيلمها ساده و سيال است، اما لايههاي پيچيده از واقعيت و حقيقت، تنهايي انسان، تقابل بين مرگ و نابودي يا زندگي و هستي ديگر نشانههايي هستند كه درعين سادگي آثار پيچيدگي آن را نيز نشان ميدهد و در بخشهايي كوتاه شده در هر كدام مولف به تحليل نشانههاي آن ميپردازد.
«مساله اين است در كجا هنر تمام ميشود و زندگي آغاز ميشود؟ آيا اين فيلم درباره هنر است يا زندگي؟»
«آيا طعم گيلاس درباره مرگ است؟... نشانههاي فيلم بر جدايي و تنهايي انسان هم دلالت ميكند و در سكانسهاي گفتوگوي داخل اتومبيل هيچگاه دو طرف گفتوگو در يك كادر قرار ندارند. اين خود نوعي تقابل و فاصله ميان دو طرف ايجاد ميكند. ص249»
«امير نادري با دو فيلم اميرو و دونده مهر «انسانگرايي جهاني» را بر پيشاني سينماي ايران نهاد و در فيلم دونده و آب، باد، خاك، داستان متفاوت را در قالب روايتي مشترك بازنمايي ميكند و در دونده به دنبال رهايي و گريز به دنياهاي ناشناخته است. ص264»
كتاب «نشانه در آستانه» در 269 صفحه، كه شامل 15 جستار در نشانهشناسي است توسط انتشارات فرهنگ نشر نو و همكاري نشر آسيم به چاپ رسيده است.