تبعات لغو تابعيت شيخ عيسي

موضوع لغو تابعيت شيخ عيسي توسط حكومت بحرين، اقدامي كاملا غيرقانوني است و در هيچ جايي سابقه ندارد و اين را مي‌توان از جمله كارهايي دانست كه بحرين آن را آغاز كرده و تابعيت كساني را كه اجداد و پدران‌شان در بحرين به دنيا آمدند به صرف اينكه مخالفتي با رژيم حاكم در بحرين ابراز كردند، لغو كرده و دستور مي دهد كه بايد بحرين را ترك كنند. بحرين مدتي است كه اين كار را آغاز كرده و در هفته گذشته تابعيت سه نفر از افسران گارد ملي كه ظاهرا شيعه بودند و نسبت به وفاداري آنها به دولت شك و ترديد وجود داشت لغو كرد و تا الان طبق برخي آمارها تابعيت تعداد كثيري از شخصيت‌ها و نمايندگان پارلمان را كه اكثرا شيعه بودند، لغو كرده و از آنها خواسته‌اند تا از كشور خارج شوند. اين موضوع كاملا خلاف تمامي قوانين و عرف حقوق بين‌الملل و حقوق بشر است و هيچ كشوري نمي‌تواند تابعيت يك شهروند خود را لغو كند. همين امر مورد اعتراض بسياري از محافل بين‌المللي قرار گرفته است. كسي كه پدر مادر و اجدادش در يك كشور به دنيا مي‌آيند و خود او نيز در اين كشور زندگي كرده و خانه دارد از او بخواهند كه كشور را ترك كند، كجا مي‌خواهد برود؟ بالاخره هر انساني از نظر منشور ملل متحد حق دارد كه تابعيت داشته باشد و اين حق  هر انساني است و آن را هيچ كس نمي‌تواند از انساني ديگر سلب كند.  اما به نظر مي‌رسد كه طي دوماه اخير رژيم بحرين فشار خود روي مخالفين را به‌شدت افزايش داده كه نمونه آن را مي‌توان محكوميت 9ساله شيخ علي سلمان دانست كه هيچ دليل قانوني براي آن وجود نداشت. زيرا او نماينده پارلمان و رييس يك فراكسيون مهم بود و دبيركلي يك گروه سياسي مهم را در بحرين رهبري مي‌كند كه هيچ اقدامي عليه امنيت كشور انجام نداد ودست به هيچ اقدام خشونت باري نزده و صرفا ابراز عقيده كرده بود و خواستار اصلاحات سياسي در بحرين به روش مسالمت آميز بود. چنين شخصيتي را به 9 سال زندان محكوم كردند. به نظر مي‌رسد كه اين اقدامات رژيم بحرين بيشتر زير فشار آل سعود است. همانطور كه مي‌دانيم عربستان عملا بحرين را اشغال كرده و رژيم بحرين كاملا تابع عربستان است و سياست‌هاي تخريبي و جنون آميز عربستان در منطقه نيز رويكرد آن را به خوبي نشان مي‌دهد. اكنون نيز عربستان بحرين را به دنبال خود مي‌كشاند و به سمت پرتگاه مي‌برد. اين اقدامات نيز ناشي از ترس اين رژيم‌ها است و هر اندازه كه در منطقه مساله قيام، بيداري و مقاومت ملت‌ها افزايش پيدا مي‌كند، ترس رژيم‌هاي ديكتاتوري نيز بيشتر مي‌شود و براي نجات خود همه كار مي‌كنند و به جاي اينكه به سوي ملت‌هاي خود بيايند راه مبارزه با ملت‌ها و آرمان‌هاي آنها را در پيش مي‌گيرند و به طور قطع اين روش به نتايج وخيمي خواهد انجاميد زيرا در بحرين اكنون بيش از پنج سال است كه مبارزه مردم يك مبارزه مسالمت‌آميز است و تظاهرات‌هاي آنها در راستاي اصلاحات و برگزاري انتخابات آزاد در اين كشور پيگيري مي‌شود و اين حق مردم است.  اما در نتيجه اقداماتي كه از سوي رژيم شدت گرفته ممكن است ملت هم اقدامات خود را تشديد كند و چه بسا به دنبال ادامه اين اقدامات مبارزه مسالمت‌آميز مردم ادامه پيدا نكند و جريان‌هايي دست به خشونت ببرند كه در چنين حالتي وضعيت متفاوت خواهد شد. شايد كساني كه رژيم بحرين را به انجام چنين اموري تشويق مي‌كنند هدفشان اين است كه كشور به نقطه‌اي برسد كه آشتي با مردم غير ممكن شود و در چنين شرايطي هيچ كس نمي‌تواند پيش‌بيني كند در آينده چه وضعيتي پيش خواهد آمد و در اثر برخوردها به طور قطع وفاق ملي از بين خواهد رفت و كشور در يك ناامني فرو مي‌رود.
آيت‌الله عيسي قاسم يك شخصيت بزرگ مذهبي است و فرد معمولي نيست كه به راحتي بتوانند تابعيت او را لغو كنند. البته پيش‌بيني من اين است كه مساله به سادگي تمام نخواهد شد زيرا پس از اعلام اين خبر مردم جلوي منزل شيخ عيسي قاسم تجمع كردند و عليه اين تصميم شعار دادند. اين در حالي است كه حكام بحرين از آيت‌الله عيسي قاسم درخواست كرده‌اند كه همين امروز به همراه خانواده كشور را ترك كند. به نظر مي‌رسد اين اقدام كه عليه شخصيتي مانند آيت‌الله عيسي قاسم صورت گرفته با اقدامات مشابهي كه عليه شخصيت‌هاي ديگري صورت داده‌اند تفاوت دارد. زيرا ايشان يك رهبر بزرگ مذهبي است و ممكن است اجراي اين تصميم و اصرار روي آن موجب تحولات و ناآرامي‌هاي جديدي در بحرين شود و به نظر مي‌رسد كه دولت دست به يك اقدام احمقانه زده است و دولت مسوول نتايج چنين اقدامي خواهد بود و تشديد چنين اقداماتي به احتمال زياد بحران كشور بحرين را در هفته‌ها و ماه‌هاي آينده وارد فاز جديدي مي‌كند كه به طور قطع به سود رژيم بحرين نخواهد بود.