حادثه دالاس؛ نقطه عطفي در منازعات نژادي
اميرعلي ابوالفتح
تحليلگر مسائل امريكا
حادثه اخير شهر دالاس امريكا كه طي آن تعدادي از افسران پليس امريكا توسط دو تكتيرانداز كشته و زخمي شدند، نقطه عطفي در مساله منازعات موجود در خصوص تبعيض نژادي طي دهههاي اخير در امريكا محسوب ميشود.
به ديگر سخن، جامعه امريكا سالها است كه با مساله تبعيض نژادي دست و پنجه نرم ميكند و بسياري از قشرهاي اجتماعي اين كشور و از جمله سياهپوستان، رنگينپوستان، لاتينتبارها و... نسبت به رويكرد بسياري از نهادهاي امريكايي مانند سيستم قضايي و سيستم جنايي و پليس اين كشور اعتراض دارند اما از دهه 1960 ميلادي تا به امروز، اين منازعات بيش از هر چيز رنگ و بوي مدني داشت؛ به عبارت ديگر، پس از موفقيتهاي سياهپوستان در تغيير و اصلاح برخي از قوانين در دهه 1960، اگر مسائل مرتبط با منازعات تبعيض نژادي در جامعه امريكا مطرح ميشد آنها به همراه ديگر گروههاي محروم اجتماعي تلاش ميكردند تا خشم و اعتراض خويش را نسبت به مسائل از طريق برگزاري تجمعات غيرخشونتآميز و جنبشهاي مدني نشان دهند اما طي سالهاي اخير اين اعتراضات اندك اندك به سمت افزايش خشونت و برخوردهاي فيزيكي حركت كرده است و در اين راستا، ميتوان اعتراضات مربوط به كشته شدن يك نوجوان غيرمسلح سياهپوست توسط پليس امريكا در فرگوسن امريكا در دو سال پيش را نقطه آغاز اين مساله دانست كه با آتش كشيده شدن لاستيكها و شكاندن شيشهها همراه بود اما جنس اتفاقات رخ داده در شهر دالاس امريكا نشان ميدهد، اقشار معترض به مسائل تبعيض نژادي راه ديگري را براي نشان دادن اعتراض خود و اصلاح امور در پيش گرفتهاند.
تبعيض نژادي و منازعات مرتبط با آن، مساله جديدي در امريكا نيست و خشونت پليس اين كشور يا ديگر نهادهاي امريكايي، عليه سياهپوستان، رنگينپوستان و گروههاي محروم اجتماعي مكررا در سالهاي گذشته و در اقصي نقاط امريكا رخ داده است. با اين حال، عدم توجه رسانههاي اصلي امريكا به اين نوع حوادث موجب شده بود تا اين رخدادها و آن اعتراضات چندان محلي براي ظهور و بروز در جامعه امريكا نداشته باشند و انتشار اخبار مرتبط با آن به سختي در رسانهها منتشر شود.
به عبارت ديگر، بايكوت خبري اين نوع حوادث موجب شده بود تا خشونت عليه سياهپوستان و ديگر گروههاي محروم امريكا تبديل به يك بحران نشود اما با گسترش اينترنت و رشد شبكههاي اجتماعي، سرعت انتشار اخبار اين نوع رخدادها نيز افزايش يافته است به گونهاي كه اكنون اين رخدادها نه فقط امريكا را تحت تاثير قرار ميدهد بلكه جوامع ديگر را هم به واكنش وا ميدارد. با اين حال، حادثه اخير در شهر دالاس نشان داد صبر سياهپوستان و بسياري از گروهها و اقشار محروم اجتماعي در تحمل تبعيضهاي نژادي به سر آمده است و آنها در پاسخ به اين مسائل، درصدد انتقامگيري هستند.
اكنون در ماجراي اخير شهر دالاس مشخص شده است كه يكي از ضاربان به صورت تعمدي قصد داشته است تا فقط پليسهاي سفيد پوست را مورد هدفگيري قرار دهد. اين مساله نشان ميدهد كه سياهپوستان امريكايي درصدد هستند تا از طريق استفاده از پتانسيلهايي مانند امكان حمل سلاح گرم مقاومت و اعتراضات مسلحانه را سامان دهند و انتظار ميرود تا زماني كه سيستمهاي قضايي و پليسي امريكا درصدد اصلاحات جدي در نحوه برخورد با گروههاي محروم برنيايند، حوادث خونين اينچيني تكرار شود.
بايد دانست جمعيت سياهپوستان و رنگينپوستان امريكايي بهشدت رو به افزايش است و رشد آگاهيهاي اين افراد نسبت به حقوق شهروندي خود و همچنين نابرابريهاي اجتماعي موجب شده است تا انتظار داشته باشيم خشونتها هم از طريق اين گروههاي محروم اجتماعي و هم از طريق سفيدپوستاني كه فكر ميكنند سياهپوستان و ديگر گروههاي محروم عامل كاهش كيفيت اجتماعي آنها شده است، افزايش يابد؛ كماآنكه چندي پيش يك جوان سفيدپوست تعدادي از سياهپوستاني كه در كليساي شهر چارلتون ايالت كاروليناي جنوبي مشغول عبادت بودند را مورد هدف قرار داد و يك كشتار خونين را ايجاد كرد. اين مسائل موجب شده است تا زنگهاي خطر براي جامعه رو به رشد امريكا به صدا دربيايند.
به معناي ديگر، اين اتفاقات را ميتوان آخرين هشدارها براي امريكا دانست. البته دولت امريكا تلاشهاي بسياري براي كاهش سطح خشونتها و از بين بردن تبعيضها انجام داده است. به طور مثال، در سالهاي اخير سيستم پليسي امريكا تلاش كرده است تا نسبت به سياهپوستان منطقيتر رفتار كند و دقت بيشتري در برخورد و بازجويي مظنونان داشته باشد اما به مسلح بودن قشر وسيعي از جامعه امريكا سبب شده است تا مسير حمله به گروههاي مختلف باز باشد.
آخرين آمارها نيز نشان ميدهد يك جوان سياهپوست 30 برابر نسبت به يك جوان سفيدپوست در معرض بازخواست و برخورد از سوي پليس امريكا است و در اين فضا، امكان ضرب و شتم و كشته شدن وجود دارد. از سويي، جامعه امريكا به صورت روزانه در حال بازتوليد خشونت است و امكان حمل سلاح سبب شده است تا راهي براي پايان دادن به اين خشونت روزافزون وجود نداشته باشد. بايد دانست كه گسترش خشونتهاي روزافزون در امريكا و عدم حل و فصل بحران تبعيضهاي نژادي در امريكا سبب شده است تا بسياري معتقد باشند كه امكان حركت امريكا به سمت چند پارگي وجود داشته باشد و مصائب دهههاي 50 و 60 قرن بيستم در جامعه امروز امريكا تكرار شود.