استاد سبزواري را سانسور نكنيم
افشين علا
اين روزها به حق از نقش استاد فقيدمان حميد سبزواري در عرصههاي انقلاب و حضور وفادارانه ايشان در صحنهها بسيار سخن گفته ميشود. ازجمله موضع استاد در فتنه 88. البته حق هم همين است و پير شعر انقلاب هرگز نظام، رهبري و ملت را تنها نگذاشت و تا پايان عمر بر اصول انقلاب پاي فشرد. ولي سخنرانان محترمي كه غالبا به يك جناح سياسي تعلق دارند، همه ماجرا را بازگو نكردهاند! وظيفه دارم شهادت بدهم در فتنه 88 ايشان فقط به حق نظام نميانديشيدند، بلكه از پايمال شدن حقوق معترضان نيز ناخشنود بودند. درواقع ايشان منتقد برخي وقايع بعد از 88 بودند و ضمن حفظ اعتقاد، ارادت و دوستي ديرين با رهبر معظم انقلاب، از جريانهاي تماميتخواه و كساني كه به ديگر ياران امام اهانت ميكنند، عصباني بودند.
درمقابل، عشق و ارادت خالصانهاي به چهرههايي همچون رييس محبوب دولت اصلاحات و يادگار گرامي امام داشتند. از اين رو بود كه خود و خانواده فرهيخته ايشان بارها ميزبان اين دو بزرگوار در منزل خود بودند و خود نيز با اشتياق به ديدار اين عزيزان ميشتافتند. بنده شاهد بودم كه استاد به وضوح از تداوم كينه و كدورتها، هتك حرمت اصحاب امام، حصر و منع منتقدان و انحصاري كردن انقلاب توسط يك جناح دل خوني داشتند و سالهاي پاياني عمرشان را با اين دغدغهها و دريغها سپري كردند. اگر اشتباه ميگويم قطعا بازماندگان محترم ايشان تكذيب خواهند كرد. پس اي كاش چهرههاي محترمي كه با سليقه خود بخشهايي از رويكردهاي پدر شعر انقلاب و ساير بزرگان را سانسور ميكنند، به احترام آن پير به حق پيوسته، به دردها و آمال و آرزوهاي ايشان مبني بر لزوم رفع كدورتها و نيز برچيدن دكان فتنه براي حذف و طرد منتقدان نيز اذعان كنند. تكريم بزرگان فقط به دادن پيام و برگزاري بزرگداشت و سخنراني نيست. اگر دوستشان داريم آرزوهايشان را نيز محقق كنيم.