• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3602 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۲۷ مرداد

كشتي فرنگي از لندن تا ريو، از عرش تا فرش

سقوط آزاد «فرنگي»

وحيد جعفري

 

انتقاد نداريم، چرا كه ديگر زمان انتقاد نيست، اعتراض داريم و نه به محمد بنا و تيمش بلكه به تمام كارشناس‌نماهايي كه از راه نرسيده نظر كارشناسي مي‌دهند و از كاه، كوه ساخته و از كوه، كاه مي‌سازند.
 
همان‌هايي كه بي‌خبر از همه كس و همه جا و كوچك‌ترين شناخت از ورزش و المپيك كار ارزشمند حسن تفتيان در دوي صد متر را كوچك جلوه دادند، تلاش‌هاي ليلا رجبي در پرتاب وزنه را زير سوال بردند، اعتباري كه زهرا نعمتي با حضور خود در المپيك براي كاروان ايران آورد را بي‌ارزش جلوه دادند، ايثار مجتبي عابدي در شمشيربازي را نديدند، اشك‌هاي الهه احمدي را دروغين فرض كردند و در عوض تا توانستند دل‌خوش كردند به تيم ملي كشتي فرنگي و نگذاشتند منتقدين كوچك‌ترين انتقادي به آنچه كه به اشتباه داشت صورت مي‌گرفت، كنند. در واقع هر كس مشكلات را ديد و خواست حرفي بزند يا تذكري دهد، غير متخصص‌هاي از همه جا بي‌خبر محكوم به كارشكني كردنش و نگذاشتند با انتقادات سازنده خود يار و ياور كشتي فرنگي باشد و حاصلش هم شد حركت اشتباه اين رشته در مسير نادرست و ناكامي ستاره‌هاي اين ورزش با مربي خاص خود در المپيكي كه مي‌توانست مكاني براي درخشش مهره‌هاي شناخته شده اين تيم باشد.
 
اين تيم پر ستاره اميد اصلي كاروان ايران بود در ريو، اما دستانش از سه طلايي كه در دور قبل كسب كرده بود كوتاه ماند. كشتي فرنگي ايران تبديل به رشته پر ابهتي شده بود كه هر كس مي‌خواست در قالب انتقاد ضعف‌هايش را گوشزد كند به نوعي حكم متهم كردن خود را امضا مي‌كرد، در حالي كه اگر انتقاد نباشد، حاصل چيزي بهتر از اين نخواهد بود. زماني كه چيزي جز چهچه و به‌به نباشد بايد نگران بود و ترسيد. نمي‌خواهيم تلاش فرنگي‌كاران را زير سوال ببريم، بلكه دل‌مان مي‌سوزد و افسوس مي‌خوريم به خاطر تيمي كه مي‌توانست باز بدرخشد؛ اما با هاله‌اي كه دور اين تيم كشيدند كه همه‌چيز تمام است و بي‌نقص، مانع موفقيتش شدند. آنهايي كه با حمايت‌هاي بي‌دليل و ندانسته خود نگذاشتند محمد بنا احساس خطر كند و به هواي المپيك قبل راهي ريو شود، مقصر اصلي اين ناكامي هستند.
 
وقتي حميد سورياني كه عادت داشت به يك بار در سال وزن كم كردن و طلايي شدن، مدام به قربانگاه گزينشي المپيك فرستادند تا مدام وزن كم كند و كالبد خالي از جانش برسد به ايستگاه المپيك، بايد به اين مي‌انديشيدند كه او اين‌بار خسته‌تر و سن و سال‌‌دارتر از هر زمان ديگري است و بيشتر بايد روحش را آماده المپيك كنند نه جسمش را. اميد نوروزي به خود و باورهاي اشتباهش باخت كه به حرف هيچ يك از كارشناسان گوش نكرد كه با اين روش مبارزه راه به جايي نخواهد برد و قوانين تغيير كرده و بايد با اجراي فن به امتياز برسد و تنها با هل دادن و دلخوش كردن به يك بارانداز نمي‌تواند مدال طلاي المپيك را تكرار كند، حتي با يك قرعه مناسب. نوروزي بعد از المپيك لندن تقريبا به تمام همتايان خارجي و داخلي خود باخت! آيا اگر مهدي زيدوند در اين وزن راهي ريو مي‌شد نمي‌توانست همين نتيجه نوروزي را تكرار كند كه محمد بنا به اين جوان با انگيزه -كه در انتخابي سال گذشته نيز نوروزي را شكست داده بود- هيچ فرصت رودررويي با نوروزي را نداد. زيدوند تير ماه در تورنمنت لهستان كه سطحي در اندازه‌هاي جهاني داشت با اقتدار به قهرماني رسيده بود؛ اما سرمربي تيم ملي نخواست اين موفقيت را ببيند. سعيد عبدولي نسبت به ديگر هم تيمي‌هايش كمتر در اردو بود و بيشتر در خانه تمرين كرد، به نحوي كه بارها كادرفني اعلام كرد اگر سعيد به اردو نيايد به المپيك نخواهد رفت؛ اما چه خوب كه سعيد بيشتر برنامه‌هاي خود را دنبال كرد تا آماده‌تر از هم تيمي‌هايش مبارزه كند و برنزي با ارزش را كسب كند. او مي‌توانست حتي به مدال نقره برسد؛ اما او با اين نمايش در فينال به رومن ولاسوف روس مي‌باخت حتي اگر آن شكست در دور نخست را در برابر مارك كادسن متحمل نمي‌شد، درست همانطور كه نابغه روس‌ها مادسن را به خوبي مغلوب كرد. اسماعيل‌نژاد، مربي تيم ملي كشتي فرنگي مي‌گويد «در وزن ٨٥ كيلوگرم نظر بنا تا آخرين روزها روي طاهري بود اما در نهايت اخلاقي انتخاب شد و در المپيك شركت كرد.» اخلاقي تا باخت از كشتي خداحافظي كرد، در واقع المپيك آخرين ميدان تمام اعضاي اين تيم بود و بعيد به نظر مي‌رسد باز اين افراد را در ميدان مسابقه ببينيم، مگر اينكه در كشتي خداحافظي. فرنگي‌كاران ايران سال‌هاي آخر خود را پشت سر مي‌گذارند و خسته‌تر و سن و سال‌تر از رقباي خود بودند و ديديم كه تمرينات هم طوري نبوده كه اين امكان را به آنها بده تا آخرين نفس با رقبا مبارزه كنند. حال بماند كه سهل‌انگاري‌هاي كوچ اگر نبود شايد نتيجه فرنگي‌كاران امروز اين نبود. سعيد عبدولي و حبيب‌الله اخلاقي هر دو به يك شكل باختند و اين وظيفه مربيان بود تا از تكرار اين موضوع جلوگيري كنند. در كشتي اخلاقي؛ اما مربياني كه كنار تشك بودند حتي وقتي چاكوتادزه روسيه پايش از تشك خارج شد متوجه نشده يا ترجيح دادند اعتراض نكنند به داور تا اخلاقي به آن شكل بازنده شود، در حالي كه شايد آن اعتراض به موقع مي‌توانست سرنوشت مسابقه را تغيير دهد. طاهري قابليت‌هاي فني بيشتري از اخلاقي جنگنده داشت؛ اما محمد بنا ترجيح داد كه اخلاقي را به المپيك ببرد. قاسم رضايي با آن قرعه خوب مي‌توانست راحت به فينال برسد، اما اسير قدرت بدني بالاي حريف شد. رضايي با اينكه در هيچ تورنمنتي به ميدان نرفته بود تا به خوبي آماده حضور در المپيك شود به مهدي علياري ترجيح داده شد تا بلكه با تكيه بر قدرت بدني بالاي خود و اجراي فن بارانداز در خاك، به فينال و مبارزه با الكسانيان ارمني برسد؛ اما همان‌طور كه ديديم نتوانست بارانداز خود را روي لوگو كابررا اجرا كند و مغلوب اين كوبايي شد و اين در حالي است كه مهدي علياري چندي پيش كه در تورنمنت لهستان همچون زيدوند به قهرماني رسيد اين موفقيت را با غلبه بر بالاژ كيس قهرمان جهان كسب كرد و همين كوبايي در آن مسابقات در جايگاه سوم قرار گرفت. قرار بود بشير بابا جان‌زاده تنها به رضا كايالپ ترك يا ميهاين لوپز كوبايي ببازد و برسد به نخستين مدال سنگين وزن كشتي فرنگي ايران در المپيك‌ها واصلا براي همين به امير قاسمي منجزي -كه در يك سال گذشته كارنامه عالي داشت و سهميه اين وزن را هم كسب كرد- ترجيح داده شد؛ اما بشير هم كه از كشتي دور شده بود و با اصرار بنا بازگشت، خيلي راحت به ادوارد پوپ آلماني باخت تا از گردونه رقابت‌ها كنار برود. شكي نيست كه قاسمي منجزي با آن خود باوري و روحيه بالا خيلي بهتر از باباجان‌زاده مي‌توانست عمل كند.
 
اين تيم هيچ نشاني از تيم المپيك لندن نداشت و اين را نه‌تنها در ايرادات بالا بلكه بايد در تغيير قوانين هم جست‌وجو كرد. تغييراتي كه هشدارش چند سالي است داده مي‌شود؛ اما محمد بنا و دستيارانش توجهي به آن نداشتند و نخواستند آنطور كه بايد و شايد با تغييرات تغيير كنند و حاصلش هم شد اين نتيجه به دور از انتظار. اين تيم نه روح داشت و نه جسم، آن‌وقت محمد بنا چطور ادعا مي‌كند كه اگر در كنار الهه احمدي بود اين تيرانداز طلا مي‌گرفت! محمد بنا از شوراي فني اختيار تام خواسته بود. اعضاي شوراي فني هم در تمام امور به او اختيار تام دادند و اعلام كردند هر نتيجه‌اي در ريو رقم بخورد مسوولش خود بناست و او هم قبول كرده بود و حالا بايد پاسخگو باشد. فرنگي‌كاران ايران به رقبايي باختند كه جاي بچه‌هاي آنها بودند!

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون