• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3603 -
  • ۱۳۹۵ پنج شنبه ۲۸ مرداد

فرانتس كافكا در عاشقانه‌هاي مجازي‌اش

رافيا زكريا

 

 

 

سيزدهم آگوست 1912، پراگ يك شب تابستاني را پشت سر مي‌گذارد و فرانتس كافكاي جوان دست‌نوشته‌هاي كتابش را گرد آورده تا آنها را به دوستش، ماكس برود بسپارد. اما سفر كوتاه او به خانه برود آن هم در واپسين ساعات شب، غيرعادي نبود بلكه آن شب، به دو دليل بااهميت شبي غيرعادي بود؛ كافكا در آستانه انتشار نخستين كتابش بود و آن شب او زني را ملاقات مي‌كند كه حاكم تصورات عاشقانه كافكا در پنج سال آينده مي‌شود.

فليسه باوئر، خويشاوند خانواده برود كه در برلين زندگي مي‌كرد به پراگ سفر كرده تا از آنجا رهسپار مراسم عروسي دوستانش شود. آن شب، فليسه به هنگام صرف شام در خانه برود، نويسنده‌اي بزرگ را ملاقات مي‌كرد. طبق گفته‌هاي كافكا از اين رويارويي (از آنجايي كه نامه‌هاي فليسه از ميان رفته‌اند و يادداشت‌ها و نامه‌هاي كافكا تنها منبع ما است)، فليسه غذاي كمي خورد و وقتي فرانتس براي آشنايي و خوشامدگويي «از آن سوي ميز دستش را به سمت او دراز كرد» فليسه محتاطانه دستش را جلو آورد. چند كلمه‌اي كه ميان آن دو رد و بدل شد، رفتار و پاپوش‌‌هاي فليسه، جايي كه فليسه نشسته بود، جايي كه فرانتس نشسته بود، دعوت فرانتس از فليسه براي پيوستن به او در سفر پيش رو، ضمير خودآگاه پردرد فرانتس زماني كه (با پدر ماكس برود) فليسه را به خانه مي‌رساند: همه اين‌ اتفاقات شالوده سستي را شكل دادند كه رابطه فرانتس و فليسه بر مبناي آن شكل گرفت؛ رابطه‌اي كه بدون ملاقات با يكديگر رقم خورد؛ رابطه‌اي كه الياس كانتي، محقق زندگي كافكا با عنوان «ديگر محاكمه كافكا» از آن ياد مي‌كند. با وجود فاصله نسبتا كوتاه ميان پراگ و برلين، ملاقات‌هاي كافكا و باوئر محدود بود، دو بار نامزد شدند و هرگز اين نامزدي‌ها به ازدواج ختم نشد. اما مكاتبات آنها به صدها نامه مي‌رسد؛ نامه‌هايي كه كافكا آخرين آن را سال 1917 نوشت و سال 1955 زماني كه باوئر نامه‌هاي كافكا را به جهانيان داد و توجه آن را به خود جلب كرد، يكي از شديدترين اميال انساني براي ارايه احساسات خود در تاريخ به ثبت رسيد اما واقعيت اين بود كه آسيب‌پذيري كه چنين صميميتي پيش آورده، بر اين ميل مقدم بود.

بيشتر از هر دوره ديگري حاكم اين روزها كلمات مكتوب هستند. نامه‌نگاري رو به زوال گذاشته و در سال 2015 يك كارمند معمولي اداره روزانه 121 ايميل دريافت مي‌كند، در واقع اين تعداد ايميل سهم كوچكي از مجموع 205 ميليارد ايميلي است كه روزانه فرستاده و دريافت مي‌شود. فرانتس و فليسه در دهه دوم قرن بيستم، در اداره‌هاي‌شان در پراگ و برلين سخت مشغول كار مي‌شدند؛ هر دو به يك شكل روي نامه‌هايي كه در طول روز به دست‌شان مي‌رسيد حساب باز كرده بودند. پيام‌هاي فوري از طريق تلگراف فرستاده مي‌شد و تا سال 1912 همه اين پيام‌ها آنقدر روزمرّگي داشت كه امري مسلم به شمار برود. كافكا تنها بر نامه‌نگاري‌هايش تكيه كرد تا عاشقانه‌هايش با باوئر را به افسانه‌ بدل كند، تا عاشقانه‌ها و سپس خودش را دلرباتر جلوه دهد. (كافكا در يكي از نامه‌هايش مي‌نويسد: «هيچ‌چيز دو انسان را اينقدر كامل به يكديگر پيوند نمي‌دهد مخصوصا اگر، همانند من و تو، تنها چيزي كه دارند كلمات باشد. ») او از ديوار ميان دنياي واقعي و مجازي به نفع خود سود برد، به نوعي كه اين استفاده اين روزها آشناست؛ در دنياي مجازي جدا از حقيقت، كدام يك از ما نسخه‌اي كامل‌تر از خودمان را ساخته‌ايم؟

كافكا به امتحان رابطه‌اي كه با نامه‌نگاري شكل گرفته بود، تن نمي‌داد. پس از اينكه در نهايت به ملاقات با باوئر رضايت داد، صبح همان روز تلگرافي براي او فرستاد و در آن نوشت كه به ديدنش نمي‌رود اما به هر حال كافكا به ملاقاتش رفت و كج‌خلق و كم‌سخن ماند، بعدها گله‌گذاري مي‌كرد كه فليسه واقعي، ياس را به دل او آورده.

اين گله‌گذاري‌ها قابل پيش‌بيني بودند: يك ماه پيش از اين ملاقات، كافكا براي فليسه نوشته بود: «اگر كسي در‌ها و پنجره‌ها را به روي دنيا ببندد، مي‌تواند گه‌گاه تظاهر كردن را پيش بگيرد و تقريبا شروع حقيقت يك زندگي زيبا را رقم بزند.» شايد ادعا كنيد در اين جملات اخطاري به عاشقانه‌هاي آنلاين وجود دارد. آنچه كافكا با نثر شاعرانه انجام داد، امروزه ما در شبكه‌هاي اجتماعي سرهم‌بندي مي‌كنيم تا بدين صورت از گسيختگي از دنياي واقعي لذت ببريم.

اما اشتباه نكنيد، طبيعت مجازي رابطه فرانتس و فليسه تلاشي عامدانه از سوي كافكا بود: او به نوشتن سرسپردگي داشت و عشقي كه به باوئر احساس مي‌كرد بر پايه‌ نوشتن شكل گرفته بود، در واقع محتوا و تداومي كه كافكا توان كنترلش را داشت. اين رابطه نمي‌توانست به ازدواج ختم شود. گاهي كافكا نيز در اين مورد دچار تناقض بود؛ او با شور و اشتياق تمام براي فليسه ‌نوشت: «بدون هيچ قيد و شرطي متعلق به يكديگريم» و چند هفته بعد جمله «ازدواج بيهوده است» را به كار برد.

خوش‌سخن باشيم يا درون‌گرا و حتي اگر آدم‌هاي خوبي نباشيم، عصر اينترنت همه ما را نويسنده بار آورده؛ غنيمت‌هاي كوچك خود در سخن گفتن را جمع مي‌كنيم تا خودمان و معشوقه مجازي‌مان را بهتر از آنچه هستيم نشان دهيم. بله، نامه‌هاي عاشقانه و احساسي ما از فقدان شور و حرارت نثر كافكا رنج مي‌برد اما افراط او در عشق كه به نوشتن محدود مي‌شد به عشق ايميل فرستادن تاريخچه‌اي ادبي داده است. ادبيات كافكا صفت «كافكائسك» را براي ما به يادگار گذاشته؛ در حقيقت اين واژه به مرز ميان تباهي و گروتسك كه همديگر را قطع مي‌كنند و ابتذال زندگي مدرن را پيش آوردند، اشاره دارد. اما نامه‌هاي عاشقانه كافكا بُعد ديگري به اين واژه داده است؛ بين آن‌ كسي كه هستيم و آنكه مي‌خواهيم باشيم، عدم سنخيتي وجود دارد؛ ميان ميل به ابراز دنياي دروني‌مان و ترس از تجربه عواقب آسيب‌پذيري كه چنين افشايي وارد زندگي «واقعي» ما مي‌كند. ارتباط و انزوا هر كدام بهايي دارد. دنياهاي مجازي، مانند نامه‌هاي قديمي، ديواره‌اي بين ارتباط و انزوا مي‌سازد؛ در زمان كافكا آجرهاي اين ديواره با خدمات پستي بالا مي‌رفت و در زمان ما با تكنولوژي ديجيتال. هر چند، اين ديواره، مرز نيست. حداقل كافكا در عاشقانه‌هايش با فليسه، امكان آميزه اين دو را نداشت. صميميتي كه در دست‌نوشته‌هاي او ديده مي‌شود به دلربايي در دنياي واقعي تعبير نمي‌شود. زماني كه نخستين نامزدي اين دو به هم خورد، احساسات و حرف‌هايي را با يكديگر سهيم شده بودند، حتي اگر فقط با نامه صورت گرفته بود، بنابراين نامه‌نگاري‌هاي آنها بدون توجه به اين موضوع ادامه پيدا كرد.

اما زماني كه كافكا و باوئر دوباره با يكديگر نامزد شدند، در نهايت اين دو مجبور به جدايي بودند. سال 1917 كافكا از بيماري سل رنج مي‌برد و او حتي نمي‌توانست امكان ازدواج را متصور شود. در آخرين نامه‌اش به فليسه نوشت: «اگر براي زندگي‌مان ارزش قايل باشيم، بگذار تصور ازدواج را از سر بيرون كنيم... من براي هميشه در بند خود خواهم بود، اين است آنچه من هستم و بايد تلاش كنم با آن زندگي كنم.» هر چند اين جدايي از فليسه نقطه پاياني براي ميل وافر كافكا به برقراري رابطه مجازي نبود؛ سال 1920، كافكا نخستين نامه‌اش را براي ملينا ينسكا، معشوقه بعدي‌اش، نوشت. گاردين

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون