سكوت اصولگرايانه
بنابراين نيازي به نوشتن نامه براي بررسي كارهاي شهرداري در اين مورد نبود، چون اين كار به وسيله مهمترين نهاد مسوول يعني سازمان بازرسي انجام شده و گزارش آن نيز منتشر شده است، فقط نيازمند پاسخ شهرداري بوده كه تاكنون داده نشده است. بهعلاوه معناي اين درخواست اين است كه گزارش سازمان بازرسي را قبول نداريد، و اين توهيني آشكار به اين نهاد است و رفتاري خلاف قانون تلقي ميشود. شهرداري موظف به پاسخگويي به آن نامه بوده و متن نامه نيز روشن است و چون پاسخ ندادهايد بايد برود دادگاه و به تعبيري اتهامات سازمان بازرسي را نتوانستهايد پاسخ دهيد. حالا هم دير نشده، كافي است به پرسشهاي فوق پاسخ دهيد و بهجاي آمدورفت اداري، يكباره همه مسائل را شرح دهيد.
3- بدترين بخش اظهارات آقاي شهردار بخش سوم است. فرض كنيم كساني با انگيزه سياسي در پي خراب كردن شما باشند، و فرض كنيم آنان در پي مبارزه با فساد هم نباشند، اولا اين انگيزهها را از كجا پيدا كرديد؟ دوم اينكه چه اين انگيزهها را داشته باشند و چه نداشته باشند، اين امر توجيهكننده اقدامات شهرداري نيست، بهترين شيوه براي خلع سلاح كردن اين منتقدان سياسي و با انگيزههاي سوء، انتشار اطلاعات و بحث و گفتوگوي آزاد است، نه آنكه سايتها فيلتر و افراد احضار شوند و در صداوسيما تبليغات انجام شود. بهعلاوه يكي از مخالفان اين اقدام شهرداري يكي از نمايندگان سالم اصولگرا در شوراي شهر است، او چه انگيزه سياسي براي مخالفت با اين اقدام شهرداري ميتواند داشته باشد؟
اينگونه مواجهه آقاي شهردار با اين مساله جز اينكه فضاي عمومي جامعه و مبارزه با فساد را تخريب ميكند هيچ نتيجه ديگري ندارد. اگر ايشان معتقد است فسادي رخ نداده، اطلاعات را منتشر كند، تا اعتماد به جامعه بازگردد. متاسفانه بخش اعظم اصولگرايان در اين جريان سكوت كردهاند و عدهاي نيز دنبال مالهكشي هستند. اين نحوه رفتار هرچه ادامه پيدا كند اصولگرايان بيشتر ضرر ميكنند، البته جامعه هم ضرر ميكند.