• ۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3629 -
  • ۱۳۹۵ دوشنبه ۲۹ شهريور

پيام غدير، واپسين پيام پيامبر

على‌اصغر شعردوست فعال فرهنگي

 جبرئيل امين بر پيامبر خاتم نازل شد، واپسين پيام حضرت حق بر آخرين پيغامبر ابلاغ شد؛ ‏«اليوم اكملت لكم دينكم و اتممت عليكم نعمتي و رضيت لكم الاسلام دينا»
«‏امروز دين شما را كامل نمودم و نعمتم را بر شما تمام كردم و اسلام را دين شما پسنديدم. » ‏اين نداي سروش الهي بود كه در خجسته روز عيد غدير بر پيامبر خاتم نازل شد و اكمال دين و اتمام نعمت را به سبب ابلاغ وظيفه مهمي كه رسول اكرم (ص) بر دوش داشته و به انجامش رسانيده بود، بشارت داد.
  *****
«10 ‏سال از هجرت سپري شده است پيامبر خاتم، به فرمان الهي، قصد حج خانه خدا را دارد. افواج جمعيت د‏ر مدينـ[ النبي گرد آمده‌اند تا در نخستين و آخرين حج پيامبر بعد از مهاجرت به مدينه همراه حضرتش باشند. د‏ر روز بيست و چهارم ذيقعده قبايل گوناگون، كجاوه‌هاي مملو از جمعيت، مهاجرين، انصار و اهل بيت پيامبر، در حالي كه وجود مقدس رسول اكرم(ص) را همچون نگيني در ميان گرفته‌اند، از مدينه خارج شدند. راه طولاني بين مدينه و مكه در 10 روز طي شد وروز سوم يا چهارم ذيحجه بود كه پيامبر اكرم وارد مكه شدند. حجاج بيت‌الله‌الحرام اين افتخار را داشتند كه مناسك و اعمال حج را در حضور آخرين سفير الهي انجام داده و به رموز عملي آن آشناتر شوند. آفتاب وجود پيامبر در ايام حج، دل و جان زايران خانه خدا را روشن كرده و اينك، پس از اتمام اعمال، كاروانيان عازم اوطان‌شان هستند. كاروان عظيم حجاج به «جحفه» ‏رسيده اند؛ همانجايي ‏كه بايد مسافران مدينه و عراق و مصر از هم جدا شوند. در اين هنگام، امين وحي الهي، ‏اين آيه را از جانب حق تعالي به پيامبر ندا مي‌دهد:
«يا ايهاالرسول بلغ ما انزل اليك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و‌الله يعصمك من الناس.»
«اي رسول، آنچه را كه از جانب خدايت بر تو نازل شده ابلاغ كن و اگر چنين نكني، پيام خداوندي را نرسانده‌اي و خداوند تو را از مردم حفظ مي‌كند.»
‏پيامبر، بركنار «بركه غدير» فرود مي‌آيد و دستور مي‌دهد آنان كه رفته‌اند، برگردند و آنان كه نرسيده‌اند، به جمع كاروانيان بپيوندند. اينك نزديك ظهر روز هيجدهم ذيحجه ‏است. موذن فرا رسيدن هنگام اقامه نماز را ندا مي‌دهد؛ مسلمين نماز جماعت را به ‏امامت رسول مكرم اسلام برگزار مي‌كنند. پس از نماز، رسول خدا بر جايگاه بلندي كه از ‏جهاز شتران فراهم شده جاي گرفته و خطابه‌اي مهم ايراد مي‌فرمايند. حضرت پس از تحميد و تقديس ذات اقدس ربوبي از رحلت خويش خبر مي‌دهد.
‏«اي مردم! من به زودي دعوت خداوند را اجابت خواهم كرد و به عالم باقي خواهم رفت. بينديشيد و مواظب باشيد كه بعد از من با دو يادگار ذي‌قيمت و گرانقدري كه در ميان شما باقي مي‌گذارم، چگونه رفتار خواهيدكرد. ‏»
‏در اين هنگام كسي پرسيد: يا رسول‌الله آن دو يادگار كدامند؟
‏پيامبر فرمود: «كتاب‌الله و عترتي» ‏يكي كتاب خداوند است كه يك طرف آن در دست خدا و طرف ديگر آن در دست شماست و ديگري عترت و اهل بيت من است و اين دو هرگز از يكديگر جدا نشوند تا دركنار حوض كوثر بر من وارد شوند».
‏آنگاه پيامبر اسلام دست حضرت علي را بالا برده و اينگونه به فرمايشاتش ادامه داد:
«همانا خداوند مولاي من و من مولاي مومنين هستم. پس هركس كه من مولاي اويم، علي مولاي اوست. »
‏حضرت اين جمله را سه بار تكرار فرموده آنگاه دست به دعا برداشته و اينگونه دعا ‏فرمود: «‏بار خدايا، دوستان علي را دوست بدار و دشمنانش را دشمن بدار، يارانش را نصرت و خواركنندگانش را خواري عطاكن. »
‏پيامبر سپس فرمود:
‏«حاضران بايد اين امر را به غايبان ابلا‏غ كنند. »
 ****
از لحظه اى كه پيغامبر دست على را در دستانش فشرد و بالا برد و گرماي اين دو دست ملكوتي، در همهمه ‏مردمان، سكوت چكاند، نگاه‌ها همه در امتداد اين دو دست تا عمق آسمان ‏كشيده شدند. انگار كه اين دو دست مي‌خواستند آسمان را پايين بكشند يا از باغستان‌هاي عرش بچينند خوشه‌اي از ناياب‌ترين و ناب‌ترين گياهان ملكوت را...
‏نگاه‌هاي منتظر خيره، به اين دو دست ملكوتي، ثابت مانده بودند، چنان كه گويي ‏زمان ايستاده بود؛ چنان كه انگار زمان از ابعاد هميشگي‌اش فراتر شده بود و چرخش عرش و فرش، در يك ايستايي آني، همه را در بهت فرو برده بود. او چه مي‌خواست بگويد كه مردمان را صدا زده بود: از پيش‌رفتگان و آيندگان...؟ شايد سروش الهي بر ‏بال‌هاي خودگلواژه‌هاي وحي آورده بود...

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون