گزارش «اعتماد» از نخستين تور گردشگري راهآهن در شمال كشور
سوت قطار
درمسيرتاريخ
فرزانه قبادي
صداي سوت قطار ميپيچد لاي مه غليظي كه فضا را وهم آلود كرده، دوباره و چند باره اخطار ميدهد، عدهاي با دوربين و موناپاد روي ريل در حال عكاسياند، قطار باز هشدار ميدهد. چراغ قطار مه را ميشكافد، تاريكي تونل را هم، شركتكنندگان در تور حالا دوربين به دست، ورود قطار را ثبت ميكنند، ايستگاهي نيست، اما قطار توقف ميكند. اينجا پل شورآب در نزديكي فيروزكوه و كنار روستاي شور آب فيروزكوه است. قطار درست روي پل تاريخي شورآب ميايستد، چند دقيقه پيش شركتكنندگان در «تور گردشگري راهآهن» با مينيبوس خود را از تهران به زير اين پل رساندند و قرار است يك روز پرهيجان را از اين نقطه آغاز كنند. قرار است نگاهي نو داشته باشند به ريلهايي كه سالهاست روي تن كوه و دل جنگل خزيدهاند تا راهي باز كنند براي مسافران.
راهنماي تور از معماري خاص پل شورآب ميگويد و اينكه 80 سال پيش اينچنين با دقت و وسواس از دو رنگ سنگ براي تزيين پل استفاده شده است، رنگ سياه براي حاشيهها و سنگ سفيد براي تن پل و اين موضوع نشان ميدهد كه طراحان آن سالها با وجود تعجيلي كه براي ساخت راهآهن شمال داشتند، نه كيفيت را فدا كردهاند و نه زيبايي را. و حالا سالهاست كه پايههاي پل شورآب محكم و استوار دلبرانه ايستاده است و از دل سالها حالا قرار است تحسين گردشگران بسياري را بر انگيزد.
در جوار پل، روستاي شورآب در كنار ريل راهآهن آرام زندگي ميكند، تاسيسات راهآهن از سالها پيش هنوز هم در كنار ريل باقي مانده، هر چند بلا استفاده و متروك، اما خانههاي روستايي پر تكاپو و زنده صبح خود را شروع كردهاند. باران تن درختان را شسته و شبنم برگها را زينت بسته، زن روستايي كه با تعجب به تجمع دوربين به دستاني كه با شور و هيجان از مه و پل و ريل راهآهن عكاسي ميكنند نگاه ميكند، دليل نامگذاري روستا را به «شورآب» با لهجه خاص خودش اينطور توضيح ميدهد: «پايين دست يك معدن هست، كنارش چشمه داره، آب چشمه كه از توي معدن رد ميشه شور ميشه، آبشاري كنار معدن درست شده، آبش قابل استفاده نيست ولي خيلي آبشار قشنگيه، زمين آبشار قرمز رنگه، براي همون معدن و چشمه و آبشار به اينجا ميگن شور آب. بعد هم راهش را به دل مه ادامه ميدهد بياينكه بپرسد اين آدمها روي ريل چه ميكنند.
قطار از راه رسيده، درست كنار روستاي شورآب و روي پل تاريخي اين روستا مسافران تور سوار قطار ميشوند تا به مقصد بعدي برسند، ايستادن قطار خارج از ايستگاه يكي از جذابيتهاي اين تور است، شايد هر كدام از ما وقتي قطار در مسيري حركت ميكند، آرزويمان اين بوده كه در جايي بكر و زيبا توقف كند تا بتوانيم در سكوت دلچسب طبيعت حاشيه ريل و زيباييهاي بينظيري كه در تمام طول مسير راهآهن سراسري ايران وجود دارد، لحظات نابي را تجربه كنيم، حالا قطار خارج از ايستگاه ايستاده است، مسافران با پلكان سيار سوار قطار ميشوند و راهنما توضيح ميدهد: «در راهآهن، فقط قطار است كه ديده ميشود و مكانيزم پشت قطار عموما ديده نميشود، ولي ما در تور گردشگري راهآهن سعي داريم وجه ناپيداي راهآهن را نشان دهيم و گردشگر را وارد ماجراجوييهايي كنيم كه در سفرهاي عادي با قطار آن را تجربه نميكند.»
مه غليظي ريل راهآهن را در آغوش گرفته، آنقدر كه به سختي ميشود در محلي كه راهنماي تور در كنار ريل راهآهن نشان ميدهد، آبشار زيباي شورآب را ديد. قطار با هماهنگي راهنما در محلهايي كه جاذبهاي وجود دارد ميايستد تا مسافران بتوانند از پشت شيشه مسدودش دقايقي در مورد جاذبه مذكور بشنوند و تماشايش كنند، امكاني كه در مسافرت عادي با قطار امكانپذير نيست.
راهآهن؛ جاذبهاي براي گردشگران
راهنماي تور در توضيحات ابتدايياش در مورد خصوصيات راهآهن شمال كشور توضيحاتي ميدهد. «راهآهن مازندران» كه همه آن را به نام «راهآهن شمال» ميشناسند از پرقصهترين و جذابترين خطوط ريلي كشور است. راهنما ميگويد: «راهآهن ايران داراي مشخصههايي از قبيل تاريخي، اجتماعي، فني در كنار زيباييهاي مسير ريلگذاري شده يكي از جذابيتهاي منحصر به فرد گردشگري است. بناهاي تاريخي، اتفاقات بسيار مهمي كه در اين مسير افتاده است و همچنين طبيعت بكر و منحصر به فرد حاشيه ريلهاي قطار نكاتي است كه «محمد محسنيان» را بر آن داشته تا زمينهاي فراهم كند و مردم را با تاريخچه و جذابيتهاي راهآهن آشنا كند. در توري كه او طراحي كرده و از بهار سال جاري در حال اجراي آن است، راهآهن نه به عنوان يك وسيله حمل و نقل صرف، بلكه به عنوان بخشي از تاريخ كشور و همچنين نمادي از فرهنگ مردم مناطق حاشيه آن و در عين حال به عنوان يك جاذبه گردشگري مورد مطالعه و معرفي قرار گرفته است. محسنيان در توضيحاتش به بودجهاي كه در آن سالها براي احداث راهآهن هزينه شده است، اشاره ميكند. مستندات تاريخي ميگويند: «براي اينكه ساخت راهآهن ملي ايران با سرمايه داخلي انجام شود و تحمل هزينه آن براي ملت ايران طاقتفرسا نباشد، قبل از شروع به ساخت راهآهن، دولت وقت قانون انحصار قند و شكر و چاي را وضع و در نهم خرداد ۱۳۰۴ به تصويب مجلس شوراي ملي رسانيد. به موجب اين قانون مقرر شد از هر سه كيلو قند و شكر 2 ريال و از هر سه كيلو چاي 6 ريال ماليات اخذ شود و درآمد حاصله از آن صرف ساخت راهآهن سراسري ايران شود.» حالا پس از سالها ثمره اين قانون همچنان در حال بهرهبرداري است و هنوز هم قطارها روي ريلهاي آهني كه كارگران آن سالها با امكانات و محدوديتهاي خاص خود، به موازات هم چيدهاند، حركت ميكنند و امنترين راه سفر هستند.
خطوط طلايي بر دامنه كوه
آنها كه اطلاعاتي از راهآهن دارند، نام فيروزكوه برايشان با ورسك و سه خط طلا گره خورده، در ميان دامنههاي جنگلي كوههاي كنار جاده فيروزكوه، سه بخش از مسير راهآهن شمال ديده ميشود. سه خط طلا هنرنمايي طراحان راهآهن است در به كارگيري ترفندي براي كم كردن شيب و افزايش ضريب قدرت لوكوموتيوها در مسيرهاي كوهستاني، حالا اين ترفند در مسير راهآهن شمال تبديل به يك جاذبه شده است، پلهايي كه در دامنه كوههاي مسير روستاي ورسك به سمت گدوك در ارتفاعات شرق جاده تهران- شمال جلوه ميفروشند. نام اين سه خطي كه بر دل كوه جا خوش كردهاند را گذاشتهاند «سه خط طلا» به دليل اينكه تلاش بسياري براي ساخت اين پلها به كار گرفته شده و يكي از پلهاي استراتژيك راهآهن شمال محسوب ميشود، همين است كه نام اين سه خط كه معماري تحسينبرانگيز ريلي دارند را «سه خط طلا» گذاشتهاند. نقش اين اثر معماري ريلي به همراه تصوير پل ورسك سالها روي پول رايج كشور ثبت شده بود. سه خط طلا از سختترين خطوط ريلي براي لكوموتيورانهاست. كاركنان راهآهن ميگويند كساني كه قصد دارند لوكوموتيوران قطارهاي مسافري شوند يا از پايه سه لكوموتيوراني به پايه دو يا يك ارتقا پيدا كنند، بايد يك بار در اين مسير لوكوموتيوراني را تجربه كنند.
تور همچنان در مه و باران به مسير خود ادامه ميدهد. مقصد بعدي ورسك است، همان پلي كه قصهها برايش گفتهاند و روايتها در موردش نقل شده پلي كه سالها پيش «لاديس لاو فون رابه سويچ» مهندس طراحش به خبرنگار روزنامه اطلاعات گفته بود: «روزي كه اين مدل را براي احداث پل ورسك تهيه كردم مهندسان ديگر با نظر حيرت به آن نگريسته و اجراي نقشه و احداث آن را در شمار يكي از فتوحات علم مهندسي به حساب آوردند. امروز كه اين پل احداث شده همه من و رفقايم را تحسين ميكنند و آن را در شمار بهترين پلهاي قشنگ و شاهكار مهندسي ميدانند.» حالا قرار است اتفاقات هيجانانگيز تور به اوج خود برسد، قطار روي پل ورسك ايستاده است، هنوز مجوز تجربه كردن ايستادن مسافران روي پل صادر نشده، اما تماشاي روستاي ورسك با شيروانيهاي رنگياش از روي پل تجربهاي است تكرارنشدني. حالا روستاي ورسك درست زير پاي مسافران است، قطار ايستاده، درهاي قطار باز است، اما مسافران تا همين جا اجازه دارند تا به تماشاي چشمانداز ورسك بنشينند. راهنما توضيح ميدهد كه مزار سازنده ورسك همينجاست در گورستان روستاي ورسك، تاريخ ثبت كرده است كه او همراه با خانوادهاش در خانهاي نزديك محل احداث پل زندگي ميكرد، هر چند كه روايتهاي محلي كماعتباري وجود دارد كه رضا شاه به او دستور داده بود تا هنگام عبور نخستين قطار از روي ورسك به همراه خانوادهاش زير پل بايستد تا اگر اتفاق ناگواري افتاد او و خانوادهاش نخستين قربانيان آن اتفاق باشند. هيجان ايستادن قطار روي پل چند دقيقهاي بيشتر طول نميكشد، ايستگاه بعدي نقطه ايست درست مقابل پل، ايستگاه ورسك. از ايستگاه ميشود پل تاريخي ورسك را ديد، حالا اطلاعات فنيتر و دقيقتر شدهاند، ورسك با ابزارآلات بسيار ساده ساخته شده است. ملات اين سازه از سيمان و شن شسته شده و آجر تهيه شده است. شگفت آنكه در ساخت اين پل از هيچ سازه فلزي استفاده نشده است.
تماشاي عبور قطار از روي پل تاريخي ورسك بخش ديگري از جاذبههاي اين سفر است. قطار باري از راه رسيده، شايد قابي را بتوان در ذهن مرور كرد كه لوكوموتيوي با دود فراوان براي نخستينبار از ورسك عبور ميكند و تاريخي را ثبت ميكند كه مردمان آن روزگار اهميت و ارزش آن را به خوبي درك ميكردند. بعد از اين تصوير بديع از ورسك قطار باز هم صفيركشان به راه ميافتد، مسير كوهستاني راهآهن شمال كشور تونلها و درههاي فراواني دارد كه شمارهگذاري شدهاند، اما تونل گدوك طولانيترين و عريضترين تونل راهآهن ايران است، حدود سه دقيقه زمان لازم است تا قطار اين تونل 2880متري را طي كند. بعد از تونل گدوك در دامنه كوههاي شرقي مسير راهآهن يكي از آثار شاخص باستاني فيروزكوه خودنمايي ميكند، غار دژ اسپهبد خورشيد از پنجره شرقي قطار پيدا است. غار دژ ساساني كه در دل كوه بنا شده و يكي از آثار معماري منحصر به فرد جهان است. راهنما در مورد تاريخچه و قصههايي كه در مورد غار روايت شده است براي مسافران ميگويد و هر كس روايتي در مورد فتح اين غار توسط اعراب شنيده روايت ميكند. قطار در نزديكي پل شماره 6 توقف ميكند. ميني بوس وسيله نقليه باقي مسير است.
قربانيان ساخت راهآهن
در طول برگزاري تور تنها به جاذبهها اكتفا نشده است، براي ساخت اين كلاف در هم تنيده چندهزار كيلومتري كارگران فراواني به كار گرفته شدهاند و بسياري هم در همين مسير جان خود را از دست دادهاند. قطار در نزديكي تونل شماره 6 راهآهن شمال توقف ميكند، جايي كه يادبود كشتهشدگان اين تونل ساخته شده است. «آرامگاه اخوت» يادبودي است كه از طرف لونچر (مهندس راهآهن) براي كشتهشدگان ريزش تونل شماره ۶ ساخته است. در كنار همين يادبود است كه به سختي كار براي كارگراني اشاره ميشود كه در تونل شماره 36 مشغول كار بودند، بر اثر متصاعد شدن گاز متان چند انفجار رخ ميدهد، اما پس از خاموش كردن شعلههاي ناشي از انفجار كارگران بايد به كارشان ادامه دهند، آن هم در دماي بالاي 55 درجه. البته اين بنا تنها بنايي نيست كه از روزگار احداث راهآهن سراسري به جا مانده است، كليساهايي هم از آن روزگار در روستاهاي اطراف مسير راهآهن به جا مانده است كه يادگار كارگران شركتهايي است كه با دولت ايران براي ساخت راهآهن سراسري همكاري داشتند.
قدم زدن روي ريل
ناهار در خانه يكي از اهالي روستاي سوادكوه سرو ميشود، حياطي باصفا با آفتابگردانهايي كه در هواي ابري سر به زير شدهاند و صداي قطع نشدني مرغ و خروس و غازهايي كه با مهمانان غريبگي نميكنند. بعد از آن مسافران زير نم باران روي ريلهاي ايستگاه سوادكوه تا پل دوآب پيادهروي ميكنند. پل دو آب يكي از پلهاي منحصر به فرد منطقه است كه چشمانداز آن تنها از كنار ايستگاه فيروزكوه قابل دسترسي است و گويي خود را از چشم عابران هر روز جاده شمال مخفي كرده تا بكر و جذاب بماند. معماري اين پل تلفيقي است از معماري ايراني و اروپايي و به گفته راهنماي تور يكي از بلندترين پلهاي درهاي ايران محسوب ميشود.
تور ادامه دارد، باز هم مينيبوس وسيله نقليه مسافران است، ميان جاده چشمانداز زيبايي از پل اوريم پيداست، مسافران كنار جاده تا زير پل ميروند، پلي كه برخلاف تمام پلهايي كه به شكل مستقيم ساخته شده است، در فضايي قرار گرفته كه امكان ساخت آن به صورت مستقيم وجود نداشته و علاوه بر شيبي كه دارد براي اتصال دو نقطه كوه به يكديگر قوس هم دارد و همين خصوصيت اين پل را از باقي پلهاي راهآهن اين منطقه متمايز كرده است.
تور يك روزه گردشگري راهآهن قبل از تاريكي هوا به پايان رسيده، حالا توضيحات طراح تور در مورد طراحي اين تور و تفاوت آن با تور گردشگري ريلي چاشني مرور خاطرات شركتكنندگان در تور است. محسنيان در مورد تفاوت اين نوع خاص از گردشگري با گردشگري ريلي ميگويد: «گردشگري ريلي نوعي از سفر است كه به واسطه وسيله حمل و نقل و شبكه ريلي تعريف ميشود؛ به طور مثال سفر گردشگران با قطار گردشگري عقاب طلايي گردشگري ريلي است و تنها وسيله سفر است كه متفاوت است، اما گردشگري راهآهن بر هويت و داستانهاي راهآهن تاكيد دارد؛ تاريخ راهآهن و اتفاقاتي كه در حاشيه آن افتاده است در اين نوع از گردشگري اهميت دارد. »