در گفتوگو با مديران شركت فرانسوي «سوئز» مطرح شد
سازندگان كانال«سوئز» براي حل بحران آب
به ايران ميآيند
غزل حضرتي
مديريت منابع آب در كشورهاي خشك و كم آبي چون ايران در ميانه خاورميانه، يكي از سختترين نوع مديريت است، منابعي كه دايم در حال آب رفتناند، كم ميشوند، خشك ميشوند و بخار. استفاده بهينه از اين منابع محدود، مديريتي جامع ميطلبد كه گستردگياش به اندازه همه بخشهاي مصرف آب است؛ از كشاورزي كه آب را در حد وسيعي در كشور ميبلعد تا شرب و صنعت كه با وجود اينكه درصدهاي كمتري از مصرف را به خود اختصاص دادهاند، اما هدررفت آب در اين بخشها هم به اعداد قابل توجهي ميرسد. فاضلاب و لزوم تصفيه پساب صنعت و شرب نيز بحث ديگري است كه لازمه پرداختن به آن كمتر از اهميت مديريت كردن آبهاي قابل استحصال نيست.
مديريت آب در كشورهايي كه به نوعي با بحران آب مواجهند يا در شرف مواجه شدنند، پيش از هر چيز بررسي ميزان آب در دسترس را ميطلبد، آبهاي جاري و سطحي روي زمين و آبهاي زيرزميني. مناطق متعددي در كشور به لحاظ برداشت آب ممنوع شدهاند، دشتهايي كه دچار فرونشست شدهاند آن هم تنها به دليل پايين رفتن سطح آب سفرههاي زيرزميني.
محدود شدن منابع آبي باعث شده همه نگاهها به سمت درياها برود؛ منابع آب شور كه با هزينه بسيار بالا و جاري شدن در لولههاي مكش دستگاههاي آبشيرينكن، شيرين ميشوند و با لولهها راهي شهرها و روستاها. راهحلي كه در كشورهاي گرمسيري چون آفريقايي و خاورميانه بيش از كشورهاي ديگر طرفدار دارد. ايران، در ميانه اين كشورها، كشوري تقريبا خشك محسوب ميشود، نه به خشكي كشورهاي عرب و نه به تري همسايگان شمالي. بيش از 60 درصد كشور را كوير و مناطق بياباني دربر گرفته، آنقدر كه چندي است ذهن مديران منابع آب ما نيز به سمت دريا رفته و آبشيرين كنها چند وقتي است در كناره خليج فارس و درياي عمان جا خوش كردهاند تا به استانهاي جنوبي كشور آبرساني كنند، آبشيرينكنهايي كه به گفته معاون دريايي سازمان حفاظت محيط زيست، باعث شدهاند آب خليج فارس نسبت به 20 سال گذشته، يك و نيم برابر شورتر شود.
در دولت يازدهم، بعد از به سرانجام رسيدن برجام و رفع اوليه مشكلات تحريم، شركتهاي اروپايي زيادي مايل به همكاري با دولت ايران بودند. بحران آب در خاورميانه، مسالهاي نيست كه از كسي پوشيده مانده باشد، مديريت آب در اين شرايط نياز به همكاريهاي بينالمللي، استفاده از تكنولوژيهاي روز دنيا و مشاركتهاي مالي دارد. سوئز، شركتي با بيش از 140 سال قدمت، سازنده كانال معروف سوئز كه ارتباطدهنده درياي سرخ و مديترانه است و اروپا را به آسيا وصل ميكند، در سالهاي دهه 50 ميلادي، در تهران كار ميكرد و حالا بعد از 60 سال و اندي، قصد بازگشت به ايران را دارد. مسوولان سوئزي ميگويند در اين سالها در ايران حضور داشتند اما كمرنگ شده بودند و حالا خواهان بازگشت جدي به بازار ايران هستند.
«دو سال است تيم فروش و مهندسي مان دو هفته از هر ماه را در تهران ميگذرانند.» اين جمله يكي از مديران سوئز است كه به خاطر سفرهاي مكررش به تهران بيشتر از بقيه فارسي بلد است. به گفته او، سوئز ميتواند در توليد، بازچرخاني، تصفيه و رساندن آب به دست مردم فعاليت كند، ميتواند كارخانه بسازد، آموزش دهد، طراحي كند و مشاوره تخصصي بدهد.
از آوريل 2015 جمعي از متخصصان و مديران سطح بالاي سوئز با مديران مسوول در رابطه با آب در ايران ملاقاتهايي داشتند تا به شكل مشاركتي، استراتژيهاي جامع و جهاني را تدوين و توسعه دهند كه نتيجه آن تفاهم بر سر مشاركت طولاني مدت با هدف حفاظت از منابع آبي با به روزترين روشهاي مديريتي و تكنولوژي منابع آب شد. اين استراتژيها به طور رسمي در دسامبر 2015 به وزير نيروي ايران ارايه شد و تفاهمنامهاي در ژانويه 2016 در پاريس، هنگام سفر رييسجمهور روحاني امضا شد كه در آن سوئز به عنوان پارتنر معرفي شد.
سوئز، شركتي كه از اول ژانويه تا امروز متوسط 4 ميليارد مترمكعب توليد آب در دنيا داشته، آبي كه به دست 92 ميليون نفر در دنيا ميرسد و 65 ميليون نفر هم ميتوانند از آبهاي فاضلاب تصفيه شده استفاده كنند. پروژههايي كه سوئز قرار است در آنها با ايران همكاري كند، در چند بخش است، بخشهايي كه شايد مقدمات كار باشند و در آينده تعدادشان بيشتر شود. پروژه پايلوت كاهش هدررفت آب در منطقه يك تهران، پروژهاي است كه نگاه كلي اين پروژه، تبديل منطقه يك تهران با 2/1 ميليون نفر جمعيت به منطقهاي نمونه با كاهش ميزان هدررفت آب از ميزان 23 درصد فعلي به 15 درصد در طول دوره 5 ساله است. در راستاي دستيابي به اين هدف، سوئز درصدد معرفي تكنولوژيها و پروسههاي عملياتي با مشاركت شركت آب و فاضلاب تهران براي برآورد هزينه نوسازي لولهها و كنتورهاست. به گفته كارشناسان اين شركت، موفقيت در منطقه پايلوت به شركت آب و فاضلاب تهران كمك خواهد كرد براي كاهش هدررفتها تا ميزان 75 ميليون متر مكعب در سال برسند.
آبشيرينكنها در راه ايران
بعد از پروژه دوم كه بر آموزش متمركز است و قرار است انتقال دانش فني با تاسيس مركز آموزش، تحقيقات و توسعه ملي صورت گيرد، نوبت به آبشيرينكنها ميرسد و پروژه سوم؛ برنامه عمل جامعي براي مناطقي با منابع آبي تحت استرس بيشتر. اين پروژه تحت مسووليت معاون علمي و فناوري رييسجمهور انجام ميشود. هدف اين نقشه، تهيه اولويتهاي مربوط به منابع آب با نگاهي جامع به تجميع مديريت منابع آبي براي 5 منطقه در بخش جنوبي ايران ديده شده. شناسايي و كشف منابع آبي غيرموجود مثل بازيافت، نمك زدايي و حفاري عميق آب، كار متخصصان اين پروژه خواهد بود.
احداث آب شيرين كنها مشكلاتي را براي محيط زيست ايجاد خواهد كرد، مشكلاتي چون برهم زدن اكوسيستم براي موجودات آبزي، برگرداندن نمك اضافي به دريا و شوري بيش از حد اكوسيستم، مكش آب دريا و از بين رفتن تعداد زيادي از موجودات. يكي از مديران سوئز كه با پروژههاي ايران كار ميكند، ميگويد: شغلمان با محيط زيست ارتباط دارد، چون سعي مان اين است محيط زيست بهتري ايجاد كنيم و چارهاي جز اين نيست كه ما خودمان بايد دقت كنيم تا محيط زيست با بالاترين استانداردهايي كه وجود دارد، حفظ شود. ما يك گواهي داريم با استانداردهاي ايزو كه در كارخانههايمان اجرا و پيگيري ميكنيم. بايد وقتي آب را از دريا ميگيريم، به موجودات زنده آن دقت كنيم. وارد كردن نمك اضافه به دريا هم بستگي به قوانين منطقه دارد. كشورهايي هستند كه اجازه ورود نمك به دريا را به شروط متفاوت ميدهند. البته تكنولوژي تصفيه دوباره اين آب هم وجود دارد كه خيلي گران ميشود.
او همچنين در خصوص انتقال آب به تهران هم مباحثي را مطرح كرد: ممكن است انتقال آب از درياي خزر، درياي عمان و خليج فارس به تهران و جاهايي كه احتياج دارند صورت بگيرد. تهران در منطقهاي است كه كمبود آب زيادي ندارد. تكنولوژي ديگري هست براي استفاده از فاضلاب كه به آن ميگويند فيلتر خيلي دقيق (اولترا فيلتر) كه مولكولهاي نمك را از آب ميگيردكه تكنولوژي گرانتري است و در نهايت آب مرغوبتري از آن ايجاد ميشود.
تحقيقات براي احياي اروميه شروع شده است
كارشناس توسعه بينالمللي اين شركت از پروژه تحقيقاتي اروميه ميگويد، پروژهاي كه به خواست رييس سازمان حفاظت محيط زيست ايران و وزارت نيرو براي مطالعات احياي درياچه مطرح شده است. از نگاه او، قدم اول اين است كه به نيازها و راهحلها براي رسيدن به موقعيت آبي مورد نياز يك نگاه كلي با قدرت داشته باشيم. براي رسيدن به اين نگاه كلي، نياز به يك نقشه راه داريم كه بر منابع آبي و راهكارها احاطه داشته باشد. در اين نقشه راه، ما يك درياچه داريم كه شاملش ميشود و آن اروميه است كه بزرگترين درياچه در خاورميانه محسوب ميشود و الان تقريبا خشك شده است. نخستين قدم در اين فاز تحقيقاتي ما فهميدن اين است كه چرا اروميه در حال خشك شدن است و راهحل چيست.
پروژه پايلوت شمال تهران احتمالا به بازسازي لولههاي آب ميرسد، از نگاه متخصصان اين شركت، اگر بخواهيم ميزان مصرف آب در شبكه شهري را بهينه كنيم و هدررفت آب را به حداقل برسانيم، مجبوريم قسمتهايي از شبكه را بازسازي و نوسازي كنيم. براي اين كار بايد از تكنولوژيهاي جديد براي شناسايي مناطق هدررفت استفاده كنيم تا نقاط نشست شناسايي شوند. سپس بايد فشار آب را مديريت كنيم و اينها همه بازسازي بخشهايي از شبكه را ميطلبد.
سوئزيها ميگويند: گام سوم ساختن تاسيسات نمكزدايي و آبشيرينكن است، همچنين اين بخشي از راهكار است. اما بايد قبل از احداث اين تاسيسات روي آن مطالعات جامع محيط زيستي كنيم، مطالعاتي شامل اينكه اين تاسيسات كجا ساخته شود و قرار است آب را به كجا برساند. چون الان پروژههايي براي نمكزدايي آب از درياي عمان و انتقال به مشهد وجود دارد. براي همين ما بايد اول امكانسنجي كنيم و نيازها را بشناسيم و بعد پروژه را آغاز كنيم.
اما اينكه تنها انتقالي كه انجام ميشود انتقال ميان حوضه آبي و شهر است يا اينكه انتقال بين حوضهاي انجام ميشود، در آينده مشخص ميشود. سوئز ميگويد ما روي همه قسمتهاي انتقال آب كار ميكنيم، ولي ما بايد اول جزييات پروژه آزمايشي را درنظر بگيريم و با قدرت و اطلاعات كامل وارد شويم. اينكه اولويتها چيست، روي چه چيزهايي بايد سرمايهگذاري كرد، چه كارهايي انجام شده و چه كارهايي نياز است. ممكن است در آينده اين كار را انجام دهيم.
مهندسان ايراني ميتوانند تكنولوژي صادر كنند
قنات، ابزاري كه در ايران قديم بسيار مورد توجه ايرانيان بود، هنوز براي اروپاييها جالب توجه است. اريك گوبالي، مدير توسعه بينالمللي سوئز ميگويد: اين ايرانيها هستند كه 5 هزار سال قبل مهندسي آب را اختراع كردند. وقتي اين قناتها ساخته شدند، ايران فقط 3 تا 4 ميليون نفر ساكن داشت، الان 80 ميليون نفر ساكن دارد. بر نامهاي كه ميتوان با نگاهي به قنات درنظر گرفت اين است كه بايد از دانش مهندسان ايراني كه افراد باسوادي هستند كمك گرفت تا پروژهها با شتاب زياد جلو برود. آينده مهندسي و صنعت آب در ايران با اختراعاتي كه مهندسان ايراني دارند ميتواند جلو برود، آنها ميتوانند تكنولوژيهاي جديدي در رابطه با كمبود آب داشته باشند و صادر كنند.
مشكلات بينمرزي آب از ديگر مشكلاتي است كه در منطقه خاورميانه با آن مواجهيم، ايران نيز از اين مشكلات بينصيب نمانده است. كارشناسان اروپايي معتقدند اين مشكل در اروپا هم وجود داشت، مهار آب توسط بالادست و محروم كردن پايين دست از آن. مشكلي كه در آلمان در مورد رودخانه رن ايجاد شده بود و با مديريت يكپارچه، سالها طول كشيد تا حل شود. گوبالي ميگويد: ما توانستيم ديدمان را وسيع كنيم و كل منطقه را يكجا ببينيم. اينكه چه مقدار آب بايد وارد رودخانه شود، كيفيت آب و خروج آبهاي كثيف از سيستم و بازگشت آن پس از تصفيه به سيستم. توانستيم اين را در اروپا اجرا كنيم و مرزها را پاك كنيم.
اين مدير سوئزي معتقد است: تمام افرادي كه در آن منطقه جغرافيايي، نه مرزي زندگي ميكنند (خاورميانه) بايد اين را درك كنند. در اروپا 60 سال طول كشيد تا اين اتفاق افتاد. در آلمان، سوييس، فرانسه و هلند بيشتر از دهها ميليون نفر به آب رودخانه رن احتياج داشتند. 60 سال قبل آب رن فاجعه بود، مسموم بود، خيليها آب آلوده را به آن وارد ميكردند. 60 سال طول كشيد تا مساله را حل كنيم. امروز در خيلي جاها در اين رودخانه ميتوانيد شنا كنيد و ماهي بگيريد.