با سخنان مهدي شفيعي، مدير اداره كل هنرهاي نمايشي
جشنواره تئاتر كودك
با شك و ترديد برگزار و تمام شد
ندا آلطيب
جشنواره تئاتر كودك و نوجوان همدان همانطور كه كارش را با شك و ترديد آغاز كرده بود، با همان ترديدها هم پايان داد.
پيش از آغاز به كار بيست و سومين دوره جشنواره، مهدي شفيعي، مدير اداره كل هنرهاي نمايشي در نشستي خبري در قامت يك خبرنگار ظاهر شد و حضور مديركل ارشاد استان همدان را غنيمت شمرد وانتقادات خود را از اين استان مطرح كرد. انتقاداتي درباره بيانگيزگي اين استان براي برگزاري جشنواره و استقبال اندكي كه از اين رويداد هنري داشته است. در اين 5 سال كه جشنواره در همدان برگزار شده، حتي يك سالن تئاتر هم به سالنهاي همدان اضافه نشده است و... جالب اينجاست كه بعد از اين انتقادات، فاضل عبادي مديركل ارشاد همدان اعلام كرد بر اساس تفاهمنامهاي كه با معاونت هنري بسته شده، جشنواره تا 5 سال ديگر در همدان ميماند.
اما بعد از برگزاري جشنواره شفيعي همچنان همان نظرات قبلي را دارد با اين تفاوت كه اينبار مطمئنتر از پيش تاكيد كرد جشنواره تئاتر كودك و نوجوان تنها در صورتي در همدان ميماند كه اين شوق و استقبال در اين استان وجود داشته باشد اما اگر همچنان بيانگيزه باشند، ترجيح ميدهد جشنواره را به استان ديگري ببرد هرچند معتقد است پتانسيلي كه در همدان به لحاظ جذب مخاطب وجود دارد، بينظير است.
همهچيز به انگيزه همدان برميگردد
او از اينكه هيچ تغييري در ارتقاي سالنهاي نمايشي استان به وجود نيامده گلهمند است و ميگويد در اين دوره حتي تبليغات محيطي هم نسبت به دورههاي گذشته كمرنگتر بوده است.
شفيعي كه بر ثبات مديريت جشنوارهها نيز اصرار دارد، اميدوار است شهرام كرمي كه در چند دوره گذشته دبيري جشنواره را به عهده داشته، همچنان اين مسووليت را بپذيرد چراكه ثبات مديريت باعث پيشگيري از تكرار خطاهاي گذشته و صرفهجويي در وقت و هزينه ميشود.
در اين دوره از جشنواره نيز مهمانان خارجي متفاوتي حضور داشتند. هرچند برخي از هنرمندان ايراني كه تجربه حضور در جشنوارههاي خارجي را دارند، معتقد بودند حضور برخي از اين مهمانان بيفايده است چراكه آنان بر اساس رابطه با يكسري از هنرمندان تئاتر و بدهبستانهاي كاري، به جشنواره دعوت شدهاند.
با اين حال فاروگا ويشك مدير استيج (اتحاديه جهاني حمايت از تئاتر كودك و نوجوان) لهستان يكي از مهماناني است كه حضورش در جشنواره توجيهي منطقي دارد.
همكاري با كشورهٌاي غيراروپايي الهام بخش است
ويشك كارگردان است و در كنار آن نمايشنامه هم مينويسد. بيشتر روي متون كلاسيك كار ميكند. از 6 سال پيش عضو استيج لهستان است و 3 سال است كه مديريت آن را بر عهده دارد. مدير هنري فستيوال مهم جهاني استيج لهستان و مدير هنري فستيوال جهاني تئاتر كودك و نوجوان است.
او براي اجراي نمايش يا برگزاري كارگاه آموزشي به جشنواره نيامده بلكه دليل حضور او چيز ديگري است؛ ديدن كارهاي ايراني و گفتوگو و رايزني براي توليد آثار مشترك.
نخستين بار است كه به ايران آمده و به تئاتر ما بسيار علاقهمند است ودرباره ميزان آشنايياش با تئاتر ايران به «اعتماد» ميگويد: «در لهستان تئاتر ايران را با تئاتر عروسكياش ميشناسند. تئاترهاي عروسكي زيادي از ايران در فستيوالهاي ما اجرا شدهاند. ضمن اينكه سينماي ايران هم در لهستان خيلي شناخته شده است. البته دو سال پيش فستيوالي مهم در ورشو برگزار شد ولي متاسفانه هيچ تئاتري از ايران در آن شركت نداشت.»
او از اهداف استيج لهستان ميگويد: «يكي از اهداف ما، ايجاد پل ارتباطي بين گروههاي تئاتري از كشورهاي مختلف است. خيلي علاقهمنديم اين ارتباط فقط به كشورهاي اروپايي محدود نشود چون همكاري با ديگر كشورها خيلي الهامبخش است و تبادلات فرهنگي خيلي خوبي ايجاد ميكند چون هر يك از ما از فرهنگ، جغرافيا و سيستمهاي سياسي متفاوت ميآييم.»
تئاتر ابزاري براي توسعه اجتماعي است
او اما از وظايف استيج لهستان هم حرف ميزند: «عملكرد استيج ما با استيج جهاني تفاوتهايي دارد. استيج جهاني ميكوشد بين اعضاي خود در سراسر جهان، ارتباط ايجاد كند اما استيج لهستان بيشتر از تئاتر به عنوان ابزاري براي توسعه و پيشرفت استفاده ميكند. در برنامه ما يك مدرسه بازيگري وجود دارد. آثاري را براي مخاطبان جوان آماده ميكنيم تا به واسطه آن براي انجام فعاليتهاي اجتماعي در جامعه آماده شوند. در كنار آن براي كساني كه دچار بيماريهاي خاص هستند نمايشهاي ديگري هم كار ميكنيم.»
دايره تئاتر براي نوجوانان در لهستان قدمتي 40ساله دارد و نوعي آموزش است: «ما به نوجوانان آموزش بازيگري نميدهيم. بلكه آنان را براي فعاليتهاي اجتماعي آموزش ميدهيم به همين دليل مدرسان ما تركيبي از هنرمندان تئاتر و مربيان اجتماعي هستند. استفاده از تئاتر براي رشد فكري نوجوانان مدنظر ما است و بخشي از فستيوال استيج در لهستان همين است.»
روزنامههاي مذهبي با بعضي پروژههاي ما
مشكل د ارند
ويشك علاقهمند است توضيحاتي درباره برخي از پروژههايشان ارايه كند: «در يكي از كارگاهها بچهها با يك مستندساز كار ميكنند و ياد ميگيرند چگونه مصاحبه بگيرند و آن را با كيفيت خوبي ضبط كنند. آنها با پدر و مادرهايشان و با افراد ناشناس گفتوگو ميكنند. امسال پروژهاي داريم درباره «پانك» در دهه 80 و بچهها از پدر مادرهايشان درباره آن دوران ميپرسند. گاهي خانوادهها ناچار ميشوند درباره مسائلي صحبت كنند كه برايشان شرمآور است. اين كارگاهها و اجراها در دبيرستانها برگزار ميشود. در كنار آن پروژه ديگري در تئاتر شورايي داريم با موضوع هومو فوبيا. ما به عنوان استيج جهاني وظيفه داريم به نوجوانان ياد بدهيم درباره مسائل جدي فكر كنند.»
پرسش بعدي ما چنين است: «مدارس چگونه در پروژههاي شما مشاركت ميكنند؟»
و اين پاسخ را ميگيرد: «بستگي به موضوع آن پروژه دارد. مثلا در پروژه پانك برخورد خيلي خوبي داشتند ولي در پروژه هوموفوبيا مشكلات زيادي داريم به ويژه اينكه از يك سال و نيم پيش تغييرات بزرگي در سياست لهستان ايجاد شد و محافظهكاران در پارلمان ما قدرت زيادي پيدا كردند درحالي كه اگر سه سال پيش اين پروژه را راه ميانداختيم، ميتوانست خيلي راحتتر به نتيجه برسد. ولي حالا روزنامههاي مذهبي با اين پروژه مشكل دارند. الان در حال پيدا كردن مدارسي هستيم كه نسبت به اين پروژه نظر مساعدي دارند.»امسال براي نخستين بار در جشنواره، بخش مسابقه تئاتر خردسال داشتيم. افسانه زماني يكي از داوران اين بخش و ديگر هنرمندي است كه با او به گفتوگو مينشينيم. او از نوپا بودن تئاتر خردسال ميگويد: «نه تنها تئاتر خردسال كه خود تئاتر كودك و نوجوان هم در كشور ما سابقه طولاني ندارد. تئاتر كودك به معناي واقعي كلمه كه ريشه آن در ادبيات نمايشي است، در كشور ما شايد حدود 50 سال سابقه داشته باشد. البته تقسيمبندي تئاتر خردسال در كل دنيا اتفاق تازهاي است. تئاتر خردسال نيازمند شناخت نيازهاي اين گروه سني است بنابراين كسي كه ميخواهد براي اين رده سني كار كند، حتما بايد به روانشناسي آنان آشنايي داشته باشد.»
خالهها وعمههاي مهدكودكي بدآموزي دارند
او از تئاترهاي مهدكودكي ميگويد: «سالهاست اجرهاي مهدكودكي داريم اما متاسفانه آنچه در تئاتر مهدهاي كودك رخ ميدهد بيشتر حضور خالهها و عموهاي مشابه برنامههاي تلويزيوني است و گاهي حتي بدآموزي دارد مثل آموزشهاي مستقيم كه در دنيا منسوخ شده و كاملا غلط است. تئاتر خردسال به معناي اينكه بخشي در جشنوارهمان داشته باشد، سابقهاي بيش از دو سه سال ندارد و از آنجا كه خيلي جوان است، طبيعتا در داوري هم مشكلاتي دارد چون هنوز تعاريف اوليه تئاتر خردسال را نداريم و جشنواره هم جايي نيست كه بتواند نيازها را شناسايي يا رده سني تعريف كند؛ بنابراين گروههايي كه كار ميكنند بايد پيگير اين موضوعات باشند.»
زماني كه معتقد است آموزش و پرورش خيلي ميتواند در اين زمينه كمككننده باشد، ادامه ميدهد: «متولي اصلي بايد آموزش و پرورش باشد جايي كه بتواند صلاحيت هنرمندان فعال در اين رشته را بر اساس استانداردهاي تئاتر خردسال در دنيا بررسي كند. صرف تحصيل در رشته تئاتر كفايت نميكند تا آن هنرمند بتواند تئاتر خردسال را به خوبي اجرا كند. مربيان تئاتر خردسال براي شناخت نيازهاي اين رده سني بايد روانشناسي و جامعهشناسي بدانند چون نيازهاي رده خردسال در هر منطقه متفاوت است.»
سيستم آموزش و پرورش ما كهنه و منسوخ
شده است
او از بيتفاوتي آموزش و پرورش به تئاتر خردسال و كودك و نوجوان هم ميگويد: «متاسفانه در اين وزارتخانه سيستمي كاملا كهنه و منسوخ شده داريم درحالي كه در تمام كشورهاي پيشرفته، تئاتر خردسال جزو دروس مدرسه است چون آنها به اهميت كاربرد تئاتر در آموزش كودكان پي بردهاند و آن را براي شكوفا كردن خلاقيت كودكان و افزايش اعتماد به نفس آنان به كار ميگيرند اما در مدارس ما متاسفانه بچهها با يكسري محفوظات ذهني و بدون خلاقيت پرورش مييابند در حالي كه تئاتر يكي از ابزارهاي مهمي است كه به كودكان كمك ميكند تا در كار گروهي مشاركت كنند و حالا ميبينيم حتي هنرمندان ما هم توانايي كار گروهي ندارند و هر يك از ما وقتي وارد كار ميشويم، به سرعت ديكتاتورهاي درونمان بيدار ميشوند.»
كارگردان «سه بچه خوك» از كاربرد ديگر تئاتر كودك هم ميگويد: «تئاتر كودك زمينهاي است كه با آن ميتوان مخاطب تئاتر را پرورش داد. كودكاني كه از بچگي تئاتر ديده باشند، در بزرگسالي نيز تماشاگر تئاتر خواهند بود.» افسوس ديگر اين هنرمند جاي خالي گرايش تئاتر كودك در دانشگاههاست: «متاسفانه چنين رشتهاي در دانشگاههايمان نداريم چراكه مقوله تئاتر كودك و خردسال بسيار پيچيده است و به آموزش آكادميك نياز دارد. اما در نبود اين رشته، تعدادي از هنرمندان ما براساس تجربيات يا علاقه شخصي خود دست به كار شدهاند و همين باعث ميشود در بسياري از مواقع اتفاقات درستي رخ ندهد.»
پوستر تئاتر كودك بايد سرگرمكننده باشد
پوستر امسال جشنواره تئاتر كودك آنطور كه بايد و شايد مورد استقبال قرار نگرفت و گاه هم با انتقادهايي مواجه شد، اما قباد شيوا علاقه زيادي نداشت كه درباره آن بگويد و تنها به بيان اين جمله بسنده كرد: «طراح آن را ميشناسم ولي اين پوستر كار قابل قبولي از جانب او نبود. پوستري ساده است كه بيشتر بزرگسالان را جذب ميكند. خود من سال پيش پوستري را براي همين جشنواره طراحي كردم كه كوشش كردم سرگرمكننده باشد.»
او كه داور بخش پوستر جشنواره بود ارزيابي خود را درباره پوسترهاي اين دوره از جشنواره ميگويد: «با توجه به زيباييشانسي پوستر در تمام دنيا، در مجموعه كارهاي فرنگي و ايراني اين دوره از جشنواره، خلاقيت لازم را نديدم. گويي همه به دنبال كارتون و... هستند اما چون قرار است اين پوسترها بچهها را به ديدن آن نمايشها ترغيب كنند، بايد در وهله اول سرگرمكننده باشند نه فرماليستي. گرافيك سادهاي كه مورد نظر ما است، براي كودكان مناسب نيست.»
شيوا در پايان تاكيد دارد: «پوستر نمايش كودكان حتما بايد سرگرمكننده باشد مثل پردههاي نقالي كه از قديم جزو شاهكارهاي هنري ما است اما بعضي از پوسترها شبيه كارت كريسمس شده بود. البته تئاتر كودك و نوجوان كلا نوپاست و اگر پيش برود، حتما بهتر خواهد شد. خود من بيشترين راي را به كاري دادم كه ديگر داوران خيلي آن را مناسب نميدانستند ولي به ريش سفيدي ما چيزي نگفتند!»