گفتوگو با مونس شريفاف
به بهانه اجرايش در ايران
در فكر بودم تلفيقي از موسيقي آذري و ايراني انجام دهم
گروه فرهنگ و هنر| سوم دي ماه امسال گروه مونس شريفاف در تالار انديشه حوزه هنري تهران روي صحنه ميرود. اين گروه در كنسرت ديگري در نهم ديماه در تالار رودكي اصفهان روي صحنه خواهد رفت. کارگاههاي آموزشي كمانچه از ديگر برنامههايي است كه مونس شريفاف در طول مدت حضورش در ايران برگزار خواهد كرد. مونس شريفاف، نوازنده برجسته ساز كمانچه از كشور جمهوري آذربايجان، داراي بالاترين درجه هنري جمهوري آذربايجان (خالق هنري) و همچنين داراي نشان ويژه از سازمان يونسكو است. او افتخارات و نشانهاي متعدد از فستيوالها و مراكز معتبر هنري دنيا دارد كه از آن جمله ميتوان به «پروفسور كنسرواتوار ملي و آكادمي موسيقي باكو» و «رهبر اركستر دولتي سازهاي باستاني» اشاره كرد. او در حال حاضر تنها نوازنده ساز «چغانه» در دنياست. گفتوگو با او را به بهانه اجراي پيشرو در ادامه بخوانيد:
مدتي پيش بالاترين نشان هنري كشور جمهوري آذربايجان «خالق هنري» كه قبلا به هنرمندان برجستهاي همچون هابيل علياف، اسطوره كمانچهنوازي جهان تعلق داشته به شما اعطا شده، لطفا در اين خصوص توضيح دهيد.
نشان «خالق هنري» در ماه سپتامبر سال 2016 ميلادي با تصويب دولت از طرف وزير فرهنگ جمهوري آذربايجان به اينجانب اعطا شد. اين نشان از زمان شوروي سابق، به هنرمندان برجستهاي كه از محبوبيت بالايي در ميان هنرمندان و هنردوستان برخوردار بوده و همچنين در آن سوي مرزها هم جزو شناخته شدهترين هنرمندان بودند، تعلق ميگرفت و اين رويه ادامه پيدا كرد كه در حال حاضر هم در جمهوري آذربايجان اين نشان هنري به برجستهترين هنرمندان اعطا ميشود.
آيا اين نشان هميشه فقط به يك نفر تعلق داشته يا اين امكان هست كه چندين نفر همزمان اين نشان را داشته باشند؟
الان در جمهوري آذربايجان تعدادي از اساتيد موسيقي داراي نشان «خالق هنري» هستند كه البته تعداد اين اساتيد انگشت شمار است. در اينجا يادي هم بكنيم از اسطوره كمانچهنوازي جهان استاد «هابيل علياف»، كه نخستين نوازنده كمانچه بود كه اين نشان ارزشمند را دريافت كرد. البته اين نشان براي هنرمندان رشتههاي ديگر هنري از جمله سينما، نقاشي، شعر، خطاطي و... هم اعطا ميشود.
شما در سالهاي پيش هم سفرهاي متعددي به ايران داشته و فعاليتهاي مشتركي با موسيقيدانان ايراني انجام دادهايد. در مورد اين سفرها توضيح ميدهيد...
نخستين حضورم در ايران حدود سال 1993 ميلادي بوده كه همراه با استاد «حاجي بابا حسيناف» و استاد «عارف بابايف» از اساتيد بزرگ موسيقي آذربايجان، اجراهاي متعددي در بيشتر شهرهاي ايران داشتيم. بعد به دعوت حوزه هنري، مستركلاسهاي زيادي در ايران برگزار كرديم كه در اين مدت علاوه بر كنسرتهاي تكنوازي در بيشتر نقاط ايران، با «گروه عارف» به سرپرستي زندهياد استاد «پرويز مشكاتيان»، گروه زندهياد استاد «جلال ذوالفنون» و... اجراهاي متعددي داشتيم. همچنين با هنرمندان و اساتيدي همچون آقايان مرحوم بسطامي، افتخاري، ساكت، نوربخش، مختاباد، بابايي، اسدالهي همكاري داشتم. آلبومهاي «مونس»، «نغمه شرق» و «آيريليق» حاصل همان دوره حضورم بوده كه در ايران منتشر شده است. جدا از كنسرتهاي رسمي، اجراهاي خصوصي زيادي هم با اساتيد بزرگ ايران همچون كسايي، شهناز، بهاري، عليزاده و پيرنياكان داشتم.
كمانچهنوازي در جمهوري آذربايجان به لحاظ تاريخي چه وضعيتي داشته و از نظر شما ارتباط آن با كمانچه نوازي در ايران چگونه بوده است؟
كمانچه يكي از سازهاي ملتهاي شرق است كه تاريخچه آن به حدود اوايل هزاره اول ميلادي ميرسد. البته در ميان ملل مختلف اسامي مختلف دارد همچون ساز ارهو در چين، سارنگ در هندوستان، گيجك (با قيچك اشتباه نشود) در آسياي ميانه و رباب در عربستان و بالطبع تفاوتهايي در ظاهر و صدادهي و غيره دارند؛ در اين ميان به لحاظ اشتراكات فرهنگي كمانچه در ايران و آذربايجان شباهت خيلي زيادي با همديگر دارند. كمانچه در تمامي دورهها جزو سازهاي اصلي آذربايجان بوده و نوازندههاي زيادي هم داشته است و پس از تاسيس كنسرواتوار موسيقي آذربايجان توسط وزير حاجي بيگاف آهنگساز بزرگ دنيا و شرق و همچنين تاسيس مدارس و هنرستانهاي موسيقي، از حدود صد سال پيش آموزش آن با متدهاي علمي روز دنيا آغاز شده و همچنان ادامه دارد و به تبع آن كمانچه از نظر فيزيكي و تكنيكي در آذربايجان ارتقا يافته است.
در مورد اجرايتان در ايران توضيح بيشتري ميدهيد؟
بنده به خاطر همكاريهاي متعدد با اساتيد بزرگ موسيقي ايران، توفيق اين را داشتم كه رديفهاي موسيقي ايراني را كار كنم. البته جدا از اينكه موسيقي دستگاهي ايراني و آذري شباهت خيلي زيادي با همديگر دارند، به همين خاطر هميشه در فكر اين بودم كار تلفيقي از موسيقي آذري و ايراني انجام بدهم. ايده كار زماني در من پرورش يافت كه چند سال پيش در كنسرت استاد عاليم قاسماف در باكو حضور داشتم كه نوازنده تنبك و دف گروه، آقاي بهرنگ پادير، هنرمند جوان تبريزي بود و بنده تحت تاثير نوازندگي زيبا و تكنيكي ايشان قرار گرفتم. بعد از كنسرت ايده خودم را با ايشان در ميان گذاشتم. مدتها هم بود دنبال خوانندهاي بودم كه به رديفهاي موسيقي آذري و ايراني تسلط داشته باشد تا اينكه با سعيد عابد، خواننده جوان تبريزي آشنا شدم و بعد از چند جلسه، به تسلط ايشان به دستگاهها و توانايي صداي ايشان پي بردم. بنابراين تصميم گرفتيم با نوازندگي پيانو پرويز حاجي بيگاف كه از اساتيد موسيقي آذربايجان است و با همراهي آواز سعيد عابد و نوازندگي تنبك و دف بهرنگ پادير از ايران كنسرتهايي در شهرهاي مختلف ايران برگزار كنيم.