مورخ يگانه تاريخ مردم ايران
علي دهباشي
دكتر محمدابراهيم باستانيپاريزي بعد از ترك اين جهان، زندگي ديگري را آغاز كرد و آن حضور او در ميان كتابهايش و در كتابخانههايي از كتابخانه خوزه مارتي در هاوانا تا كتابخانه دانشگاهي در قلب استراليا و از مسكو تا بلنديهاي بدخشان. او در ادامه حيات واقعي خود اينبار با آثارش زنده است. امروزه كسي نيست كه بخواهد خود را بينياز از رجوع به آثار او در حوزه تاريخ و فرهنگ مردم ايران بداند. دكتر باستانيپاريزي يگانه مورخي بود كه به تاريخ مردم ايران پرداخت. او در پس و پشت تمام حوادث و بلاهايي كه بر سر اين مرزوبوم آمد، به ترويج، تدوين و تبيين زندگي مردم ايران در مقابل اين حوادث سهمناك تاريخي پرداخت. علاوه بر اينها عشق وافر او به تاريخ كرمان، جاي ديگري از ويژگيهاي او را در بر ميگيرد. بيش از پنج هزار صفحه مطالعات كرمانشناسي او گنجينهاي را براي پژوهشگران پديد آورده است كه شايد به اين راحتي هرگز امكانپذير نبود. آميختن ضربالمثلهاي مردم در غالب حوادث تاريخي براي نخستين بار از سوي او تحقق يافت. زندگي استاداني همچون دكتر باستانيپاريزي براي نسل ما، اين تاسف را دارد كه چگونه ما نتوانستيم ميراث معنوي آنها را حداقل در نوع يادگيري از آثار آنها حفظ كنيم. در پايان يادداشتم را با خاطرهاي از او به پايان ميرسانم؛ دكتر باستانيپاريزي هيچ مقالهاي را ننوشت و هيچ سخنراني را به سرانجام نرساند مگر اينكه با ياد و خاطره كرمان درهمآميزد.
او اين توانايي را داشت كه هر موضوعي را به نوعي به شهر كرمان وصل كند. به ياد دارم، سالها پيش در خدمت دكترباستانيپاريزي براي بزرگداشت محمدعلي جمالزاده به اصفهان رفتيم. در آنجا استادپاريزي گفت يك روزي جمالزاده در پيادهروي كه با او در ژنو داشته است، پيش ايشان اعتراف ميكند كه نميداند سنش چقدر است، زيرا شناسنامهاي از او باقي نمانده است. دكترپاريزي هم به او ميگويد اميدوار است كه ايشان سن واقعي خود را متوجه شود. دكتر پاريزي تعريف كرد كه بعد از اين ديدار خانواده ناظمالاسلامكرماني متن خاطرات او را براي خواندن به دكترپاريزي ارايه ميكنند و او در جايي در آن خاطرات متوجه ميشود كه نوشته شده كه امروز كه عاشورا است و تاريخ فلان را دارد، سيدجمال واعظ اصفهاني به منزل ما آمد و گفت من امروز صاحب فرزندي شدم كه نامش را گذاشتهام محمد علي. بعد دكتر پاريزي در سخنراني خود با همان طنزش گفت در سفر بعدي به ژنو به جمالزاده ميگويد كه من سن شما را پيدا كردم و يك كرماني سرانجام سن واقعي شما را كشف كرده است .