• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۳۰ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3755 -
  • ۱۳۹۵ شنبه ۷ اسفند

ادعاهاي كانديداي جديد احمدي‌نژادي:

خدا لياقت بدهد تا راه آقاي احمدي‌نژاد را ادامه دهيم

دولت پاكدستي بوديم

گروه سياسي

 نخستين سخنراني كانديداي جريان احمدي‌نژاد در ساختمان ولنجك انجام شد. سخنراني‌اي كه از آن تنها عكس سخنران منتشر شده و خبري از جمعيتي كه در گزارش ادعا شده و سوالاتي را مطرح كرده‌اند، نيست. معمولا گروهي كه وارد عرصه بزرگي مانند انتخابات مي‌شوند براي نخستين قدم‌هاي خود بيش از هر چيز اصحاب رسانه را خبر مي‌كنند اما نخستين سخنراني حميد بقايي پس از كانديداتوري‌اش در انتخابات سال آينده را تنها سايت «دولت بهار» منتشر كرده و هيچ خبرنگار ديگري در اين جلسه حضور نداشته است. به نظر مي‌رسد جريان احمدي‌نژاد در حال پر و بال دادن به بازي جديد خود هستند و صحنه‌هاي زيادي را براي نمايش جديد خود تدارك ديده‌اند. حميد بقايي در پايان نخستين سخنراني خود پس از اعلام كانديداتوري براي رياست‌جمهوري از مقام معظم رهبري تشكر مي‌كند و مي‌گويد: از مقام معظم رهبري كه دستور آزادي بنده را صادر فرمودند كمال تشكر را دارم. من به شخصه اعتقاد دارم در شرايط سخت خدا حامي انسان است. بقايي در ابتداي صحبت‌هايش از مشكلات سالن مي‌گويد و سقف كوتاه آن و نوري كه سبب مي‌شود گاهي اخم كند در حالي كه در همه عكس‌هاي منتشر شده از او در اين سخنراني چهره خندانش است كه خودنمايي مي‌كند.
با سنگ پا من را كيسه كشيدند!
ادبيات او بيش از هر كسي يادآور محمود احمدي‌نژاد است. وقتي اظهارتش را مي‌خواني اين طور به نظر مي‌رسد كه استفاده از برخي جمله‌ها و واژه‌ها عامدانه است. حميد بقايي مي‌خواهد مانند احمدي‌نژاد باشد و حرف‌هايش را با جملاتي كه در ميان سياسيون چندان رايج نيست بيان كند و زماني كه مي‌خواهد به روزهاي زندانش اشاره كند به خوبي روشن است كه دارد پا جاي پاي احمدي‌نژاد مي‌گذارد و مي‌گويد: خدا را شاكرم كه بنده را با كيسه معمولي كيسه نكشيدند، بلكه با سنگ پا من را كيسه كشيدند! حميد بقايي علت حضورش در انتخابات را نبود فضاي اميد در كشور بيان مي‌كند و اينكه تصور مي‌كند مردم منتظر حضور او هستند و مي‌گويد: من ديدم اميد در جامعه خيلي پايين آمده است. مشكلات كشور سر جاي خودش اما به لحاظ روحي و رواني يك حالت انتظار در مردم به وجود آمده است. مردم وقتي به آقاي احمدي‌نژاد جلوي در خانه ايشان مراجعه مي‌كردند و ايشان اميد مي‌دادند و مي‌گفتند اوضاع خوب مي‌شود، مردم مي‌پرسيدند آخر چطوري؟ و در ادامه مي‌افزايد: با خودم حساب و كتاب كردم و گفتم بسم‌الله، مي‌روم در صحنه. همه مشكلات را هم مي‌دانم. خدا را شاكرم كه بنده را با كيسه معمولي كيسه نكشيدند، بلكه با سنگ پا من را كيسه كشيدند! يعني ديگر به جاي ذره‌بين با ميكروسكوپ در تمام زندگي من و طايفه‌ام وارد شده‌اند. من اينجا اعلام مي‌كنم حضرت عباسي نصف اين ذره بين را در زندگي هر كسي مي‌انداختند، چه چيزهايي كه از تويش در نمي‌آمد! گفتم خب، تكليف‌مان را انجام مي‌دهيم و مي‌رويم جلو و قطعا موفق مي‌شويم. قطعا موفق مي‌شويم. اگر از الان بخواهيم حالت نگراني داشته باشيم كار پيش نمي‌رود. اگرچه احمدي‌نژاد در آخرين اظهارنظري كه از او منتشر شده بود معتقد بود كه موفقيتي در اين مسير نيست و گفته بود: اگر از من مشورت بگيرند من مي‌گويم وارد ميدان انتخابات نشويد زيرا در اين مسير موفق نخواهيد شد، اما حميد بقايي گويي از موفقيتش در اين عرصه مطمئن است اما هنوز مشخص نيست براي او موفقيت در اين ميدان چه چيزي تعريف شده است، تاييد صلاحيت، پيروزي در انتخابات يا اينكه به راي حداقلي هم راضي باشد؟
گفتمان فقط، گفتمان احمدي‌نژاد
از همان ابتدا مشخص بود حتي اگر احمدي‌نژاد هم در حمايت از بقايي سكوت كند اما حميد بقايي بيش از هر كسي به او چنگ خواهد زد چرا كه اين جريان جز احمدي نژاد پشتوانه ديگري ندارد. از همين رو بر گفتمان احمدي‌نژاد تاكيد مي‌كند و مي‌گويد: من فكر مي‌كنم اساسا يك گفتمان بيشتر وجود ندارد. اصلا راه ديگري وجود ندارد. كاري كه آقاي احمدي‌نژاد در دولت‌هاي گذشته انجام مي‌دادند بيني و بين‌الله رقيبي دارد؟ آلترناتيوي وجود دارد؟ اينهايي كه عليه دولت قبل ادعاها مي‌كردند كه خودشان خراب كردند. اصلا افتخار و آرزو و خواست من از خداست كه به من عمر و توان بدهد و شرايطي بسازد تا بتوانم اين مسير را ادامه دهم. آرزو مي‌كنم و مي‌گويم اين عاقب به‌خيري است. عاقبت به‌خيري اين است كه خدا اين لياقت را به كسي بدهد تا راه آقاي احمدي‌نژاد را ادامه دهد. من آماده‌ام و تا آخرش هستم. ما آمديم بمانيم و نيامديم كه با يك فشفشه و دوتا ترقه در برويم، ما هستيم. براي چه نبايد باشيم؟ با اعتماد به نفس از اقتصاد صحبت مي‌كند و همچنان از عملكرد دولت قبل دفاع مي‌كند، گويي دولت قبلي كه به باور بسياري سبب به وجود آمدن مشكلات عديده در اقتصاد ايران شده بود اصلا دولت احمدي‌نژاد نبوده است و مي‌گويد در بحث اقتصاد خيلي حرف داريم و مشكل اقتصاد ايران را در سودهاي بانكي مي‌داند، در حالي كه در دولت قبل بود كه بانك‌ها و موسسات خصوصي مالي با سودهاي بالا شروع به فعاليت كردند. بقايي مي‌گويد: امروز ابزار نظام سرمايه‌داري در جهان، بانك‌ها هستند. لشكر و ارتش‌شان بانك‌هاست. بعد مي‌گويند ببينيد سياست‌هاي احمدي‌نژادي را! چرا دروغ مي‌گوييد. يك بانك پول مردم را مي‌گيرد و به عنوان وام مي‌دهد به يك آقايي و او هم مي‌خورد و مي‌برد. شما مي‌مانيد و بدهي سنگين و چند تا زمين نامرغوب كه وثيقه گذاشته. چه كسي بايد جبران اين پول را بكند؟ من و شما! از جيب من و شما مي‌رود. اين بزرگ‌ترين مشكل كشور در دو سه سال اخير است و انگار هم نه انگار!
امروز همه اين موضوع را دريافته‌اند كه براي ورود به ميدان انتخابات بايد هويت سياسي خود را به يك گروه و يك جناح گره زد، كار فردي در عرصه انتخابات بي‌فايده است و تا زماني كه مورد حمايت يك جريان قرار نگيري نمي‌تواني مطرح و موفق شوي. حتي احمدي‌نژاد هم در سال 84 و 88 با گره زدن خود به جريان اصولگرايي و حمايت آنها به پاستور راه پيدا كرد هر چند بعدها نردبام ترقي خود را انكار كرد. اكنون بقايي هم خود را به دولت سابق گره مي‌زند و از آن حمايت مي‌كند و مي‌گويد: مجموعه ما از همه به اصول انقلاب و آرمان‌هاي امام و مقام معظم رهبري پايبندتر بوده است. دولت پاك‌دستي بوده است، رييس‌جمهورش از نارمك آمد و به نارمك برگشت. من از سال 1374 در ميدان رسالت زندگي مي‌كنم. مشكلات قابل حل است. سال 84 كه آقاي احمدي‌نژاد تشريف آوردند، مشكلات فراواني وجود داشت، ديديد كه خيلي‌هايش حل شد و جلو رفت. بقايي در پايان صحبت‌هايش مي‌گويد: از مقام معظم رهبري كه دستور آزادي بنده را صادر فرمودند كمال تشكر را دارم من به شخصه اعتقاد دارم. در شرايط سخت خدا حامي انسان است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون