• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۳۰ فروردين
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3759 -
  • ۱۳۹۵ چهارشنبه ۱۱ اسفند

همه را مي‌خواهيم

مهرداد احمدي شيخاني

سال‌ها پيش (گمان مي‌كنم اين سال‌ها پيش بايد حداقل مربوط به 20 ـ 15 سال پيش بشود) با دوست نازنينم مرحوم احمد بورقاني كه همه ما اهالي مطبوعات مديون تلاش‌هايش بوديم و همچنان هم هستيم، گفت‌وگويي را شروع كردم در مورد راه‌اندازي يك سايت با موضوعيت «منافع ملي».  يادم هست كارهاي فني راه‌اندازي سايت را هم تا حدودي پيش برده بودم و با احمد آقا بحثمان بحث محتوايي بود و اينكه چه بنويسيم و كي بنويسد و از چه كسي مطلب بگيريم و خلاصه هر چه پيش‌تر مي‌رفتيم كار سخت‌تر مي‌شد و تهش اين شد كه اين باشد و آن نباشد و «چه و چه». و يك بار ديديم اين سايت منافع ملي، شد تصويري از همان كه در بيرون مي‌گذرد و آخرش احمد آقا گفت «اين كه نمي‌شود منافع ملي. منافع ملي كه از اولش خط مي‌كشد بين ملت و مي‌گويد تو اين‌طرف خط و ما آن‌طرف خط، منافع من و توست و منافع ملي نيست».  اين شد كه از خير راه‌اندازي سايت گذشتيم كه حق هم با احمد آقا بود، چرا كه منافع ملي را نمي‌شود وسطش خط كشيد و آدم‌ها و موضوعات را به خط كرد و ما از همان اولش داشتيم چنين مي‌كرديم. خدا خيرش بده احمد را كه قبل از هر چيز اول يقه خودش را مي‌گرفت و بارها به من مي‌گفت در مورد ديگران و كارهاي‌شان نوشتن كه سخت نيست، اگر مي‌تواني در مورد كار خودت بنويس و يقه خودت را بگير و همان اول كار يقه خودمان را گرفت و گفت اين كار، كار ما نيست و بگذارش براي وقتي كه بتواني همه را در منافع ملي شريك بداني و همه ملت را ـ چه آنها كه قبول‌شان داري و چه آنها كه قبول‌شان نداري ـ محق در اين منافع بداني.  موضوع سايت منافع ملي اما در ذهنم ماند و هنوز مانده و سعي كردم كه ياد بگيرم و تلاش كنم كه اگر مي‌خواهم چيزكي بنويسم، اول ببينم اينكه مي‌نويسم، مي‌شود از منظر منافع ملي بنويسمش يا نه؟ و اين كارم را سخت مي‌كند. سخت مي‌كند چون وقتي مي‌خواهي اين‌طور بنويسي، هميشه دست و دلت مي‌لرزد كه اين را براي چي مي‌نويسي؟ مي‌نويسي كه يقه كسي را بگيري و تشر بزني و حشر بكشي؟ يا از اين منظر مي‌نويسي كه در حد و اندازه خودت براي راحتي و آرامش مردم، اشاره‌اي كرده باشي كه منافع ملي جز اين نيست كه سختي را از مردمت دور كني.  يكي دو سال پيش جايي، چيزي خواندم كه لابه‌لاي مطلب اشاره‌اي كرده بود كه جناب «محمود دولت‌آبادي» يك جايي و در يك جمعي، در داغي مباحث برجام گفته بود «ما هم ظريف مي‌خواهيم و هم قاسم سليماني». وقتي اين را خواندم با خودم گفتم اين همان است كه مرحوم احمد بورقاني مي‌گفت. اينكه خط نكشيم وسط منافع ملي. اينكه از اين خوش‌مان مي‌آيد يا نه، كمكي به منافع ملي‌مان نمي‌كند و منافع ملي از دل خوش‌آمد و بدآمد ما بيرون نمي‌آيد كه اگر هدف از منافع ملي جز آرامش مردم و كشور نباشد، آن‌وقت مي‌شود فهميد كه جناب دولت‌آبادي چه مي‌گويد. اين را يادم آمد چون ديروز خبر اول همه ما برنده‌شدن دوباره‌ «اصغر فرهادي» بود؛ خبري كه به همه ايرانيان مربوط بود. نمي‌دانم آيا همه آنهايي كه خبر را شنيدند، خوشحال شدند يا نه، چرا كه بالاخره هر خبري ممكن است براي بعضي ناخوشايند باشد، چنانكه بودند اين مدت كساني كه به جد و به طعن و حتي ناسزا، در مورد فرهادي و فيلمش و اسكار و نرفتن عوامل فيلم و خود فرهادي حرف‌ها زدند.  اما من شك ندارم كه همه اينها كه چنين بر فرهادي و همكارانش در اين فيلم «فروشنده» تاختند و همه آنهايي كه از شنيدن دوباره بردن فرهادي به وجد آمدند، حتما و قطعا دل‌شان مي‌خواهد مردم كشورمان در آسايش و آرامش باشند و شك ندارم كه در بين همه اين تحسين‌كنندگان و تقبيح‌كنندگان فرهادي، حتي يك نفر را نمي‌توان يافت كه آرزويش و خواسته‌اش، به سختي افتادن مردم كشورمان باشد. من كه در دلِ هيچ كدام اينها نيستم و غير از خداي باري هم كه احدي از نيت كسي خبر ندارد، پس بياييم و بپذيريم كه از هر دو سوي خوشحالان و بدحالان اين جايزه، يك چيز مشترك است و آن‌هم دوري دشواري از مردم و اين خاك است.  حالا از خودمان بپرسيم اين اسكار و حرف‌هايي كه نقل شد و پيامي كه فرهادي فرستاد و آنهايي كه از پله‌ها بالا رفتند و جايزه را گرفتند، نشان دادند ايران و ايراني مستحق جنگ و تقبيح است يا اينكه، اين كشوري و مردمي است كه ارزش احترام دارد؟ آيا از دل آنچه ديديم و بسياري در جهان ديدند، نتيجه‌اي كه جنگ‌طلبان و تحريم‌كنندگان به دنبالش هستند بيرون مي‌آيد؟ ياد كردم از محمود دولت‌آبادي كه گفته «هم ظريف مي‌خواهيم و هم سليماني».
بياييد اضافه كنيم «فرهادي هم مي‌خواهيم». اين كشور و اين مردم همه اينها را مي‌خواهند. همه آنهايي كه خطر و سختي را از اين سرزمين و اين مردم دور كنند. همه آنهايي كه از پله بالا مي‌روند و به جهان نشان مي‌دهند كه احترام و دوستي حق مردم اين سرزمين است. منافع ملي يعني همين كه در قلب خاورميانه‌ در گير آتش جنگ، هر‌طور شده، اين آتش را از خانه‌هاي‌مان دور نگه داريم و اين، همه را مي‌خواهد. همه را مي‌خواهيم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون