• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3776 -
  • ۱۳۹۶ پنج شنبه ۱۷ فروردين

چاكريم جناب سروان

اسدالله امرايي

«نه نه! اين يكي را ديگر اصلا باور نمي‌كنم. اصلا باور نمي‌كنم كه به هيچ عنوان جناب سرهنگ و گروهباني وجود نداشته‌اند. اينكه وحشتناك است. يعني من افسر آگاهي، بازپرس ويژه قتل نيستم؟ تو را به هرچه مي‌پرستيد، نگوييد كه اصلا من نمي‌خواسته‌ام به بهانه يك گزارش پليسي به مقامات بالا، داستاني بنويسم؟» تقديم به چند داستان كوتاه نيز مجموعه‌اي است از دو داستان بلند و دو داستان كوتاه كه محمدحسن شهسواري نوشته و نشر افق ناشر آن است. محمدحسن شهسواري، علاوه بر داستان‌نويسي و تدريس داستان‌نويس در زمينه نقد ادبي و مطبوعات هم فعال است. از آثار او مي‌توان به مجموعه‌داستان «كلمه‌ها و تركيب‌هاي كهنه» و رمان «پاگرد» اشاره كرد. «حميد! قول بده تو هم دردهايت را به من بگويي. منظورم فقط اين روزها نيست. مي‌دانم كه ورزشكاري و چهار ستون بدن‌ات سالم است. منظورم خداي نكرده صد و بيست سال بعد است. مي‌داني با خودم فكر مي‌كنم حميد حالا كه سالم است و دردي ندارد، به درد دل عادت نمي‌كند، نكند بعد از صد و بيست سال، تو پيري، دردي سراغش بياد و به من نگويد. به نظر من كه تو دنيا حداقل يك نفر يا حتي يك چيز بايد باشد كه آدم عادت كرده باشد دردهايش را بهش بگويد. تو بگو حتي يك سنگ.» شب ممكن رمان ديگر محمدحسن شهسواري است كه در نشر چشمه منتشر شده است. رمان در پنج بخش و با عنوان شب‌هاي مختلف روايت مي‌شود. شب بوف، شب شروع، شب واقعه، شب كوچك و شب شيان. كلمه‌ها و تركيب‌هاي كهنه نخستين مجموعه‌ داستان و نخستين كتاب محمدحسنِ شهسواري است، هشت داستان كوتاه دارد براي نخستين‌بار سالِ 1379 در نشر آسا منتشر شد و بعد در نشر چشمه تجديد چاپ شد. برخي از داستان‌هاي اين مجموعه از بهترين داستان‌هاي كوتاه شهسواري هستند، مانند داستان تربيت صحيح پسرم كه در دهه‌ هفتاد موجب شهرت او شد. رمان «شهربانو» كه چاپ چهارم آن در نشر چشمه منتشر شده است روايت زندگي زني ميانسال است كه با همسر جانبازش زندگي مي‌كند. او شخصيتي تاثير‌گذار و قوي دارد، مستقل و خودساخته است و مسووليت‌پذير. گذشته از شخصيت شهربانو، باقي شخصيت‌ها هم در حد تيپ مانده‌اند. حميد، جانبازي شرمگين كه از وبال بودن خسته شده است، مادر شوهر و پدرشوهرش آدم‌هاي قانع و مهربان و راضي به رضاي خداوند هستند كه با نگراني به جواني عروس‌شان نگاه مي‌كنند و پدرومادر شهربانو نگران دخترشان و از خودگذشتگي او را درست درك كنند. «مسووليتي كه آزادي براي آدم مي‌آورد بيشتر وقت‌ها استخوان‌هاي آدم را خرد مي‌كند.» گاهي وقت‌ها يك جمله در كتاب، حضور چنان سنگيني دارد كه نمي‌توان از آن خلاص شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون